4_5834478592171444895.mp3
5.68M
✅ سرود ولادت حضرت زهرا (س)
🔊 پیشنهاد دانلود
🤲اِلٰهِی بِحَقِّ فٰاطِمَةَ🤲
🌤عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌤
👉@Emergence👈لینک عضویت
🟡 مادر مومنین!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
👈 حضرت فاطمه سلام الله علیها
مادر مؤمنان است.
🎁مادرم تولدت مبارک
#مهربان_تر_از_مادر
🤲اِلٰهِی بِحَقِّ فٰاطِمَةَ🤲
🌤عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌤
👉@Emergence👈عضویت در کانال
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ریحانه طاها،صدیقه کبری...
🎞 پیشنهاد دانلود،خیلی زیبا
🤲اِلٰهِی بِحَقِّ فٰاطِمَةَ🤲
🌤عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌤
👉@Emergence👈عضویت در کانال
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شمس فلک نشین کجا،ذره کمترین کجا
عشق علی خوش آمدی،شما کجا!زمین کجا!
🎞 پیشنهاد دانلود،خیلی زیبا
🤲اِلٰهِی بِحَقِّ فٰاطِمَةَ🤲
🌤عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌤
👉@Emergence👈عضویت در کانال
⚫️انا لله وانا الیه راجعون
حادثه تروریستی امروز در استان کرمان که صدها انسان بی گناه را به خاک و خون کشید موجب تأسف و تأثر فراوان گردید.
این مصیبت جانکاه را به خانواده های داغ دار وعموم مردم شریف ایران تسلیت عرض می نماییم. و از خداوند متعال برای شهدای گرامی رحمت و رضوان الهی و برای مجروحان شفای عاجل مسألت داریم.
🤲الهی بدم المظلوم عجل لولیک الفرج🤲
✅داستان جالب سه برادر
👈سه برادر بودند که
🟢 یکی از آن ها خیلی پیر بود،اما سنش از دوبرادر دیگر کمتر بود
🟢دیگری میانسال بود اما سنش از برادر پیرش،بیشتر بود و سنش از برادر جوانش کمتر بود
🟢و دیگری جوان بود که از دوبرادر دیگر سنش بیشتر بود
اگه گفتید چه جوری میشه، ادامه داستان این جا بزن👈یا مهدی👉
🟢نقش عجیب مادر در تربیت فرزند
#امام_باقر_علیه_السلام فرمودند:
👈در میان بنی اسرائیل مردی عاقل و ثروتمند بود
که از همسر عفیفه خود پسری داشت که بسیار به او شبیه بود.
و از همسری غیر عفیف، دو پسر دیگر داشت.
وقتی زمان مرگ او فرا رسید به پسران خود گفت: این مال من متعلّق به یکی از شماست.
وقتی که او از دنیا رفت، هر کدام از پسرها ادّعا کرد که مال متعلّق به اوست، پس مرافعه خود را به نزد قاضی بردند، ولی او گفت: من نمی دانم چطور میان شما قضاوت کنم،
شما به سوی سه برادر بروید، گره کار شما به دست آن هاست.
🟡برادران به نزد برادر اوّلی رفتند و او را پیرمردی کهنسال یافتند،
او گفت: به نزد برادر بزرگترم بروید؛
🟡ولی وقتی آنها به نزد برادر دوّم رفتند او را جوان تر از اوّلی یافتند،
او هم آنها را به برادر دیگر خود ارجاع داد و گفت: به نزد برادر بزرگترم بروید؛
🟡 لیکن وقتی برادران به نزد برادر سوّمی رفتند او را بسیار جوانتر از دو برادر دیگر دیدند.
او از احوال آنها پرسش کرد و آنها ماجرا را گفتند
امّا از راز پیری و جوانی او و برادرانش نیز سؤال کردند.
برادر سوّم گفت: قضیه این است که
🟢 برادر اوّلی من کوچکترین ماست، امّا او زنی بد اخلاق و لجباز دارد که همیشه از بیم آنکه به بلای بزرگتری مبتلا شود، با او مدارا و صبر میکند و علّت پیر شدن او همین است.
🟢برادر دوّمی که از نظر سنی برادر وسطی است، همسری متوسط الحال دارد که گاهی باعث خوشحالی و گاهی باعث اندوه او میشود و او به خاطر همین میانسال به نظر میرسد؛
🟢و امّا من که بزرگترین برادر هستم، همسری بسیار خوش اخلاق و مهربان دارم که همیشه باعث سرور و شادمانی من است و هرگز امر ناپسندی از او ندیده ام، پس راز جوانی من در مصاحبت با اوست.
امّا حکم من میان شما این است که اوّل باید بروید و پدرتان را نبش قبر کنید و جسد او را بیرون آورده و بسوزانید، سپس باز گردید تا من میان شما قضاوت کنم.
برادران به جانب قبر پدر رفتند، برادر کوچکتر شمشیر پدرش را برداشت و دو برادر دیگر کلنگ برداشتند، وقتی آن دو برادر با کلنگ قصد نبش قبر پدر را نمودند،
🔵پسر کوچکتر با شمشیر مانع آنها شد و گفت: پدرم را نبش قبر نکنید، من سهم خودم را به شما واگذار میکنم.
پس به نزد قاضی رفتند و ماجرا را گفتند، قاضی گفت: مال را به من بدهید،
🔵 آنگاه برادر کوچک را فرا خواند و مال را به او تحویل داد
و به دو پسر دیگر گفت: اگر شما پسر آن مرد بودید،
🔵 مثل این پسر به حال پدر خود ترحم میکردید و راضی به نبش قبر او نمی شدید.
📚 بحارالانوار جلد 101 صفحه 296
👉@Emergence👈عضویت در کانال