خودم را در آغوش گرفته ام، نه‌چندان با لطافت نه چندان با محبت اما وفادار.

«و پس از اندوه هایمان، همچون بهار زنده خواهیم شد گویی که انگار هرگز ، مزه تلخی را نچشیده ایم..»

۱۴۰۳ داره تموم میشه، ثانیه به ثانیه اش رشد کردم، تجربه کردم، ادامه دادم، غصه خوردم، یه ثانیه هایی واقعاً فرو ریختم، از دست دادم، به دست آوردم، اشک ریختم، ادامه دادم، به نا امیدی مطلق رسیدم، امیدوار شدم، از ته دل خندیدم، رفاقت های جدید رو تجربه کردم، خیلیارو کنار گذاشتم، از ترس هام عبور کردم، شاید خیلی از جنگ هارو نبردم، ولی تو تک تک نبرد هایی که زندگی برام رقم زده بود، حاضر شدم! من هر ثانیه، ادامه دادم! همین کافیه تا خودم رو پیروز امسال بدونم...✨

آخرین شبِ ۱۴۰۳ تون قشنگ :*)🤍

خب اینکه ازتون کلی ممنونم که امسال رو پیش من ، مثل یه خانواده اینجا بودین عزیزای من✨ نمیتونید فکر کنید چقدر از وجودتون خوشحالم، سال خیلی خیلی قشنگی رو براتون آرزو میکنم و امیدوارم به همه آرزوهای قشنگتون برسید=) از همه دوستای خوش قلب و مهربونم تشکر میکنم که سال ۱۴۰۳ رو برای من قشنگ تر کردن، کلی خاطره های خوب و به یاد موندنی برام ساختن و کلی دوستتون دارم، ماچ به کله ی همتون و یه بغل محکم براتون😭🫂