حروف نام تو را
بر کتابم می ریزد،
آفتاب
به شکل پروانه ای از مس
گرد صدایم
بال می زند؛
دلم را ورق می زنم
به دنبال نامی که گم شد
در اوراق زرد و پراکنده این کتاب قدیمی
به دنبال نامی که من…
من شعرهایم که من هست و من نیست
به دنبال نامی که تو…
توی آشنا، ناشناس تمام غزل ها
به دنبال نامی که او…
به دنبال اویی که کو؟
هدایت شده از سوسَبز؛
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب مانند پرده ی سیاهی،
کل شهر را گرفته است.
قلمي بردار و فردایت را،
با ستارہ هاي درخشان به تصویر بکش؛
بدان این تو هستي که
فردایت را میسازی!.
شبتون خوش عزیزانِ دل✨