.
بریم سراغ اینکه چرا محرم امسال برای من
متفاوت بود،اول بعد شخصیش رو بگم.
من خیلی میشنیدم که ،خدایا ما رو به ماه محرم برسون ،ولی هیچ وقت درکش نمیکردم
یک مامان نازنینی هم دارم ،وقتی میخوام از خونه بیرون بیام ،میگه که یادت نره صلوات بفرستی برای حضرت ابوالفضل ...من صلوات
رو میفرستادم ولی مثل برنامه ی کلید اسرار
اتفاق خاصی برام بیفته، نبود😁.
#مسافرنوشت
.
.
سیزده مرداد پارسال بود،یعنی پنج روزدیگه ، روزی که هیچ وقت فراموشش نمیکنم...
همین توصیه های مامانم رو انجام دادم واز خونه اومدم بیرون،ازخیابون داشتم رد میشدم.ماشین با سرعت بالا بهم زد،دقیقا
یادم نمیاد چی شد،فقط یادمه ،تایک ارتفاعی
رفتم روی هوا ،وباطرف چپ بدنم اومدم روی زمین....چشمم رو باز کردم ،اولین جمله ای که شنیدم این بود،یا ابوالفضل العباس خانم زنده ای؟!
نگم چقدر آدم دور واطرافم جمع شده بودن،
حرف هاشون دقیق یادم نیست.
فقط یادمه یک آقایی بهم گفت ،راحت رضایت
ندی ،خیلی بد بهت زد
#مسافرنوشت
.
.
پلیس اومد،آمبولانس اومد ،ومن رفتم بیمارستان همراه یک خانمی که وقتی تصادف
کرده بودم ،صحنه ی تصادف من رو دیده بود،وچون دیده بود تنهام با من اومد بیمارستان.....وبعدرسیدیم بیمارستان ،بعد
یک مدت بعد خانواده ام اومدن....
دیگه خانومه برای خانواده ام توضیح داد جزئیات تصادف رو،وگفت :واقعا معجزه شده
چیزیش نشده....
سی تی اسکن دادم،عکس گرفتم ،متخصص های مختلف اومدن، اثری از شکستگی نه در سر ونه در هیچ جای بدنم دیده نشد ،فقط کبودی وکوفتگی بود.
که باید یک ماه استراحت میکردم ...
وهرآدمی که میومد دیدنم باتعجب میگفت:
تو واقعا تصادف کردی؟!
واقعا هیچیت نشده؟!
#مسافرنوشت
.
.
یک ماه گذشت
یک ماه استراحت کردن وتقریبا بیکار شدنم همانا...
ودر همین حین گم شدن گوشیم همانا...
سوار تاکسی بودم ،داشتم با گوشی کار میکردم....ولی رسیدم خونه، دیدم ، گوشیم نیست ....فقط به پهنای صورتم اشک
می ریختم....
مامانم حالم رو دید ودوباره جمله ی معروفش رو گفت:
یک تسبیح صلوات نذر حضرت ابوالفضل کن،
پیدا میشه...
همونجوری داشتم اشک می ریختم ،نذر رو کردم،ورفتم همه اونجاهایی که حس میکردم گوشیم افتاده باشه...از همه تاکسی دارها سوال پرسیدم ...تا اینکه یکی از تاکسی دارها گفت :فلانی یک گوشی پیدا کرده،شماره ات رو بده زنگ بزنم ،ببینم گوشی تو هست،دیدم
گوشی منه...گفت :نگران نباش آدم درستیه.
وخود اون آدمه ،گوشی رو برام آورد ،وبهم گفت،حواست کجا بوده دختر،اگه حواسم نبود،پام به گوشیت میخورد و می رفت تو جوی آب و گوشیت میشکست...
#مسافرنوشت
.
.
من از اون تصادف چیزیم نشد،حتی پول دیه
رو هم گرفتم بخاطر کبودی و کوفتگی .
گوشیم پیدا شد ،وچند برابر پول گوشیم پول درآوردم.
وحتی چند روز پیش ،روز تاسوعا ،یک دوره آموزشی که مدت ها قبل دنبال ثبت نامش بودم،مدرسش نذر حضرت ابوالفضل، ۴۸ ساعت دوره اش رو رایگان گذاشت وتونستم ثبت نام کنم.
#مسافرنوشت
.
دلیل اینکه محرم امسال برای من متفاوت بود
یه ذره اش اینا بود که نوشتم.
بقیه اش رو نگم دیگه براتون😁...
برم پیام هاتون رو بخونم .جواب بدم.
وانشاالله میام از برنامه هایی که کانال اشل آنلاین براتون تدارک دیده ،میگم.
🟢حواستون به کانال باشه دیگه.
@admin_eshell_online
#مسافرنوشت
.
بریم یک فرصت طلایی بدم به پنج نفر
پنج نفر میتونن دوره رو رایگان ثبت کنن
به دو شرط
یک:حدس بزنن اسم دوره چیه ؟
یک راهنمایی خیلی بزرگ انجام بدم،مربی دوره خانم جهانشیری عزیز ودوست داشتنی وحرفه ای و خیلی دلسوزن،اصلا هرچی از خانم جهانشیری تعریف کنم کمه،حالا رضایت ها از دوره کیف وکوله رو میذارم.
راهنمایی دوم ،دوره مون مربوط میشه به اربعین
شرط دوم هم اینه یک آهنگ یا مداحی که به دل خودتون نشسته ،رو برام بفرستید.
یکبار دیگه خلاصه بگم چی شد😁
۱_حدس زدن صحیح اسم دوره ای که قراره معرفی کنیم
۲_ارسال مداحی درباره پیاده روی اربعین
پنج نفر میتونن این کلاس رو رایگان ثبت نام کنند اگه درست حدس بزنن.
به این آیدی نظرات ومداحی هاتون رو بفرستید👇👇👇
@admin_eshell_online
.
آفرین ،آفرین دارین دوره رو درست حدس
می زنین،حیف نمیتونم اسکرین شات بذارم😁.مداحی هم بفرستید ،جزوه پنج نفر برگزیده باشین😁
@admin_eshell_online
.
تویکی از مراسم ها بودم ،مداحش یک حرفی
زد ،خیلی دلم به حال مظلومیت امام علی (ع)سوخت،گفت :تا زمانی که امام حسین(ع)
زنده بود،هیچکس جرات جسارت به خیام امام حسین (ع)رو نداشت ،ولی امان از دل
امام علی (ع)که جلوی چشمش ،حضرت زهرا(س)رو زدن...امام علی (ع)که فاتح خیبر بود...چقدر برای یک مرد سخته این لحظه..
.
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی شما....
به یاد سید جواد ذاکر ...
یاحسین غریب مادر🥺
تویی ارباب دل من
https://eitaa.com/joinchat/723845140Cb3fb5c2563