eitaa logo
کانال امیرحسین حاجی نصیری
3.8هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
27 فایل
🔰لینک کانال ایتا خاطرات و روایت (هوای این روزهای من) https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K 🔰لینک کانال تلگرام،بله،روبیکا https://t.me/amirhoseinhajinasiri https://ble.ir/esamaeil_halab313 https://rubika.ir/esmaeilhalab64 ارتباط با ادمین @SHHOSEINI110
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و خداقوت طاعات و عبادات شما قبول باشه ان شاالله همانطور که در جریان هستید مجموعه تاشا ، متشکل از بچه های رزمنده و جانباز میباشد و چند سالیست که در عرصه های اقتصادی کوچک از جمله موادغذایی و بهداشتی ورود نموده است. در این ایام پس از گرانی ها و تورم هایی که در جامعه بوجود آمده است ، تصمیم گرفتیم برای تامین کالاهای اساسی( برنج، روغن، شکر، قند، حبوبات و...) با کیفیت و قیمت مناسب به دست مصرف کننده نهایی اقدام نماییم. لذا از شما دوست و همسنگر🏃 گرامی درخواست داریم که مثل همیشه در کنار ما باشید و ما را در این امر یاری🤝 دهید. لطفا در صورت تمایل به همکاری و اطلاعات بیشتر وارد کانال ذیل شوید. @Seraj_Arzansara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان🌙 خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى کن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاک کن دلم را از تیرگیها و گرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود. پنج شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲🔺 ۲۹ رمضان الکریم ۱۴۴۴📿
بسم رب الشهدا و الصدیقین سوریه، حلب محرم ۹۴ بچه های حرکه النجبای عراقی به فرماندهی شهید محمدحسین محمدخانی معروف به عمارحلب 😁منم آخرعکسم وبی کلاس بازی درآوردم ودارم ۲نشون میدم... کنارم شهیدابورشیدسوری وحاج عمار و یحیی سوری که مسول اطلاعاتمون بود تاحالاحاجی روازنزدیک ندیده بودم اینجا توپوستم نمیگنجیدم... بعدازعکس گرفتن حاجی چندتاتذکردادن بهمون که یکیش این بود که چراهمه ی بچه هارویکجاتومدرسه جمع کردید اینطوری اگردشمن باموشک بزنه کلی شهیدومجروح میدیم https://eitaa.com/esmaeilhalab64
2_5334599159750076128.mp3
17.34M
۱ دارند درها را می‌بندند، و ما از کسانی نبودیم که حق این ماه را بجا آوردند. ✘ چگونه در همین فرصت باقیمانده، می‌توانیم تمام خیرات رمضان را جذب کنیم؟ @haz_ir
هدایت شده از کانال حمید کثیری
ظاهراً دیشب ماه اصلاً در منطقه غرب آسیا قابل رویت نبوده! اما اهل امروز را عید اعلام کردند ... البته تعداد زیادی از علمای اهل سنت ایران امروز را در عید ندانستند. همین موضوع باعث شده امام جمعه زابل هم موضع بگیرد! 👈 عیدی از سر لجاجت؟ @hamidkasiri_ir
سلام علیکم أسعد الله أیامکم نجف حرم مولا دعاگوی رفقا هستم
https://virasty.com/r/yBj رفقایی که ویراستی ندارن حتما نصب کنن و از این نرم افزار ایرانی حمایت کنید،جایگزین باکیفیت و ایمن بجای توییتر
هدایت شده از علی.رضا.فرمانی
هدایت شده از علی.رضا.فرمانی
شهید جواد روزیطلب در هنگام نقاشی این اثر شهید شد خونش پرچم و گنبد حرم سرخ کرد
هدایت شده از علی.رضا.فرمانی
پرچمی‌به رنگ خون! دکتر سید سادات سپهر تاج [شهید] حاج منصور خادم صادق فرمانده یگان زرهی لشکر، چندین بار از من قول گرفته بود که بر روی سنگر بتونی مدوری که در منطقه مرکزی یگان زرهی لشکر، در محور پشتیبانی منطقه خسروآباد بود، گنبد و بارگاه امام حسین(ع) را نقاشی کرده، قسمت بالای آن هم بنویسیم: یا اباعبدالله‌الحسین (ع) چون به اجرای عملیات والفجر8، نزدیک می‌شدیم تجهیزات تبلیغاتی مستقر در منطقه خسروآباد را که در همسایگی یگان زرهی بود، به منطقه قصر انتقال دادیم، به همین علت قول و وعده ما به تأخیر افتاد. عملیات والفجر 8 را با حجم سنگین کارهای تبلیغاتی، ازجمله تهیه صدها تابلو راهنما جهت تعین مسیرهای رزمندگان به ویژه در آن سوی اروند و شهر فاو و نیز نصب تابلوهای تبلیغاتی نیرو بخش، با موفقیت پشت سر گذاشته بودیم. حدود سه هفته از عملیات والفجر 8 می‌گذشت. آقای خادم الصادق را دیدم. حاج منصور با گلایه خواسته خودش مبنی بر نقاشی حرم اباعبدالله روی سنگر بتونی را تکرار کرد و گفت: سید، درخواست من با عملیات منتفی نمی‌شه، ما فعلاً "فاستقم کما امرت " تا آخرین لحظه‌های نیاز در جبهه‌های نبرد ماندگاریم. برای این نقاشی از قبل با جواد هماهنگ کرده بودم. آن زمان جواد مدت‌ها بود که مرخصی نرفته و درخواست سه روز مرخصی کرده بود. ظاهراً برادرش مرتضی در اوایل عملیات مجروح و در مشهد بستری شده و حالا به شیراز منتقل شده بود و جواد می‌خواست برای عیادت مرتضی برود، من هم موافقت کرده بودم. وقتی حاج منصور جریان نقاشی را پیش کشید، به جواد گفتم: امروز عصر به اتفاق هم بریم خسروآباد، شما گنبد امام حسین(ع) را نقاشی کن خودم هم "سلام براباعبدالله‌الحسین(ع)" را می‌نویسم، بعد برو مرخصی. جواد قبول کرد و گفت: خیلی خوب، امروز نقاشی را می‌کشم، فردا با خیال راحت می‌رم شیراز! بعد از ظهر با هم به خسرو آباد و مقر زرهی ‌لشکر رفتیم. سنگر مورد نظر یک سنگر بتنی مدور بود. کنار آن هم محلی بود که غذای رزمندگان توزیع می‌شد. کار را که شروع کردیم، رزمندگانی که آن اطراف منتظر ماشین غذا بودند، پشت سر ما ایستاده و به نقاشی جواد و خطاطی من نگاه می‌کردند. سرگرم کارم بودم که برای لحظه‌ای از صدای انفجار گلوله 106 کنارم گوشم کیپ شد. هاله‌ای از دود غلیظ محیط را پر کرد. صــــورتم می‌سوخت و چشم‌هایم نمی‌دید. برای لحظه‌ای احساس کردم روح از بدنم جدا شد. صدای خفیف و منقطع جواد را شنیدم که می‌گفت: یا حســـین.... یا حســــین. عینکم شکسته و جایی را نمی‌دیدم. برای فرار از غبار و دود انفجار شروع کردم از سمت چپ دور سنگر دویدن، همزمان باد دود و گرد و خاک انفجار را برد. وقتی از سمت راست به محل انفجار برگشتم، دیدم جواد روی زمین افتاده است. چند ترکش به بدنش نشسته بود. بزرگترینش پیشانی و طاق سر جواد را برده بود. چشمم به نقاشی جواد افتاد. فواره‌هایی از خون و مغز جواد به گنبد به خصوص محل پرچم حرم پاشیده بود. نگاهی به اطراف انداختم، دو نفر در سمت راست جواد و سه نفر هم در سمت چپ من به شدت مجروح شده و روی زمین افتاده بودند. که بعد‌ها شنیدم یکی دو نفر آنها در بیمارستان شهید شده‌اند. یک ترکش بزرگ از بین پاهای من عبور کرده و بعد از برخورد به دیواره بتونی کمانه کرده و به قسمت داخلی ران چپم خورده بود که چون شتاب و قدرتش را از دست داده بود فقط به اندازه یک وجب پایم را سوزانده بود. ترکش دیگری هم از کنار سرم به دیوار برخورد کرده، تکه‌های بِتُن خورد شده به سر و صورتم خورده بود. که عینکم را شکانده و در پوست صورتم فرو رفته بود که با یک شستشو همه خارج شدند. اما عجیب این بود که من که به محل انفجار نزدیک بودم، آسیب جدی ندیده بودم. اما جواد و آن برادران به شهادت رسیدند. به این ترتیب جواد همان جور که می‌خواست روز بعد به شیراز رفت و به جای اینکه او به استقبال مرتضی برود، مرتضی به استقبالش آمد. چند روز بعد هم آقای جعفر امیری، چند عکس از آخرین اثر هنری جواد تهیه کرد.
https://virasty.com/r/yBj رفقایی که ویراستی ندارن حتما نصب کنن و از این نرم افزار ایرانی حمایت کنید،جایگزین باکیفیت و ایمن بجای توییتر
هدایت شده از این کانال غیر فعال میباشد❌️
السلام علیک یا اباعبدالله حسین(ع) جلسه آموزش مداحی (رایگان) دوره محرم ۱۴۰۲ توسل و موضوع اين جلسه : شام غريبان با تدریس حاج مصطفی خورسندی سخنران: حجت الاسلام شیخ اسماعیل رمضانی شنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ الی ۲۱:۳۰ میدان قزوین، خیابان قزوین، نرسیده به قلعه مــرغـی ، آســــــــتان مقـــــــــدس امامزاده معصوم
کانال امیرحسین حاجی نصیری
قابل توجه دوستانی که علاقه به مداحی دارن👆👆👆
حاج مصطفی خرسندی استاد عالی هستن وتجربه ی بیش از۳۰سال آموزش مداحی دارند ازدست ندهیم این فرصتهارا
به روایت تصویر مرد میدان عمل حاج مهدی رسولی کربلا باب طویریج ساخت حسینه ومرکز اسلامی امام خمینی ره هئیت ثارالله ورهروان امام و شهداء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا و الصدیقین عکس باشهیدمحمدحسین محمدخانی معروف به عمارحلب وحاج قاسم عزیزم درسوریه، حلب،تل شهید مربوط به عملیات محرم۹۴ عکس وفیلم بعدی باحاجی موقعی بودکه اومدن منزلمون عیادت بهم انگشترهدیه دادن... دیددارم لبخندمیزنم ولی فهمیددرددارم، گفت اسماعیل دردداری؟گفتم بله حاج آقا گفتن زودخوب شو بایدبریم باهم حلب... خداشاهده که چقدرخوشحال شدم وحاجی هفته ی بعدی منو باخودش برد سوریه وحتی بهم اجازه دادتوعملیات شرکت کنم... آخ که چقدر دلم تنگه براش... https://eitaa.com/esmaeilhalab64