7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🔖مجموعه #کلیپ_خورشیدِ_پنهان"🌤
📌قسمت پنجم؛ "کمترین کار"
👌بسیار زیبا
👈حتما ببینید و نشر دهید.
♨️#پیشنهاد_دانلود
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
ما همـانیــم که از عشق تو غفلـــت کردیم...
با همه آدمیـــان غیر تو خلـــوت کردیم...
#امام_زمان
#پروفایل•°
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
#حرف_قشنگ🌸
در دنیا🌎 به ثروتمندان و دارای
خانههاے وسیع و ریاستمندان🏢
میگویند اشراف مملکت!🍍
اما در قیامت اشراف آن کسانی
هستند که [نماز شبخوان] هستند.🌑💫
#آیتاللهقاضی🌱
#چادرانه
چادرم رامحکم تر میگیرم 😌
وقتی میفهمم
چادر من چه قدر امام زمانم را
خوشحال میکند😍✋
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
✨﷽✨
🍃خدایا🤲
سخت ترین لحظهها بهانهای ست
تا باز هم پیدایَتْ کنم✨
تا باز هم صدایت کنم
از همان صدا کردنهایی که
خالص استُ بی ریا🌸✨
یا فارِجَ الهَمّ🥀
ای خدایی که ...
گره از ناراحتی ها میگشایی
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🔴 غدیر و مهدویت
🔹 پیام غدیر ترسیم کننده ی دو حکومت علوى و مهدوى تا قیام قیامت است...
🔹 پس در غدیر تصویر دو حکومت با یک محور طراحى شده است.
🔺گویى رسول عالیقدر از نیت منافقان و کافران خبر داشت که چه توطئهاى در سر دارند و نخواهند گذاشت سنت نبوى به امامت علوى اتصال یابد.
🔺گویى مىبیند که چگونه سنتش به بدعت تبدیل شده و ظلم و ستم جایگزین عدل و قسط خواهد شد و چه ستم و ظلمى که شعله آتش آن تا ظهور زبانه خواهد کشید و کسى جز حضرت مهدى(ارواحنافداه) نخواهد توانست این آتش شعله گرفته از سقیفه را، با آب عدالت مهدوى خاموش کند،
🔹 چرا که «اِذا قامَ الحُجَّةُ سارَ بِسیرَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلِىٍ(علیه سلام)»؛ هنگامى که حضرت مهدى(ارواحنافداه) ظهور کند به مانند سیره امام على(علیه سلام) رفتار مىکند. در حقیقت یک هماهنگى و وحدت روش بین این دو امام همام برقرار است....
🔹 تمام پیام غدیر و ثمره ی رسالت جمیع انبیاء
زمینه سازی برای ایجاد حکومت عدل الهی و جهانی برای تمام بشریت است.
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فهم غدیر و دو قدمی ظهور
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
💭 درد دلهایی با پدر مهربان ◽️🥀 ما ظهور ندیدهها! ما ظهور ندیدهها، ما فقط توصیفشنیدهها، چه می
💭 درد دلهایی با پدر مهربان
◽️🥀 از تولّد حرف ميزنم!
از تولّد حرف ميزنم!
تولّد دوبارهی روزيهاي معنوي و مادي!
تولّد ديگربارهی جانهاي عاشق سرفرازي!
مكث ديدار و زيبايي بر دشت خشك بيكسي و تنهايي!
۞حضور پيوستهی باران بر كامهاي تشنهی ابدي!
از راه که ميرسيد!
بيدار ميشويم،
راه ميرويم،
و ...
۞همهی سرزمينهاي نرفتهی دانش و انديشه، در كنار خاك پاي شما، بر ما مكشوف ميشود!
به جزاي ستمها كه بر خلايق مظلوم، آوار گشته بود!
بر سر ظالمان، غضب ميباريد و شيوهی نوازش را ترويج ميكنيد!
۞در انتظار شماییم یا صاحبالزّمان!
🔍 مطالب مشابه: #درد_دل
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
ⓙⓞⓘⓝ↯
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۞با خدا حرف بزن...؎
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤️ ✍#فصلسوم( #نامزدے) #قسمت44 ساعت یازده شب بود.آنقدر بالا پایین پریدم که مریضی ی
✨﷽✨
#یادت_باشد❤️
✍#فصلسوم( #نامزدے)
#قسمت45
این وسط ها چند مرتبه ای از خواب پریدم.
یکبار که از خواب بیدارشدم دیدم رفقای حمید زنگ زده اند.همیشه مقید بود هیئت برود،آن شب نرفته بودرفقایش خیلی نگران شده بودند.
گوشی حمیدهم آنتن نداده بود،ازنگرانی کل کلانتری ها وبیمارستان ها را سر زده بودند،سابقه نداشت جلسات هیئت را ترک کند.
سرش میرفت هیئت رفتنش سرجایش بود.
رفقایش از ترسشان باخانواده حمید تماس نگرفته بودند،پیش خودم گفتم با این خبر ندادن حتما حمید یک جشن پتوی مفصل افتاده است!
با اینکه گرسنه بودم ولی میلی به خوردن صبحانه نداشتم.
حمیدمرخصی گرفت و سرکارنرفت.حالم خیلی بهترشده بود.دوست داشتم زودترازفضای خسته کننده بیمارستان برویم.
گوشی حمید راگرفتم.
یک بازی پنگوئن داشت خیلی خوشم می آمدباهمان مشغول شدم.بعدهم سراغ گالری عکس ها رفتم وباهم تمام عکس هایش را مرور کردیم.
برای هرعکسی که انداخته بود کلی خاطره داشت،
اکثرشان را درماموریت های مختلفی که رفته بود انداخته بود.
به بعضی از عکسها نگاه خاصی داشت.
باخنده می گفت:
این عکس جون میده برای شهادت.
اصرار داشت من هم نظربدم که کدام عکس برای بنرشهادتش مناسب تراست.
صحبت هایش را جدی نگرفتم.باشوخی وخنده عکس هارا رد کردم.
هنوز به آخرین عکس نرسیده بودیم که از روی کنجکاوی پرسیدم:
نمیخوای بگی اسم منو توگوشی چی ذخیره کردی؟
گفت:
یه اسم خوب،خودت بچرخ ببین میتونی حدس بزنی کدوم اسمه؟
زرنگی کردم ورفتم به صفحه تماس ها،شماره ی من را "کربلای من" ذخیره کرده بود.
لبخند زدم وپرسیدم:
قشنگه حس خوبی داره.حالا چرا این اسم رو انتخاب کردی؟
جواب داد:
چون عاشق کربلا هستم وتوهم عشق منی این اسم رو انتخاب کردم.
بعداز یک روزمریضی این اولین باری بود که باصدای بلندخنده ام گرفته بود.
گفتم:
پس برای همینه که من هرچی میپرسم اولین جوابت کربلاست،میگم حمیدکجابریم؟ میگی کربلا!میگم زیارت میگی کربلا!میگم میخوایم بریم پارک میگی کربلا!
ازآن روز به بعد گاهی اوقات که تنهابودیم من را "کربلای من"صدامیکرد.
گاهی به همین سادگی محبت داشتن قشنگ است!
#ادامه_دارد...
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313