30.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یخیمات بصوت الرادود عمار الکنانی +زیرنویس فارسی
🌸مداحی خاطره انگیزی که اربعین ۹۶ از موکبهای اربعین پخش میشد
This video has been visited by 12 million visitors on YouTube
🏡 @English_House 🏡
#noun #unit22 #level2
pup [pʌp] n.
A pup is a young dog.
→ All the girl wanted for her birthday was a pup.
توله سگ
یک pup یک سگ جوان است.
→ تنها چیزی که دختر برای تولدش میخواست یک توله سگ بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level2
qualify [ˈkwɒləfaɪ] v.
To qualify is to get, or to be declared, adequate or good enough.
→ He qualified to go to the final match by beating the opponent.
صلاحیت داشتن ، واجد شرایط شدن
کلمه qualify به معنی کسب یا اعلام شدن به عنوان صلاحیت دار یا به اندازه کافی خوب است.
→ او با شکست دادن حریف واجد شرایط رفتن به مسابقه نهایی شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level2
repair [rɪˈpɛə:r] v.
To repair something is to fix it.
→ I repaired the flat tire on my car.
تعمیر کردن ، مرمت کردن
کلمه repair چیزی به معنی درست کردن آن است.
→ من تاير پنچر ماشینم را تعمیر کردم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level2
resume [rɪˈzuːm] v.
To resume something means to start it again after taking a break.
→ I put the newspaper down to eat breakfast. Then I resumed reading.
از سر گرفتن ، ادامه یافتن
کلمه resume چیزی به معنی شروع دوباره آن پس از استراحت است.
→ من روزنامه را برای خوردن صبحانه زمین گذاشتم. سپس دوباره خواندن را از سر گرفتم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level2
rob [rɒb] v.
To rob a person or place is to take their property by using force.
→ A thief has robbed me of my passport.
ربودن ، دزدیدن ، غارت کردن ، چاپیدن، سرقت کردن
کلمه rob از فرد یا مکان به معنی گرفتن دارایی آنها با استفاده از زور است.
→ یک سارق پاسپورتم را از من سرقت کرده است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level2
slip [slɪp] v.
To slip means to slide and fall down.
→ The man slipped on the wet floor.
لیز خوردن ، سرخوردن، لغزیدن
کلمه slip به معنی سر خوردن و افتادن است.
→ مرد روی زمین خیس لیز خورد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adverb #unit22 #level2
somewhat [ˈsʌmwɒt] adv.
Somewhat means to some degree, but not to a large degree.
→ James was somewhat upset when he had to move some boxes.
قدری ، تا حدی
کلمه somewhat به معنای تا حدی است، اما نه به میزان زیاد.
→ جیمز تا حدودی ناراحت شد وقتی مجبور شد برخی از جعبهها را جابجا کند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit22 #level2
stable [ˈsteɪbl] adj.
When something is stable, it will not fall over.
→ The chair is stable. Its legs are strong.
پایدار ، ثابت ، محکم ، پابرجا ، باثبات
وقتی چیزی stable است، واژگون نمی شود.
→ صندلی پایدار است. پایه های آن قوی هستند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit22 #level2
tissue [ˈtɪʃuː] n.
A tissue is a soft piece of paper people use to wipe their noses.
→ There was a box of tissue on the table.
دستمال کاغذی ، پارچه بافته، منسوج
یک tissue تکه نرمی از کاغذ است که مردم برای پاک کردن بینی خود از آن استفاده می کنند.
→ روی میز یک جعبه دستمال کاغذی بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit22 #level2
yard [jɑːrd] n.
A yard is the ground just outside of a person’s house.
→ The girls jumped rope in the yard.
حیاط
یک yard زمینی است که درست بیرون خانه یک فرد قرار دارد.
→ دختران در حیاط طناب بازی کردند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸