. ❌این کانال واقعا محشره❌ 📚قصه‌های‌صوتی‌جذاب‌و‌شنیدنی، به‌اسم دلبندت🥰 باورت میشه؟به‌اسم کودکت😳 ⭕️نمونه قصه کاملا رایگان⭕️ 🌱 میخوای بچت👇 ✅ اجتماعی باشه ✅ قوی و مستقل باشه ✅ راحت ارتباط برقرار کنه ✅ اعتماد به نفسش بالا باشه ✅ مدام سرش تو گوشی و تبلت نباشه ✅ و..... 🟢 اگه آینده بچت برات مهمه، این کانال رو از دست نده👇 https://eitaa.com/joinchat/3981509244C0d3eee903b ❌عضو نشی پشیمون میشی❌ .

۵ نفر زودی برید تا پارت بعدیو بدم😍🔥☝️

یه نفر رفته فعلا😱😍☝️ رو سفیدم کنید🙈😘

یه نفر دیگ فقط

🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 #پارت_579 #رمان_حامی خواستم دوباره سوالم را تکرار کنم که روی پاشنه ی پا به سمتم چرخید. نگاهش خنثی تر شده بود. و همینطور طلبکار. بار سوم، دیگر واضح حرفش را به زبان آورد. - چندماهته؟ چشمان به خون نشسته ام، شد قد دو هندوانه ی گرد. حتما پیش خود پنداشته بود که باردار هستم. همین یکی کم بود فقط. تک خنده ای کردم و گفتم : اونطور که فکر می کنید نیست. حتما... پرید میان حرفم. - اندازه موهای سرم زن و دختر اومده زیر دستم. با یه نگاه تا فیها خالدونشون میاد دستم. از همون اول که اومدی فهمیدم عادی نیستی. ولی صبر کردم خودت بگی، که خودتم حرفی نزدی. دستانش را گذاشته بود پشتش و همانطور که به سمتم می آمد گفت : من از تو زرنگ ترم جوجه رنگی! اکبرو نمی تونی دور بزنی. سعی کردم با نهایت صداقت بگویم : نه اکبر آقا اشتباه می کنید. من حامله نیستم. بخدا راست می گم. اگه باور ندارید از رقیه بپرسید. لحظاتی نسبتا طولانی در چشمانم خیره شد و بعد با صدایی بلند رقیه را صدا زد. انگار می خواست از چشمانم بخواند راست می گویم یا دروغ. زیر دلم هنوز تیر می کشید. کمر دردم هم دیگر همیشگی شده بود. آن لحظه فقط دلم می خواست بنشینم. منتظر یه تعارف کوچک بودم. رقیه سریع در را باز کرد و هراسان آمد داخل. یک لحظه یاد ماهرو افتادم. او هم هروقت صدایش می زدم، دستپاچه وارد اتاق می شد

👆زوار پاکستانی ۴هزار کیلومتر از پاکستان ، ایران و عراق طی میکنند تا به کربلا برسند و در اربعین شرکت کنند. در این مسیر طولانی خیلی سختی میکشند، اونقدری که وقتی وارد سیستان میشن انگار وارد بهشت شدن😭 🔴اولین جایی که میتونیم بهشون خدمات بدیم سیستان و بلوچستان است که برای پذیرایی از این مهمانان و زائران عزیز خیلی نیاز به کمک تون داریم.🙏 شماره کارت(کلیک کنید کپی میشه):

6063731181316234

6104338800569556

شماره شبا:

IR710600460971015932937001

به نام هیئت حضرت رقیه(س)

اگر کسی میخواد برای سیدالشهدا خرج کنه همین الان وقتشه ! دیگه چیزی نمونده تا اربعین ! معلوم نیست سال دیگه زنده باشیم و بتونیم با اباعبدالله معامله کنیم... 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید. لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir

اگر عمر من به دردت میخورد.. همه اش سهم شما.🙂💔 اقای امام زمان.. #یازهرا

خدا را خالصانه ياد كنيد ، تا بهترين زندگى را داشته باشيد و با آن راه نجات را بپوييد ... 📜 مولا علی (ع)

👆زوار پاکستانی ۴هزار کیلومتر از پاکستان ، ایران و عراق طی میکنند تا به کربلا برسند و در اربعین شرکت کنند. در این مسیر طولانی خیلی سختی میکشند، اونقدری که وقتی وارد سیستان میشن انگار وارد بهشت شدن😭 🔴اولین جایی که میتونیم بهشون خدمات بدیم سیستان و بلوچستان است که برای پذیرایی از این مهمانان و زائران عزیز خیلی نیاز به کمک تون داریم.🙏 شماره کارت(کلیک کنید کپی میشه):

6063731181316234

6104338800569556

شماره شبا:

IR710600460971015932937001

به نام هیئت حضرت رقیه(س)

اگر کسی میخواد برای سیدالشهدا خرج کنه همین الان وقتشه ! دیگه چیزی نمونده تا اربعین ! معلوم نیست سال دیگه زنده باشیم و بتونیم با اباعبدالله معامله کنیم... 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید. لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir