eitaa logo
فانوس شب
2.1هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
23هزار ویدیو
311 فایل
اینجا فانوسی کوچک در شب های تار آخر الزمان است و ما عهد بسته ایم که این فانوس را تا طلوع خورشید بر پشت بکشیم کپی مطالب با فرستادن یک صلوات برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی ازاد است گروه مشاوره درمانی طبتم : https://eitaa.com/joinchat/801636388C9a2f69229b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️فضای مجازی با جوانان چه می کند؟ این ویدیو را با دقت ببینید؛ با اینکه شاگرد اول و بچه آرومی است ولی فضای مجازی کاری کرده است که به یک موجود وحشی تبدیل شود. 🔻 ۲ نکته اینجا مهم است؛ 🔹۱. مدل آموزش مدارس ما غلط است، تو میتونی شاگرد اول مدرسه باشی ولی بخاطر نداشتن دانش رسانه ای کافی با چندتا شبکه تحریک شوی، پس جای این مسئله باید در آموزش ما پر شود. 🔹 ۲. فضای مجازی به قتلگاه بچه های ما تبدیل شده است، خصوص در زمان کرونا و با مجازی شدن مسائل مختلف، بچه ها وارد مجازی شدند و‌ بخاطر عدم دانش کافی، خسارت های زیادی به این نسل وارد شد، پس باید مجازی مدیریت شود که متاسفانه مدیریت نمیشود و هر روز فضای مجازی بدتر میشود و‌ هیچ‌ مدیریتی وجود ندارد. 💡@FANUSESHAB
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️نمی‌دانم آیا حسین(ع) غریب‌تر است یا آنانکه با حسین رفیق نیستند؟ اما می‌دانم که این ما هستیم که باید در فکر پایان این غربت باشیم. ❤️ «غریب» را با حال و هوای شور حسینی ببینید. 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چگونه ترس از انزوا، افراد و نخبگان جامعه را به گرداب سکوت گرفتار می‌کند! امروز از اصلی‌ترین تکنیک‌های ایجاد مارپیج سکوت برای تحقق سناریوین خطرناک اندلسی سازی ارعاب و تمسخر کسانی است که در هر سطحی بدنبال اقامه‌ی فریضه‌ی امربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکر هستند. ♨️در مقابل منکرات جامعه ساکت نباشیم و به مارپیچ سکوت کشیده نشویم... 💡@FANUSESHAB
⁉️آیا کسی هست که یک‌بار برای همیشه به داستان ها رسیدگی کند؟ ✍میلاد خورسندی 💡@FANUSESHAB
💢متهم پرونده ضرب و جرح بانوی آمر به معروف در شیراز در زندان نظامی است 🔹مرکز رسانه قوه‌قضاییه: در پی شکل‌گیری شایعاتی در فضای مجازی مبنی بر آزادی ضارب بانوی آمر به معروف در باغ نارنجستان شیراز، روابط عمومی دادگستری استان فارس اعلام کرد متهم پرونده از زندان عمومی به زندان نظامی منتقل شده است و در حال حاضر در بازداشت موقت به سر می‌برد. 🔹رسیدگی به اتهامات این فرد به زودی در دادگاه کیفری ۲ شیراز برگزار و نتیجه در چهارچوب قانون و مقررات به افکار عمومی اطلاع‌رسانی خواهد شد. 🔹در این پرونده ابتدا سه نفر شامل یک مرد و دو زن بازداشت شدند که دو نفر خانم متهم پرونده که همگی قرابت خانوادگی با یکدیگر دارند با قرار تأمین مناسب قضایی به صورت موقت آزاد شدند و متهم مرد همچنان در بازداشت است. 🔹همچنین بر اساس بررسی‌های صورت گرفته مشخص گردید خبر منتشر شده در خصوص مسئولیت برادر این متهم در دادگستری یکی از استان‌ها کذب بوده و صحیح نیست. 💡@FANUSESHAB
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای آقا عمود چندمی؟ | میثم‌مطیعی🎙 آقا‌میدونم‌بین‌زائرایی‌مهدی‌جان:) شاید‌الان‌به‌زائرای‌تشنه‌آب میدی:) دلم‌میخواهد‌آرام‌صدایت‌ڪنم 'اللّھُمَّ‌یَا‌شــٰاهدَڪُلِّ‌نَجوِٰ؎' یــٰار؎ام‌ڪن♥️🌿 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای قائم عدالت‌گستر! طاقتمان طاق شده، بیا…😔💚 👤 کلیپ زیبای «نور می‌بینم» با نوای حاج‌مهدی رسولی تقدیم نگاهتان ▪️ 💡@FANUSESHAB
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰امر به معروف گروهی در یکی از پر آسیب ترین پارک های کرج 🔺پارک تندرستی فردیس کرج 👌تصاویری تحسین برانگیز از اراده مردمی ببینید _ حضور مومنانه _تذکر لسانی _تبیین و روشنگری در حوزه قانون و شرع _و برقراری هر روزه نماز جماعت مغرب و عشاء در پارک 🔹این تصاویر اثبات می‌کند که هر کاری، به شرط ایمان و اراده قابل انجام است 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢📢رونمایی از سَفینَهُ الْنِّجاة در میدان آزادی 🔸خدایی دم شهردار تهران آقای زاکانی و مجموعه عواملی که این خلاقیت رو به کار بردن خیلییی خیلیییییی گرم... 👌👌این یعنی مسیر و حریت به ع منتهی میشه "اِنّ الحُسين مِصباحُ الهُدى و سَفينةُ النّجاة به امید فرج اقا عج🤲 💠الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💡@FANUSESHAB
🔴مایک پنس: این توافق بزرگ‌ترین باجی بوده است که تاکنون به ایران داده‌ایم معاون سابق رئیس‌جمهور آمریکا: 🔹علی‌رغم اینکه از آزادی زندانی‌مان خوشحالم اما مردم آمریکا باید بدانند که بایدن اجازه داده است بزرگترین باج تاریخ را به ایران بدهیم. 💡@FANUSESHAB
🔶 راه بهشت از کربلا می گذرد... 💡@FANUSESHAB
⭕️ آقای انصاری درد و بلات بخوره تو سر علی کریمی 💡@FANUSESHAB
💠 حجاب در آخرالزمان 🔷 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: در آخـرالزمـان کـه بدتـریـن دوران است؛ جمعی از پوشیده اند در حالی که برهنه‌اند، و از خانه با آرایش بیرون می‌آیند. 🔹اینها از دین خارج شده‌اند، و در فتنه ها وارد شـده‌انـد و بـه سـوی شهـوات میـل دارند و به سوی لذت‌های خـوارکننده شتاب می‌کـنند و حرام ها را حـلال می‌‌دانند و اگر توبه نکنند در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار می‌شوند. ✍توضیح: لباس دارنـد اما آنقـدر نازک و کوتاه است که گویی که برهنه‌اند یا به گونه‌ای لباس می‌پوشند که با برهنه گذاشتن قسمتی از بدن باعث تصویرسازی می‌شوند. (وسائل‌الشیعه‌،ج۱۴،ص۱۹) 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 راز التهاب اربعین! 🔻 تمام التهاب پیاده‌روی اربعین به‌خاطر ارتباطیست که با امام زمان پیدا می‌کنیم... 🔻 در این راه چه شما به یاد امام زمان باشید چه نباشید امام زمان است که دارد از شما تشکر می‌کند. 🎥استاد پناهیان 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍چند صد سلاح جنگی حین ورود به کشور کشف شد این تسلیحات در کشورهای همسایه تولید می‌شوند. 💡@FANUSESHAB
روسها برای دانش آموزان کلاس یازدهم (۱۷ ساله ها) در سال تحصیلی جدید، کتابی نوشته اند که جنگ روسیه و اوکراین را تشریح میکند. ببینید روایت رسمی از یک واقعه مهم، آن هم در سطح مدارس تا چه اندازه در روسیه جدی گرفته میشود؛ در ایران هم آیا برای حوادث فتنه گون اینچنین تدبیر میشود؟! 💡@FANUSESHAB
کُلّ دستگاه شیطان، یک کارناوال تاریخی است که بزن‌وبکوب راه می‌اندازد و بشر را تحریک به دنیا می‌کند. در مقابل، امام سجاد(ع) هم یک عزاداری تاریخی برای سیدالشهدا به راه انداخته که بساط شیطان را بر هم می‌زند. هر مؤمنی که به حسینیه می‌آید از بساط شیطان جدا می‌شود. این حسینیۀ تاریخی، عالَم را نجات می‌دهد. 💡@FANUSESHAB
🔺 یعنی تصویر بالا... 🤦‍♂خروجی حدود ۱٠ سال ولنگاری فضای مجازی و جولان دادن پیامرسان هایی مثل تلگرام و اینستاگرام بین جوانان و در معرض رگبار جنگ قرار دادن آنها ، این آقا پسر و امثال اوست... ✍میلاد خورسندی 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبل از دوران حضرت موعود (عجل الله تعلی فرجه) آسایش و راحت طلبی و عافبت نیست! 💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️در آخرالزمان بی طرف نداریم... تو چادر امام زمان هستی یا بیرون چادر؟ ⁉️امام صادق (علیه السلام) در مورد کسانی که در راستای حوائج امام زمان قدم برندارند چه فرمود؟ 💡@FANUSESHAB
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️رابطۀ و امام زمان(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 💡@FANUSESHAB
زیبایی های فرزندآوری 👇 اینجا خانه ما| خواب بعدازظهر یک مامان! مامان خانه می‌خواهد بخوابد و در همان لحظه همه بلایای ارضی و سماوی در خانه رقم می‌خورند تا مبادا خواب به چشم‌های خسته‌اش بیاید! اینجا خانه ما| خواب بعدازظهر یک مامان! گروه زندگی: این، روایت جریان زندگی است. زندگی، در خانه ما! کته‌ماش زهرا را داده‌ام و سیر و پر خورده است. پوشک سرکار علیه‌ را هم تازه عوض کرده‌ام. حتی آب هم خورده و در آرامشی که هر سال یک بار اتفاق می‌افتد، نشسته و محتوای کیسه لگوهای چوبی و کش‌های رنگی و توپ‌های ریز و درشت را مخلوط می‌کند و از این کیسه به آن جعبه نقل و انتقال می‌دهد. علی یکی از جلدهای مجموعه غیبت پیامبران را گرفته دستش و بلند بلند برای دیوارهای اتاق، داستان حضرت یوسف(ع) را می‌خواند. تازه سواددار شده‌ها، به خواندن در سکوت اعتقادی ندارند. هرچه می‌خواهند بخوانند را باید به گوش همه افراد در شعاع پنجاه متری‌شان برسانند. من با این کارش مشکلی ندارم. همین‌که ماهی یک بار کتابی دستش بگیرد و از دو سال آموزش عمومی در دبستان، استفاده‌ای بکند، برایم غنیمت است. سجاد هم مثل بسیاری از اوقات در حال ساختن و پرداختن و بازی با لگوهای ریز است. آن قدری که این بچه التزام نظری و عملی به لگو بازی دارد، نفر اول کنکور سراسری، برای درس خواندن وقت نمی‌گذارد. القصه که ظهر تابستان است و آرامش در خانه برقرار است و مادری که خواب شبش چندبار بریده شده و صبح زود هم با فرورفتن انگشتی کوچک و ظریف در چشمش، از خواب پریده، دنبال کنج دنجی می‌‌‌گردد که در آنجا کِز کند و ده بیست دقیقه‌ای پلک‌هایش را روی هم بگذارد، بلکه خواب عزیز مهمانش شود و غبار خستگی از تنش بشوید. علی بلند بلند کتاب غیبت پیامبران را می‌خواند. گوشه‌ای را که کمتر در دید باشد، شناسایی می‌کنم. آهسته و با حرکتی خزنده، بالشی برمی‌دارم و خیلی نرم، طوری که چشم‌های تیزبین نگهبان‌های مادر خانه متوجه نشوند، سرم را روی بالش می‌گذارم. پاهایم را در شکمم جمع می‌کنم تا هرچه بیشتر مچاله شوم و هرچه کمتر به چشم بیایم. با خودم فکر می‌کنم کاش لباسی همرنگ فرش به تن کرده بودم تا طبق شیوه‌نامه‌های استتار از دشمن فرضی، همرنگ محیط گردم و چند دقیقه‌ای دیرتر پیدایم کنند. چشم‌هایم دارند سنگین می‌شوند که ندای علی، در گوشم می‌پیچد. - مامان! کتابم تموم شد. بی آنکه چشم‌هایم را کامل باز کنم و ژست خوابم را به هم بزنم، با صدایی پچ‌پچ‌گونه به او می‌گویم: - باریکلا پسرم. من میخوام چند دقیقه بخوابم. نذار سجاد و زهرا بفهمند. وقتی بیدار شدم کتابت رو برام تعریف کن. سری تکان می‌دهد و انگار به اطلاعاتی فوق سری دست یافته باشد، صلابتی به چهره‌اش می‌دهد که یعنی تا پای جان بر سر آرمان می‌مانم. دوباره خودم را روی فرش شل می‌کنم. صدای پایی را در حوالیم احساس می‌کنم. تغییری در حالتم نمی‌دهم تا عابر پیاده احتمالی، کشفم نکند. - مامان! داری می‌خوابی؟ سجاد است. با صدایی که ظاهرا می‌خواهد دل من را به رحم آورد سوالش را مطرح می‌کند. - یه کوچولو می‌خوابم، زود بیدار می‌شم. زهرا رو سرگرم کن، دنبال من نگرده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در خوف و رجا ترکم می‌کند. انگار فقط آمده بود استعلام بگیرد که دارم واقعا می‌خوابم یا مثلا دوربین مخفی است و دارم نقش مادری خواب را بازی می‌کنم تا واکنش فرزندان را بسنجم! کماکان با حفظ موقعیت، تلاشم را برای به دام انداختن پرنده گریزپای خواب ادامه می‌دهم. - مامان! علی نمی‌ذاره تلویزیون رو روشن کنم. سجاد با فریاد این را می‌گوید. - ساکت باش سجاد! مگه نمی‌دونی مامان داره می‌خوابه؟! علی با دادی بلندتر از سجاد که قابلیت از خواب پراندن همسایه بالایی را هم دارد، متذکر می‌شود که مامان بخت‌برگشته دارد می‌خوابد و همگان باید سکوت را رعایت کنند! به روی خودم نمی‌آورم و تلاشم را پی می‌گیرم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. نفس گرمی در گوشم می‌پیچد و زمزمه‌ای می‌شنوم که: - مامان! بیدار نشی ها! فقط بگو میشه من یه بستنی دیگه هم بخورم؟! سجاد است. لابد او در جهان دیگری زندگی می‌کند که آدم‌ها می‌توانند در حال خواب، گفتگوی موثر و منطقی با دیگران داشته باشند! پاسخ کوتاه است: - بخور! اگرچه سومین بستنی اش در امروز است، اما چون می‌‌دانم تا زمانی که این بستنی‌ها در فریزر هستند، روح ناآرام اطفال خانه از جوش و خروش نخواهد افتاد، فرمان مثبت صادر می‌کنم تا هرچه زودتر کلک بستنی‌ها کنده شود و دیگر چنین خبط و خطایی توسط مقداد انجام نشود که بیشتر از مصرف یک وعده، بستنی بخرد و در فریزر انبار شود. به خیال خودم گوشه دنجی را پیدا کرده‌ام که در دیدرس اطفال نگهبان مادر نباشم!
از رو نمی‌روم و به این دلخوشم که زهرا هنوز با انواع اسباب‌بازی‌های سرگردان در کف خانه سرگرم است و سراغی از من نگرفته است. - داری بستنی می‌خوری؟ - اوهوم! - بدون اجازه؟ - از مامان اجازه گرفتم. صدای علی بلندتر می‌شود. - مامان که داره می‌خوابه. باز رفتی صداش کردی؟ واقعا که نادونی! - من نادون نیستم، تو نادونی. - به من میگی نادون؟! علی مشتی به سینه سجاد می‌کوبد و گریه سوزناک سجاد بلند می‌شود. آخرین لحظات مقاومتم است. از صدای گریه سجاد، زهرا می‌ترسد و جیغ و گریه او هم بلند می‌شود. تسلیم می‌شوم، عطای خواب را به لقایش می‌بخشم و از جا بلند می‌شوم. زهرا را بغل می‌گیرم و برای دلجویی از سجاد، روانه آشپزخانه می‌شوم. بچه‌ها زود آرام می‌گیرند و آرامش نسبی دوباره به کانون خانواده برمی‌گردد. من دیگر قید خواب را زده‌ام و البته او هم قید من را زده است و از بام چشم‌هایم پرکشیده است. مشغول کارهای خانه می‌شوم. تا شب، دیگر کسی بستنی نمی‌خواهد. برادرها دعوا نمی‌کنند. زهرا جیغ گوش‌خراش نمی‌کشد. همه شمشادقدان و خندان لب از کنار هم می‌گذرند و زندگی در صلح و صفا در جریان است. گویی فقط همان لحظات کوتاهی که من عزم خواب کرده بودم، قرار بود لرزه به برج میلاد بیفتد و سونامی در دریای عمان موج بیندازد و آسمان و زمین به هم دوخته شوند تا مبادا کمری روی زمین صاف کنم و سری سبک نمایم. با خودم می‌گویم: «اشکالی ندارد! چه روزها بر این خانه بگذرند که پر از فرصت برای خوابیدن باشم و دلتنگ و منتظر نغمه‌ای که صدایم کند: «مامان »‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌