eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.6هزار دنبال‌کننده
40.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
517 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
۩《ویژگی یاران امام زمان ارواحنافدا》۩ ۞؎«آنان خداوند را دوست دارند» 🔺؎﴿ این ویژگی دوم اصحاب قائم (عج) در زمانه ظهور است که سوره مائده بیان شده است. ﴾ 🔺؎﴿محبت هنگامی به کمال می رسد که رابطه ای دو طرفه باشد؛ بندگان خوب خدا او را از صمیم قلب دوست دارند، جاذبه ای از درون آنها را به سمت ذات الوهی می کشاند و مشعوف این جذبه روزگار می گذارانند. ﴾ 🔺؎﴿خداوند از منظر ایشان «جایگاهی ویژه» دارد که هیچ حقیقت دیگری در آن جای نمی گیرد و این نتیجه محبت زائد الوصف آنها به خداست. متقابلا خداوند نیز هر چند جاذبه درونی برای او تصور ندارد اما حساب ویژه ای برای این بندگان محب باز می کند و آنها از خواص خویش قرار می دهد.﴾ 🔺؎﴿همانطور که «محبوب خدا شدن» ملاک دارد، «محب خدا شدن» نیز ملاک دارد و این دو ملاک در یک حقیقت خلاصه می شوند که عبارت است از «تبعیت و بندگی در آستان الهی»؛ این مهم در آیه سوره آل عمران بیان شده است آنجا که می فرماید: «اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.»[۱] آری تبعیت از شرع و قوانینی که پیامبر اکرم و جانشینان برحق او فرو فرستاده اند، نه تنها نشانه «دوست داشتن خدا» است بلکه ملاک «دوست خدا شدن» نیز هست و اصحاب قائم (عج) در سایه سار این تبعیت تام از امام خویش به هر دو فخر دست می یابند، هم محبوب خدا می گردند و هم محب او. [۱] آل عمران: ۳۱. ۱۹ ‌‌‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
‌ ظهور کن نگار من بیا که از سر شور، فدای قامتت کنم دیده‌ی اشک بار را🥀 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#یادت_باشد❤️ ✍️ #پایان_فصل‌‌ششم ( #زندگی‌مشترک) #قسمتــ۱۰۳ از آن به بعد موقع هم زدن غذا و آشپزی هم
✨﷽✨ ❤ ✍ [بیادرجمع یاران یارباشیم.] ( ) ۱۰۴ از ساعت دو و نیم به بعد حرکت عقربه های ساعت روی دیوار پذیرایی خیلی کند و کسل کننده می شد. هر دقیقه منتظر بودم که حمید از سرکار برگردد و زنگ خانه را بزند. از سر بی حوصلگی پشت کامپیوتر نشستم و عکس های حمید را نگاه کردم. به عکس گرفتن علاقه داشت برای همین کلی عکس از مأموریت ها و محل کار و سفرهایش داخل سیستم ریخته بود. بیشتر از این که با همکارهایش عکس داشته باشد با سربازها عکس یادگاری انداخته بود، دلیلش این بود که ارتباطش با سربازها کاملا رفاقتی بود. هیچ وقت دستوری صحبت نمی کرد بارها می شد که وسیله ای را باید از سربازش می گرفت، نمی گفت سرباز آن وسیله را به خانه ما بیاورد، می گفت: «تو کجا هستی من بیام از تو بگیرم». بین عکس ها یک پوشه هم برای بعد از شهادتش درست کرده بود، به من گفته بود هر وقت شهید شد از عکس های این پوشه برای بنرها و مراسم ها استفاده کنیم. نگاهم را از عکس ها گرفتم، این بار بیشتر از دفعات قبل دیر کرده بود، حسابی نگران شده بودم. پیش خودم کلی خط و نشان کشیدم که وقتی حمید آمد از خجالتش دربیایم. برای اینکه آرام بشوم شروع به راه رفتن کردم، قدم هایم را می شمردم تا زمان زودتر بگذرد، اتاق ها و آشپزخانه را چند باری متر کردم. بالاخره بعد از چند ساعت تأخیر زنگ خانه را زد، صدای حمید را که شنیدم انگار آبی بود که روی آتش ریخته باشند، تمام نگرانی ها و خط و نشان کشیدنها فراموشم شد. تا داخل شد متوجه خیسی لباس هایش شدم، گفتم: «حمید جان نگران شدم، چرا این همه دیر کردی؟ لباسات چرا خیس شده؟» نمی خواست جوابم را بدهد، طفره می رفت، سر سفره غذا وقتی خیلی پاپیچش شدم تعریف کرد که با سربازها برای شستن موکت های حسینیه تیپ مانده است، پا به پای آنها کمک کرده بود، برای همین وقتی خانه رسید لباسهایش خیس شده بود. گفت: «برای حسینیه و کار خیر همه ما سرباز هستیم، داخل سپاه برو نداریم بیا داریم». با نگاهم پرسیدم: «فرقشون چیه؟» جواب داد: «فرق برو و بیا اونجاس که وقتی میگی برو یعنی خودت اینجا وایستادی، انتظار داری بقیه جلودار بشن، ولی وقتی میگی بیا یعنی خودت رفتی جلو، بقیه رو هم تشویق می کنی حرکت کنن». این رفتارش باعث شده بود همیشه بین سربازها جایگاه خوبی داشته باشد، موقع کار خودش را در لباس یک سرباز می دید نه کسی که باید دستور بدهد. به حدی صمیمی و متواضع بود که بعضی سربازها حتى چند سال بعد از پایان خدمتشان زنگ می زدند و با حمید احوال پرسی می کردند. گفتم: «پس من هم از این به بعد به رسم سپاه می برمت خرید!» گفت: «یعنی چجوری؟» گفتم: «دیگه نمیگم حمید آقا بیا بریم خرید، میرم داخل مغازه میگم بیا داخل این چند تا رو پسندیدم حساب کن!» کلی به تعبیرم خندید. دوست نداشتم سر سفره تنهایش بگذارم، با اینکه ناهارم را خورده بودم و گرسنه نبودم کنارش نشستم. مشتاقانه درست مثل اولین سفره ای که برایش انداخته بودم کنارش نشستم و به او نگاه کردم، بهترین لحظه هایی که دوست داشتم کش بیایند و بتوانم با آرامش به صورت خسته ولی مهربانش نگاه کنم. مثل همیشه با اشتها غذایش را می خورد، طوری که من هم دلم خواست چند لقمه ای بخورم، حمید ظرف سس را برداشت و روی سیب زمینی ها خالی کرد. همراه هر غذایی از کتلت گرفته تا سیب زمینی و سالاد کاهو سس استفاده می کرد، شاید در ماه دو سه بار سس سفید می خریدیم. ...
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هفتم[بیادرجمع یاران یارباشیم.] ( #اثاث‌کشی) #قسمتــ۱۰۴ از ساعت دو و نیم
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) ۱۰۵ وسط غذا خوردنش طاقت نیاوردم و پرسیدم: «عزیزم امروز برای شستن موکت ها موندی، روزهای دیگه چطور؟ چرا بقیه همکارای تو سر موقع میرن خونه ولی تو معمولا دیر میای؟» در حالی که خودش را با ظرف شس مشغول کرده بود گفت: شرمنده خانومم، بعضی روزها کارام طول می کشه، تا جمع و جور کنم می بینی سرویس رفته، وقتی دیر می رسم مجبورم خودم ماشین جور کنم یا حتی تا یک جاهایی پیاده مسیر رو بیام. محل کار حمید از قزوین چند کیلومتری فاصله داشت، برای همین با سرویس رفت و آمد می کرد. با اینکه به من می گفت کارش طول می کشد ولی می دانستم صرفا به خاطر کار و مأموریت خودش نیست که از سرویس جا می ماند، همزمان دو مسئولیت داشت، هم مسئول مخابرات گردان بود هم مسئول فرهنگی گردان. هر جای دیگری که فکر می کرد کاری از دستش بر می آید دریغ نمی کرد، از کار پرسنلی گرفته تا کارهای فوق برنامه فرهنگی تیپ و گردان. در واقع آچار فرانسه تیپ بود، خستگی نمی شناخت، مقید بود حقوقش کاملا حلال باشد برای همین بیشتر از ساعات موظفی کار انجام می داد. تمام ساعاتی که سر کار بود آرام و قرار نداشت، در بحث مخابرات خیلی کار کشته بود، در ارزیابی های متعدد بازرس ها همیشه نمره ممتاز می گرفت و به او چند روز مرخصی تشویقی می دادند که اکثرشان را هم استفاده نمی کرد. برای شام منزل عمه دعوت بودیم، معمولا پنجشنبه ها شام خانه عمه می رفتیم. جمعه ها هم برای ناهار خانه بابای من بودیم. گاهی هم وسط هفته برای شب نشینی می رفتیم، خیلی کم پیش می آمد تنها برود، به مردخوش تیپ خانه ام گفتم: «نیم ساعت دیگه می خوایم راه بیفتیم تو از الآن برو آماده شو» بعد هم رفتم جلوی تلویزیون نشستم تا حمید حاضر بشود، حمید در حالی که برای بار چندم موهایش را شانه می کرد به شوخی گفت: «همین که می خوایم بریم خونه مادر من تو طول میدی! موقع رفتن خونه مادر تو بشه من عوضش رو در میارم!». کلی خندیدم و زیر لب قربان صدقه اش رفتم، گفتم: «این تیپ زدنت با اینکه زمان میبره ولی دل ما رو بدجور برده آقا». سر کوچه که رسیدیم سوار تاکسی شدیم، راننده ترانه ای با صدای خواننده خانم گذاشته بود. حمید با خنده و خوش رویی به راننده گفت: مشتی صدای خانوم رو لطف می کنی ببندی، اگر داری صدای مردونه بذاره، راننده از طرز بیان حمید کلی خندید و همان موقع ترانه را قطع کرد، حمید گفت: اشکال نداره به چیزی بذار که خانوم نباشه. گفت: انه حاج آقا، همون یک کلمه من رو مجاب کرد، صحبت می کنیم و می خندیم، این طوری راه کوتاه میشه. بنده خدا مثل بقیه فکر کرده بود حمید طلبه است، تا برسیم کلی با حمید بگوبخند راه انداخته بود، وقتی پیاده شدیم حمید جمله همیشگیش را گفت: «ممنون! یک دنیا ممنون!» راننده علی رغم اصرار حمید از ما کرایه نگرفت، موقع پیاده شدن از تاکسی همیشه حواسش بود که کرایه را به اندازه بدهد. ... 🍃به جبران صبوری دوستان امروز دو قسمت از داستان همزمان تقدیم حضورتون 🌸🍃
🌹 (علیه السلام) فرمودند: 🍂 مَنْ نَفَّسَ کرْبَةَ مُؤْمِن فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ کرْبَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ. 🍂 🍃 هرکس گره ای از مشکلات مؤمنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید ، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می نماید. 🍃 📚 بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۲۱. 📚مستدرك الوسائل، ج۱۲، ص۴۱۶ ‌‌‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
••🚫⚠️ [ #دوستی_با_جنس‌مخالف] ویژه ی رفقای متاهل🔴 همه ی کسانی که متاهل بودن و وارد رابطه شدن از اول
••⚠️🚫 [ ] حواست به روابطت هست رفیق⁉️ رابطه فقط حضوری نیستاا❌ یه چت ساده هم میتونه منجر به رابطه بشه ها⛔️❌ از حضرت یوسف مگه بالاتری؟😢 حواست به گروهات و کانالات هست؟📲 به مخاطبات چی؟👤 به چشمای یوسف زهرا علیه السلام حواست هست؟😓 مواظب باش چی رو کجا می نویسی ...➣✖ ‌‌‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
4_345554935284236503
12.7M
؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ ټٰایـمِـ⏰ ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀🖤 ▓خیلی دلم میخواست که بیام حرم پیاده.💔 🏴 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها 🦋https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
1_1171255846.mp3
9.76M
؎۩ ↻▪️فرمود: «آن مصیبتی که هر صبح و شام بر آن خون گریه می‌کنم مصیبت اسارت عمه‌ام زینب سلام الله علیها است» 🥀🖤 ≈≥≈≥≈≥ 👈 قسمت بیست ونهم۞ ➥ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🔴 چگونه از جایگاه خود نزد امام زمان علیه السلام آگاه شویم؟ 🔵 جواب این سوال بسیار ساده است باید در ابتدا نگاه کنیم که: 🔺 جایگاه امام زمان در زندگی ما کجا هست؟ 🔺 چه میزان امام زمان برای ما اهمیت دارد ؟ 🔺 چقدر حضور امام عصر را در زندگی احساس میکنیم ؟ 🔺 چه میزان به یاد امام عصر هستیم؟ و..... 🌕 حال که جواب این سوالات داده شد مشخص میشود که جایگاه امام زمان نزد ما کجا هست ؟ 🔹 در نتیجه به همان میزان که امام عصر نزد ما جایگاه دارد ما نیز نزد امام عصر جایگاه داریم. 🔹 پس خوب بنگریم که جایگاه امام عصر در زندگی ما کجا هست تا جایگاه خود ما نزد امام مشخص شود. 🎙 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
⇜✾هرشب،ساعت 22:00 ⇜✾دعــاے‌ فــرجـ ✾⇝ 🖤ای بیقرار یار فرج بخوان با چشم اشکبار،دعای بخوان 🖤عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو پنهان و آشکار دعای فرج بخوان ۩اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ۩ ✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼ ✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
5 🔅«آیه‌ای از سوره إسراء» 💠وَ مَن قُتِلَ مَظلوماً فَقَد جَعَلنا لِوَليِّه سُلطانا فَلا يُسرِف فِي القَتلِ إنَّهُ کانَ مَنصورا [إسراء/33] «و آن کس که مظلوم کشته شده، براي وَليّش سُلطه (و حق قصاص) قرار داديم. اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمايت است.» 💢امام باقر در تفسير این آیه فرمودند: 🔸 منظور از «مَن قُتِلَ مَظلوما» حسين بن علی است و بقيه ی آيه، امام زمان است که نامش در آيه «منصور» ميباشد، چنان که خداوند احمد و محمد را «محمود» و عيسی را «مسيح» خوانده است. 📚اثبات الهداة، ج5، ص193 تفسير فرات الکوفی، ص240 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
•° شوق‌راردڪرده‌ایم‌وازفراق‌ڪربلا کارمان‌‌دارد‌به‌مرزجان‌ سپردن‌میرسد...💔 .. 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
منو‌کربلا‌ببر ‌که‌خیلی‌دیره.._۲۰۲۱_۰۹_۱۸_۱۳_۵۲_۳۳_۰۹۰.mp3
3.41M
°•🌱؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ ټٰایـمِـ⏰ ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞🥀🖤 دلتنگ تـو میمیـرم ..💔 کربلایی حمید علیمی ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
‌هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۞ این پست هر شب تکرار می شود: ۞ یک فاتحه و توحید، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س)، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما، ای امام ما، یا بقیه الله فی ارضه ۞ به رسم ادب، برای پدر و مادر بزرگوارتان، هدیه‌ای فرستادیم، شما هم ما را به هدیه‌ای مهمان کن، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد...❤️ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🍁وقت است که از چهره‌ی خود پرده‌گشایی «تا با تو بگویم غم شب های جدایی» 🍁اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی» 🍁ای پرسشِ بی پاسخِ هر جمعه ی عشّاق آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟ تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌ 🌱«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ» 🌱سلام بر تو ای مقدم بر همه خلق؛ و مورد آرزوی آنان حضرت آفتاب ،مهدے جان صبحے نو سر زد و زندگے به برکت نفس هاے زهرایے شما آغاز شد ... ...و این نهایت امیدوارے است که در هواے یادتان ،نفس مے کشیم و در عطر نرگس بارانِ نامتان ،دم مے زنیم ... شڪرخدا که در پناه شماییم... 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
4_5791793128419625721.mp3
21.59M
.. ❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز بخون... ❀❀ 🎙با صدای آقای الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313 ┄┅═✧❁✧═┅┄
ای فطرس فردوس در این صبح حسینی از ما برسان محضر ارباب، سلامی... 💔✨ ✨ #ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
224.mp3
2.01M
إنّـا لِلحُسَیْن و إنّـا لَـهُ لَجازِعون... ؎۩صوت زیارت عاشـــورا ؎۩سلام بر حسین ع... ❥︎• ↷ 🍂روز سی و دوم ✨ عاشورا حسینی تا اربعین حسینی 🥀 زیارت عاشورا ✨ 🤲🏻 ‌‌‌ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313