دل من گم شد، اگر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
و اگر از تپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
از رضا خواستهام تا شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است ولی
دل خوشم من به محالات رضا…♥️
يادش نداده بودند که وقتى غمگین است حرف بزند ، هميشه گوشهاى تنها و ساكت مىماند و احساساتش را مخفى میكرد .