eitaa logo
انرژی مثبت😍
4.9هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
من باید قوی باشم؛ مثل پرنده‌ای که "باید" پرواز کند مثل بارانی که "باید" ببارد مثل خورشیدی که "باید" بتابد مثل چشمه‌ای که باید بجوشد من "باید" قوی‌ باشم و این "باید" یعنی انتخاب دیگری به جز قوی بودن و ادامه دادن ندارم  😍😊 @Energyplus_ir
تو همان می‌شوی که فکر می‌کنی همان را جذب می‌کنی که حس می‌کنی و همان را خلق می‌کنی که تجسم می‌کنی! تو منحصر به فرد هستی و شبیه به تو وجود ندارد! قهرمان وجودت را بیدار کن دوباره از نو بساز جهانت را زندگیت را باورت را این روشنی هدف است که به شما نیرو می‌بخشد.  😍😊 @Energyplus_ir
🌼🍃 مورچه باش! ولي متفاوت ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.... ✔️ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮐﻨﺎﺭ ِ ﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ نَایست... ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ... ﭼﻪ ﺑﺴﺎ خداوند ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﯼﺍﺕ ﮔﺮﺩﺍند..  😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کردن نایاب ترین چیز در این دنیاست. لذت ببر، نفس بکش، عاشق شو، شکست بخور پیروز شو، کارهای خارق العاده انجام بده، وگرنه زنده بودن را که همه بلدند، زندگی کن...🌷    😍😊 @Energyplus_ir
‍ "ویلیان جیمز" قانونی درروانشناسی می‌گوید: اگرشما تصویری ازآنچه می‌خواهید باشیددرذهن‌تان بسازید ومدتی طولانی این تصویرراحفظ کنیددقیقاهمان خواهیدشد🍃 🍃  😍😊 @Energyplus_ir
‌ 𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐 #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ تا شب تقریبا همهی وسایلارو چیدیم! دیگه نا نداشتم! روی مبل لم دادم: _تران! زنگ بزن بیرون غذا بیارن! ترانه خودشو رو زمین انداخت و طاق باز خوابید: ترانه: انگار تریلی از روم رد شده! خودت زنگ بزن! هوفی گفتم و گوشی تلفن رو برداشتم و زنگ زدم به فست فود سر خیابون. اما متاسفانه بیرون بر نداشتن! _تران! بیرون بر ندارن! ترانه: هووف! بریم بیرون! _من حال ندارم! ترانه: منم ندارم! ولی دارم از گشنگی میمیرم! با اینکه خسته بودیم اما شکممون از همه چی واجبتر بود! دوتا نایلون بزرگ مشکی پر از آشغال رو دست گرفتیم و تا چندتا خیابون بالاتر رفتیم، اونجا یه رستوران خیلی خوب بود! ادامه پارت بعدی👎  😍😊 @Energyplus_ir
🧡 تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم من به خدا ایمان دارم و به لطف و رحمت او همیشه امیدوار هستم چون میدانم اگر آرزویم به صلاحم باشد به لطف خدا به آن میرسم. خدایا سپاسگزارم🙏🏻 ب زندگی لبخند بزن😀  😍😊 @Energyplus_ir
💜تصور ڪنید ڪه یک برڪه هستید! سطح برڪه تحت تاثیر آب ، هوا ، باد و باران تغییر می‌ڪند. اما عمق برڪه همیشه دست نخورده و مختل نشده باقے می‌ماند . . .! عمق برڪه ، حالت درونے شماست ڪه به چیزهاے بیرونے بستگے ندارد.  😍😊 @Energyplus_ir
‌ 𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐 #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ وارد یه رستوران خیلی شیک و لاکچری شدیم. میزی رو انتخاب کردیم و نشستیم: ترانه: خداروشکر که وسیله ها رو چیدیم تموم شد! _اره، خداروشکر، دستت دردنکنه تران، خیلی زحمت کشیدی! تران: ببند بابا، چیکار کردم مگه! _البته اینم بگم، وظیفت بود! تران: بترکی تو! گارسون اومد و به حرفامون خاتمه داد، دوتامون پیتزا سفارش دادیم! بعد از چند دقیقه غذارو اوردن! با تعریفو چندتا غیبت و فحش_که میدونم همش از سر علاقه‌س، غذارو خوردیم! داشتم غذامو میخوردم که ترانه با پاش به پام ضربه زد: _چته پس؟! افسار پاره کردی؟! تران: اون گردن وامونده‌اتو ببر سمت چپ ببین کی اونجاست! سرمو چرخوندم که با همون پسره، مدیر برنامه‌ی معراج مواجه شدم! تنها بود! روی میزی که از ما یکم فاصله داشت، نشست: _چرا تنهاس؟ ترانه با شیطنت گفت: ترانه: منتظر توئه! _احمقانه‌اس! ترانه: از چشماش معلومه گلوش پیشت گیر کرده! _چ غلطا! نگاهش کردم! ایدهال بود، اما ازش بدم میومد! خوشتیپ، قدبلند، بور و باشگاهی و فوق‌العاده مغرور و نفرت‌انگیز! داشتم انالیزش میکردم که دیدم داره بروبر نگام میکنه. ادامه پارت بعدی 👎  😍😊 @Energyplus_ir
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست؛ شاید آن خنده که امروز، دریغش کردیم، آخرین فرصت خندیدن ماست هرکجاخندیدیم، زندگی هم آنجاست زندگی شوق رسیدن ب خداست خنده کن بی پروا خنده هایت زیباست  😍😊 @Energyplus_ir
‌ 𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐 #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ سرمو به معنی چیه تکون دادم: سرشو کج کرد و نفس عمیق کشید به گارسون که کنارش بود محل نداد و با دستش اشاره کرد که بره! به سمتمون اومد و بدون اجازه کنارم نشست: _امرتون! با لبخند گفت: نوید: سلام! _علیکسلام! رو کرد به ترانه: نوید: سلام خانوم، شبتون بخیر! و برگشت سمت من و یه تیکه از پیتزامو برداشت: نوید: چرا زنگ نزدی؟! _شما همیشه اینقدر پررو هستین؟! لبشو جمع کردو بی تفاوت گفت: نوید: نه! جواب سوالمو ندادی؟! _سوالتون خیلی مسخرهاس، لطفا پاشید برید، اگه نمیرید ما بریم! نوید یه تیکه دیگه از پیتزام برداشت: نوید: من همیشه اینقدر مهربون نیستم، دوست ندارم کسی دست رد به سینم بزنه! مغرورانه نگاش کردم: _که چی نوید:از اون جسارتت خوشم میاد. _وای تو خیلی پررویی نوید:میدونم! فرشاد؟ فرشاد نامی رو صدا کرد، یکی از گارسونا سریع به سمتون اومد: نوید: یه پیتزای دیگه واسه خانوم بیارید، مهمان من هستن! و بعدش بدون اینکه چیز دیگه‌ایی بگه پا شد رفت. ادامه پارت بعدی👎  😍😊 @Energyplus_ir
🦋چرا باید با ترس و نگرانی و اضطراب زندگی کنی؟ مگر نه اینکه خداوند مالک و خالق ماست؟ مگر نه اینکه نیروی برتر جهان ، خداوند، از رگ گردن به ما نزدیکتره؟ مگر نه اینکه ما مخلوق و معشوق خداوند هستیم؟ مگر نه اینکه هیچ برگی از درخت نمی افته مگر به اذن خدا؟🍂 خوب پس استرس و نگرانی چرا؟ 🌻چرا باید فکر خودمونو مشغول چیزایی کنیم که هیچوقت اتفاق نمیفته یا اگر بیفته برای رشد و ارتقای ما و برای خیر ماست؟ 🌺🌿همیشه به خودت بگو: من در آغوش امن خداوند هستم و کارم رو به او سپردم 🦋میدونی آرامش چیه؟ 🌼نگاه به گذشته کنی و خدا رو شکر کنی؛ 🍃نگاه به آینده کنی و اعتماد به خدا کنی؛  😍😊 @Energyplus_ir