eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
dish [dɪʃ] n. A dish is a plate. → She put a clean white dish on the table. بشقاب ، ظرف یک dish یک بشقاب است. → او یک بشقاب سفید تمیز روی میز گذاشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
empty [ˈɛm(p)ti] adj. If something is empty, it does not have anything in it. → My gas tank was almost empty, so I couldn’t drive my car very long. خالی ، تهی ، پوچ اگر چیزی empty باشد، هیچ چیزی در آن نیست. → باک بنزینم تقریباً خالی بود، بنابراین نمی‌توانستم با ماشینم خیلی طولانی رانندگی کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
exact [ɪɡˈzakt] adj. If something is exact, it is just the right amount. → Please use the exact amount of sugar for the cake. دقیق اگر چیزی exact باشد، دقیقاً به مقدار مناسب است. → لطفاً از مقدار دقیق شکر برای کیک استفاده کنید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
fresh [frɛʃ] adj. If something is fresh, it is new. → I just bought these oranges. They are very fresh. تازه ، تر و تازه ، با نشاط ، با طراوت اگر چیزی fresh باشد، جدید است. → من این پرتقال‌ها را تازه خریدم. آن‌ها بسیار تازه هستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d کانال دیگر ما نکات کاربردی و اصطلاحات @English_House
هدایت شده از 🇮🇷English House🇮🇷
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهنگ انگلیسی فارسی came to me سامی یوسف 🏡 @English_House 🏡
gather [ˈɡaðə] v. To gather is to collect several things usually from different places. → Sam gathered some flowers for his mother. جمع آوری کردن ، گردآوری کردن کلمه gather به معنی جمع‌کردن چند چیز معمولاً از مکان‌های مختلف است. → سام برای مادرش چند گل جمع‌آوری کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
indicate [ˈɪndɪkeɪt] v. To indicate means to show, point or make something clear. → He pointed to his eyes to indicate where he had hurt himself. نشان دادن ، اشاره کردن کلمه indicate به معنی نشان دادن، اشاره کردن یا روشن و واضح کردن چیزی است. → او به چشمانش اشاره کرد تا نشان دهد به کجای خود آسیب زده است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
item [ˈʌɪtəm] n. An item is a thing that you buy or sell. → I have many items for school in my bag. رقم ، فقره ، قلم ( اقلام )، کالا، چیز یک item چیزی است که می‌خرید یا می‌فروشید. → من در کیفم چیزهای زیادی برای مدرسه دارم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
offer [ˈɒfə] v. To offer is to present someone with something. → He offered me the keys to his car. تقدیم داشتن ، عرضه داشتن ، ارائه کردن، پیشنهاد دادن کلمه offer به معنی ارائه چیزی به کسی است. → او کلیدهای ماشین خود را به من پیشنهاد داد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸