♥ ⊱╮ღ꧁ ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱•
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ405
منم خندیدم و گفتم:
-خب عزیزم جرئت یا حقیقت؟
نوید مغرور شد و سیس خاص خودشو گرفت و گفت:
نوید: جرئت؟!
ترانه سریع و کوبنده گفت:
-نیهان رو بب*وس!
با چشمای گرد شده نگاهش کردم:
-وا ترانه، چالشیت این بود!
نوید:آخ چقد به جا! چقد تو دختر موقعیت شناسی آخه!
ترانه چشمکی زد و گفت:
ترانه: نوکرم!
نوید صورتشو جلو اورد و من صورتمو بردم عقب:
- ترانه خدا بگم چیکارت کنه!
علی: اتفاقا چالش قشنگیه، زود باش نوید!
خیلی داشتم خجالت میکشیدم! سرمو بردم جلو که مثلا نوید پیشونیمو ببوسه!
اما ترانه باز پرید وسط
ترانه: ن قبول نیس
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir