💦خواص آب #نیسان
معروف ترین سند موجود درباره خواص آب نیسان، روایتی است که سید ابن طاووس(ره) در کتاب «زادالمعاد» دراین باره نوشته است. روایتی که در کتاب ارزشمند «مفاتیح الجنان» هم به آن اشاره شده و این طور شروع می شود:«روزى جمعى از اصحاب نشسته بودند،رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وارد شد و به ايشان سلام كرد،و اصحاب جواب سلام ايشان را گفتند حضرت فرمودند:آيا میخواهيد دوايى را كه جبرييل به من تعليم داد كه نيازمند دواى پزشكان نباشم به شما تعليم دهم؟امير المؤمنين عليه السّلام و سلمان و ديگران پرسيدند آن دوا چيست؟»
و بعد پیامبر اسلام(ص) چگونگی جمع آوری آب باران در ماه نیسان را به امام علی(ع) تعلیم فرمودند. براساس این روایت پیامبر اسلام(ص) درباره فواید آب نیسان هم ویژگی هایی از قول جبرئیل(ع) ذکر کردند. بعضی از این ویژگی ها به اختصار عبارتند از:
🍂 شفای دردهای جسمی
🍂درمان نازایی
🍂درمان سردرد
🍂درمان درد چشم با چکاندن قطره ای از آب نیسان به چشم
🍂استحکام ریشه دندان ها
🍂پیشگیری از سرماخوردگی و زکام
🍂پیشگیری از بیماری های پوستی
🍂اعتدال مزاج
ضمن این که پیامبر اسلام(ص) درابره آثار معنوی نوشیدن این آب نیز این طور فرموده اند:«پس جبرئيل گفت به حقّ خداوندى كه تو را به راستى فرستاده هر كه اين آيات را بر اين آب بخواند و بياشامد حقّ تعالى دلش را مملوّ گرداند از نور و روشنى و الهام خود را در دل او وارد سازد و حكمت بر زبان او جارى گرداند و پر كند دل او را از فهم و بينائى و به او عطا كند از كرامتها آنچه به احدى از عالميان عطا نكرده باشد و هزار مغفرت و هزار رحمت بر او بفرستد و غش و خيانت و غيبت و حسد و بَغْى و كبر و بخل و حرص و غضب را از دل او بردارد و از عداوت و دشمنى مردم و بدگوئى ايشان نجات يابد و موجب شفاء جميع امراض او گردد.
🍁آداب جمع آوری و نوشیدن آب نیسان
مطابق روایت سید ابن طاووس در کتاب زادالمعاد، چگونگی جمع آوری و نشیدن آب نیسان به این شرح است:
پس از ان که آب نیسان را در ظرفی جمع کردند، سوره ها و ذکرهایی را به این ترتیب خوانده و بر آب می دمند.
🍀70 مرتبه سوره حمد
🍀70 مرتبه سوره های چهار قل (شامل سوره های توحید، ناس، فلق و کافرون)
🍀طبق روایتی دیگر 70 مرتبه سوره قدر
🍀70 مرتبه اللّه اكبر
🍀70 مرتبه هفتاد مرتبه لا اله الا اللّه
🍀70 مرتبه صلوات می فرستند.
سپس آن آب را هفت شبانه روز نوبت صبح زود و وقت غروب به نیت شفا و برآورده شدن حاجت می نوشند
💭غسل کردن با همین اب نیز مفید میباشد
🇮🇷🌎 @Eshraq280
💐💐
🌸🍃🌸🍃
روزی از دانشمندی ریاضی دان نظرش را درباره انسانیت پرسیدند.
درجواب گفت: اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد ، نمره یک می دهم
اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک می گذارم ۱۰
اگر پول هم داشته باشد یک صفردیگر جلوی عدد۱۰می گذارم: ۱۰۰
اگردارای اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد ۱۰۰ می گذارم : 1000،
ولی اگر زمانی عدد ۱ رفت(اخلاق) رفت
چیزی به جز صفر باقی نمی ماند۰۰۰
و صفر هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد.
مواظب (یـــک) خودمان باشیم.
🇮🇷🌎 @Eshraq280
#داستان_آموزنده
🔆اسلام ايرانيان مقيم يمن
هنگامى كه دين مقدس اسلام آشكار شد و نبى اكرم دعوت خود را آغاز فرمود، حكومت يمن به دست ((باذان بن ساسان )) ايرانى بود. جنگهاى حضرت رسول (ص ) با قبايل عرب و مشركين قريش در زمان همين باذان شروع شد. باذان از جانب ((خسرو پرويز)) بر يمن حكومت مى كرد و بر سرزمينهاى حجاز و تهامه نيز نظارت داشت و گزارش كارهاى آن حضرت را مرتبا به خسرو پرويز مى رسانيد.
حضرت رسول (ص ) در سال ششم هجرى ، خسرو پرويز را به دين مقدس اسلام دعوت مى كرد. وى از اين موضوع سخت ناراحت شد و نامه آن جناب را پاره نمود و براى باذان عامل خود در يمن نوشت كه نويسنده اين نامه را نزد وى اعزام كند.
باذان دو نفر ايرانى را به نام ((بابويه )) و ((خسرو)) به مدينه فرستاد و پيام خسرو پرويز را به آن جناب رسانيدند و اين اولين ارتباط رسمى ايرانيان با حضرت رسول بوده است .
هنگامى كه خبر احضار حضرت رسول به ايران ، به مشركين قريش رسيد، بسيار خوشوقت شدند و گفتند ديگر براى محمد خلاصى نخواهد بود، زيرا ملك الملوك خسرو پرويز با وى طرف شده و او را از بين خواهد برد. نمايندگان باذان با حكمى كه در دست داشتند در مدينه حضور پيغمبر رسيدند و منظور خود را در ميان گذاشتند. حضرت فرمود: فردا بياييد و جواب خود را دريافت كنيد. روز بعد كه خدمت آن جناب آمدند حضرت فرمود:
- ((شيرويه )) ديشب شكم پدرش خسرو پرويز را دريد و او را هلاك ساخت .
پيغمبر فرمود: خداوند به من اطلاع داد كه شاه شما كشته شد و مملكت شما به زودى به تصرف مسلمين در خواهد آمد. اينك شما به يمن باز گرديد و به باذان بگوييد اسلام اختيار كند. اگر مسلمان شد حكومت يمن همچنان با او خواهد بود. نبى اكرم به اين دو نفر هدايايى مرحمت فرمود و آن دو نفر به يمن بازگشتند، و جريان را به باذان گفتند، باذان گفت :
- ما چند روزى صبر مى كنيم ، اگر اين مطلب درست از كار درآمد معلوم است كه وى پيغمبر است و از طرف خداوند سخن مى گويد، آنگاه تصميم خود را خواهيم گرفت .
چند روزى بر اين قضيه گذشت كه پيكى از تيسفون رسيد و نامه از طرف شيرويه براى باذان آورد. باذان از جريان قضيه بطور رسمى مطلع شد و شيرويه علت كشتن پدرش را براى وى شرح داده بود. شيرويه نوشته بود كه مردم يمن را به پشتيبانى وى دعوت كند و شخصى را كه در حجاز مدعى نبوت است آزاد بگذارد و موجبات ناراحتى او را فراهم نسازد.
باذان در اين هنگام مسلمان شد و سپس گروهى از ايرانيان كه آنهارا ((ابناء)) و ((احرار)) مى گفتند مسلمان شدند و اينان نخستين ايرانيانى هستند كه وارد شريعت مقدس اسلام گرديدند.
حضرت رسول باذان را همچنان بر حكومت يمن ابقا كردند و وى از اين تاريخ از طرف نبى اكرم بر يمن حكومت مى كرد و به ترويج و تبليغ اسلام پرداخت و مخالفين و معاندين را سر جاى خود نشانيد. باذان در حيات حضرت رسول در گذشت و فرزندش ((شهر بن باذان )) از طرف پيغمبر به حكومت يمن منصوب شد. وى نيز همچنان روش پدر را تعقيب نمود و با دشمنان اسلام مبارزه مى كرد.
📚خدمات متقابل اسلام و ايران ، صفحه 65 - 63.
🇮🇷🌎 @Eshraq280
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خیانت محرض دولت هاشمی و نابود کردن جمعیت ایران و انداختن ایران در «چاله جمعیتی»
🇮🇷🌎 @Eshraq280
🔅#پندانه
✍️ پنبهدزد، دست به ریشش میکشد
🔹تاجری کارش خریدوفروش پنبه بود و کار و بارش سکه که بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند.
🔸یک روز یکی از بازرگانها نقشهای کشید و شبانه به انبار پنبه تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبهها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه خودش انبار کرد.
🔹صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبههایش به غارت رفته است.
🔸نزد قاضی شهر رفت و گفت:
خانهخراب شدم...
🔹قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرسوجو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبهها را.
🔸قاضی گفت:
به کسی مشکوک نشدید؟
🔹ماموران گفتند:
چرا بعضیها درست جواب ما را نمیدادند. ما به آنها مشکوکیم.
🔸قاضی گفت:
بروید آنها را بیاورید.
🔹ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
🔸قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت:
به کدامیک از اینها شک داری؟
🔹تاجر پنبه گفت:
به هیچکدام.
🔸قاضی فکری کرد و گفت:
ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آنقدر دستپاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آینه برود و پنبهها را از سر و ریش خودش پاک کند.
🔹ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیرشده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند.
🔸قاضی گفت:
دزد همین است. همین حالا مامورانم را میفرستم تا خانهات را بازرسی کنند.
🔹یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبهها در زیرزمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
💢 آدم خطاکار خودش را لو میدهد.
🇮🇷🌎 @Eshraq280
🔴 فراموش نمیکنیم...
⏪خبر تکاندهنده:
جمعآوری جهانی #آسترازنکا بدلیل عوارض جدی!
▪️تاریخ شاهد است در اوج کروناهراسی، رهبرمان یکتنه مقابل طمع #کاسبان_کرونا ایستاد و حکیمانه فرمود
«ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع!»
▪️اما عده ای با اضافه کردن واژه «از مبدأ» آمریکا و انگلیس، تحریف کردند؛ تا آنجا که از چند کشور واسطه، میلیونها دُز واکسن انگلیسی و آمریکایی وارد شد!
🇮🇷🌎 @Eshraq280
🍁#تلنگر
ریشه انسانها ، فهم آنهاست ...
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ،
که نیرویی پشت آن باشد …
با تمام شدنِ نیرو ،
سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاک ها
و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را
می شکند و سربلند می شود …
هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ،
ریشه داشته باشد ،
از زیر خاک و سنگ ،
از زیر عادت و غریزه !
و از زیر حرف ها و هوس ها ،
سر بیرون می آورد و افتخار می آفرینید …
ریشه ما ، همان « فهم » ما است ..
🇮🇷🌎 @Eshraq280
تارزن به کجا رسید‼️
🔸تارزنی بود در یکی از روستاهای اصفهان که خیلی اهل ساز و آواز بود روزی یکی از تارهای سازش خراب شد، سفر کرد به اصفهان تا آن را درست کند، در اصفهان از یک نفری گفت مرا به مغازه ای راهنمایی بکن که ببرم این تار سازم را درست کنم؟
🔸آن شخص گفت : اشکال نداره بله من راهنمایی میکنم بری ولی به یه مغازه ای هم راهنمایی میکنم که بروی تار دلت رو هم درست کنی چون تار قلبت هم خراب شده
خیلی متحول شده
حالا کجا تار قلب آدم رو درست میکنند
🔸این را راهنمایی کرد به یکی از حوزه های علمیه به حضور یکی از علمای اهل دل آن زمان
تا رفت پیش ایشان و چند کلمه ای موعظه شنید حالش عوض شد
به پدر و مادرش نامه نوشت که من ماندم اصفهان تا تار قلبم درست نشود بر نمیگردم......
🔸ماند تا که شد مرجع تقلید و استاد خیلی از بزرگان ما
ایت الله العظمی بروجردی با آن عظمت شاگرد ایشان بودند...
این شخص کسی نیست جز جهانگیر خان قشقایی
🌹چنین بود اقبال و فرجام او
🌹چه نیک آمد آخر سرانجام او
🌹چو لطف خدا با جهانگیر شد
🌹جهانگیر نامش جهانگیر شد
🌹بنازم به آن ساقی مه لقا
🌹که با جام می بخشد عمر بقا
🌹چو سحر رخش دلربائی کند
🌹یکی تارزن را خدائی کند
🇮🇷🌎 @Eshraq280