eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
pronounce [prəˈnaʊns] v. To pronounce is to say the sounds of letters or words. → Young children often have trouble pronouncing words right. تلفظ کردن، ادا کردن کلمه pronounce به معنی گفتن صدای حروف یا کلمات است. → کودکان کوچک اغلب در تلفظ صحیح کلمات مشکل دارند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
resemble [rɪˈzembəl] v. To resemble someone is to look like them. → The baby resembles his father a great deal. شباهت داشتن، تشبیه کردن، شبیه بودن کلمه resemble به کسی به معنی شبیه به او بودن است. → نوزاد به پدرش بسیار شبیه است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
symptom [ˈsimptəm] n. A symptom of a bad condition or illness is a sign that it is happening. → Sneezing and a high fever are symptoms of the common cold. علامت، نشانه، علامت مرض یک symptom یک شرایط بد یا بیماری نشانه‌ای است که در حال وقوع است. → عطسه کردن و تب بالا علایم سرماخوردگی معمولی هستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
tobacco [təˈbækou] n. Tobacco is a plant whose leaves are smoked, such as in cigarettes. → The tobacco in cigarettes is bad for your health. تنباکو، توتون، دخانیات کلمه tobacco گیاهی است که برگ‌های آن مانند سیگار دود می‌شود. → تنباکو موجود در سیگار برای سلامتی شما مضر است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
twin [twɪn] n. Twins are two children born at the same time. → My sister and I are twins. We look exactly the same. دوقلو کلمه twin دو کودک هستند که در یک زمان به دنیا می‌آیند. → من و خواهرم دوقلوییم. ما دقیقاً شبیه هم هستیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
witch [wɪtʃ] n. A witch is a woman with magical powers. → People think that witches fly around on broomsticks. جادوگر، ساحره یک witch زنی است با قدرتهای جادویی. → مردم فکر می‌کنند که ساحره‌ها سوار بر جارو پرواز می‌کنند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
💠همایش بزرگ "کرونا و نظم نوین جهانی" 🔰سخنرانان: 🔸حجت الاسلام مهدوی ارفع 🔸استاد نادر طالب زاده 🔸دکتر طریقت منفرد (وزیر بهداشت دولت دهم) 🔸استاد خیر اندیش ⏰زمان: جمعه ٣٠ آبان ماه بعد از نماز عشاء ⭕️آدرس لایو روبیکا👇👇 https://rubika.ir/rayeheyesib ⭕️آدرس لایو اینستاگرام👇👇 https://www.instagram.com/rayeheyesib
داستان کوتاه The Duke and the Minister A mean duke grew tobacco, and his cardinal rule was to always keep the plants healthy. The duke’s top minister was his twin brother. They closely resembled each other. One day, the tobacco plants started to die. He hired men to watch the fields. Soon, the men brought a woman to him and said, “We captured a witch!” The Duke asked, “How do you know?” “She sang magic words. I can’t pronounce them. She has cursed us. The death of the plants is a symptom of her curse,” the men said. “I am just an ordinary woman. I was singing a song in a different language,” the woman protested. دوک و وزیر یک دوک بدخلق تنباکو می‌کاشت و قانون اصلی او این بود که همیشه گیاهان را سالم نگه دارد. وزیر ارشد دوک، برادر دوقلوی او بود. آن‌ها بسیار به هم شباهت داشتند. روزی، گیاهان تنباکو شروع به پژمردن کردند. او مردانی را استخدام کرد تا از مزارع مراقبت کنند. به زودی، مردان یک زن را به او آوردند و گفتند: «ما یک جادوگر را دستگیر کردیم!» دوک پرسید: «از کجا می‌دانید؟» «او کلمات جادویی می خواند. من نمی‌توانم آن‌ها را تلفظ کنم. مردان گفتند او ما را نفرین کرده است. پژمردن گیاهان نشانه ای از نفرین او است». زن اعتراض کرد «من فقط یک زن معمولی هستم. من داشتم یک آهنگ را به زبان دیگری می‌خواندم». ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_WordsThe_Duke_and_the_Minister.mp3
زمان: حجم: 618.4K
The duke didn’t listen. “You are guilty. You will go to jail.” The minister thought that she was innocent. He needed to expose the truth. He asked the duke to loan him one of his plants. He looked at it closely. He saw hundreds of small bugs eating it! Then the minister went to the jail and did something bold. “Let this woman go,” he said. The guards thought he was the duke. They let her go. The minister said, “I owe you an apology.” “Thank you. I thought my stay in jail was permanent,” the woman answered. The minister thought the duke would punish him. But he didn’t. The duke was too busy trying to preserve his plants. دوک گوش نداد. تو گناهکاری. تو به زندان خواهی رفت.» وزیر فکر کرد که او بی‌گناه است. او باید حقیقت را آشکار می‌کرد. او از دوک خواست که یکی از گیاهانش را به او قرض دهد. او به آن با دقت نگاه کرد. او صدها حشره کوچک را دید که آن را می‌خوردند! سپس وزیر به زندان رفت و کاری شجاعانه انجام داد. او گفت «این زن را آزاد کنید». نگهبانان فکر کردند که او دوک است. آن‌ها او را آزاد کردند. وزیر گفت: «من به شما یک عذرخواهی بدهکار هستم.» زن پاسخ داد «ممنونم. من فکر می‌کردم که ماندن من در زندان دائمی است». وزیر فکر می کرد که دوک او را مجازات خواهد کرد. اما او این کار را نکرد. دوک بیش از حد مشغول تلاش برای حفظ گیاهانش بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۲۷✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۷ سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/6270 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House