7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ پنج نکته برای آماده کردن دل و قلب در #شب_قدر
⭕️ مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کرد...
🎙#استاد_پناهیان
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعرخوانی محمود کریمی در واکنش به اظهارات ظریف
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
🌾🌴🌾🌴🌾🌴
عکسی پر از درد و حرف 😔😔
ارسالی از اعضا خوب کانال
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
🔺چگونگی رفع #موانع_ظهور
🔹تربیت امام زمانی
🎤سخنرانی محبت امام زمان و نعمت مصیبت
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
بـه احــترام غیرتتــــ
حجـابــــ بر سر میکنـم قربهً إلــی الله…😌
.
حجـاب یعنی زیبـایی هـای مـن بـرایِ خــدا
حجـابـــ یعنـی خــدایـا می دانـم غیرتتــــــ به من وصفـــ نـا شدنـی ستـــ
بـه احــترام غیرتتــــ حجـابــــ بر سر میکنـم قربهً إلــی الله…
.
.
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
Raefipour-Tarbiyate_Nasli-Mashhad-1399.02.25-[www.MahdiMouood.ir]-24kb.mp3
9.64M
رائفی پور
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
16421425570525.mp3
1.13M
🔊صوت 💠استاد رائفی پور
📝 « اهمیت شب قدر »
🔺زمان طلایی
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک راهکار ویژه برای کسانی که شب قدر حال دعا ندارند
🎙 استادپناهیان
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 « تنها ترس »
🔺آیا کار برای امام زمان، به خودیِ خود درست میشود؟
🔺چرا امام علی علیهالسلام ترور شد؟ مشکل از کجا بود؟
📥 دانلود با کیفیت بالا
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
مقام معظم رهبری:
چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ (امیرالمؤمنین) را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و الا همه مردم که بی دین نبودن، تحلیل سیاسی نداشتند.
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
داستانی بسیار زیبا از شهید محمدرضا تورجی زاده 😊👇💖👇👇👇👇👇👇👇👇😊💖
پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم.
دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم.
من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم.
بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم.
هرهفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح وخوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود.
بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف!
شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام تورجی چیزی نگفت.
از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش!
وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟!
وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید!
این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف استاده بود.
فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟!
کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟
من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟!
*
مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم!
خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی.
عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده.
شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم.
علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم:
سرمایه محبت زهراست(س) دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم
*
آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم.
فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا
خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم!
وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم:
محمد جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی!
صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام!
رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟!
همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا!
*
فرمودند: شما ما را دوست دارید؟ گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده.
بعد گفتند: این دختر شماست؟
برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند.
آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟
من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه
بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن.
*
از این قبیل ماجراها درمورد شهید تورجی بسیار رخ داده که ما به ذکر همین چند نمونه اکتفا کردیم.
کتاب: یا زهرا(س)(خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده)
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇
اینقدرروسیاهیم که
حتینمیتونیمتویقنوت
"اللهمارزقناشهادتفیسبیلک"بگیم...(:🙂
#تباه🚶
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧࿐࿇
@Eshgh_jegar_mikhahad
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃᪥࿐࿇