کُلّ دستگاه شیطان، یک کارناوال تاریخی است که بزنوبکوب راه میاندازد و بشر را تحریک به دنیا میکند.
در مقابل، امام سجاد(ع) هم یک عزاداری تاریخی برای سیدالشهدا به راه انداخته که بساط شیطان را بر هم میزند.
هر مؤمنی که به حسینیه میآید از بساط شیطان جدا میشود. این حسینیۀ تاریخی، عالَم را نجات میدهد.
#استاد_میرباقری
#محرم
#اربعین
💡@FANUSESHAB
🔺#تهاجم_فرهنگی یعنی تصویر بالا...
🤦♂خروجی حدود ۱٠ سال ولنگاری فضای مجازی و جولان دادن پیامرسان هایی مثل تلگرام و اینستاگرام بین جوانان و در معرض رگبار جنگ #شناختی_دشمن قرار دادن آنها ، این آقا پسر و امثال اوست...
✍میلاد خورسندی
#نه_به_ولنگاری_مجازی
#حجاب
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌قبل از دوران حضرت موعود (عجل الله تعلی فرجه) آسایش و راحت طلبی و عافبت نیست!
#امام_زمان
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️در آخرالزمان بی طرف نداریم...
تو چادر امام زمان هستی یا بیرون چادر؟
⁉️امام صادق (علیه السلام) در مورد کسانی که در راستای حوائج امام زمان قدم برندارند چه فرمود؟
#امام_زمان
#اربعین
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آثار قضا شدن نماز صبح در زندگی
💡@FANUSESHAB
زیبایی های فرزندآوری 👇
اینجا خانه ما| خواب بعدازظهر یک مامان!
مامان خانه میخواهد بخوابد و در همان لحظه همه بلایای ارضی و سماوی در خانه رقم میخورند تا مبادا خواب به چشمهای خستهاش بیاید!
اینجا خانه ما| خواب بعدازظهر یک مامان!
گروه زندگی: این، روایت جریان زندگی است. زندگی، در خانه ما!
کتهماش زهرا را دادهام و سیر و پر خورده است. پوشک سرکار علیه را هم تازه عوض کردهام. حتی آب هم خورده و در آرامشی که هر سال یک بار اتفاق میافتد، نشسته و محتوای کیسه لگوهای چوبی و کشهای رنگی و توپهای ریز و درشت را مخلوط میکند و از این کیسه به آن جعبه نقل و انتقال میدهد. علی یکی از جلدهای مجموعه غیبت پیامبران را گرفته دستش و بلند بلند برای دیوارهای اتاق، داستان حضرت یوسف(ع) را میخواند. تازه سواددار شدهها، به خواندن در سکوت اعتقادی ندارند. هرچه میخواهند بخوانند را باید به گوش همه افراد در شعاع پنجاه متریشان برسانند. من با این کارش مشکلی ندارم. همینکه ماهی یک بار کتابی دستش بگیرد و از دو سال آموزش عمومی در دبستان، استفادهای بکند، برایم غنیمت است. سجاد هم مثل بسیاری از اوقات در حال ساختن و پرداختن و بازی با لگوهای ریز است. آن قدری که این بچه التزام نظری و عملی به لگو بازی دارد، نفر اول کنکور سراسری، برای درس خواندن وقت نمیگذارد.
القصه که ظهر تابستان است و آرامش در خانه برقرار است و مادری که خواب شبش چندبار بریده شده و صبح زود هم با فرورفتن انگشتی کوچک و ظریف در چشمش، از خواب پریده، دنبال کنج دنجی میگردد که در آنجا کِز کند و ده بیست دقیقهای پلکهایش را روی هم بگذارد، بلکه خواب عزیز مهمانش شود و غبار خستگی از تنش بشوید.
علی بلند بلند کتاب غیبت پیامبران را میخواند.
گوشهای را که کمتر در دید باشد، شناسایی میکنم. آهسته و با حرکتی خزنده، بالشی برمیدارم و خیلی نرم، طوری که چشمهای تیزبین نگهبانهای مادر خانه متوجه نشوند، سرم را روی بالش میگذارم. پاهایم را در شکمم جمع میکنم تا هرچه بیشتر مچاله شوم و هرچه کمتر به چشم بیایم. با خودم فکر میکنم کاش لباسی همرنگ فرش به تن کرده بودم تا طبق شیوهنامههای استتار از دشمن فرضی، همرنگ محیط گردم و چند دقیقهای دیرتر پیدایم کنند. چشمهایم دارند سنگین میشوند که ندای علی، در گوشم میپیچد.
- مامان! کتابم تموم شد.
بی آنکه چشمهایم را کامل باز کنم و ژست خوابم را به هم بزنم، با صدایی پچپچگونه به او میگویم:
- باریکلا پسرم. من میخوام چند دقیقه بخوابم. نذار سجاد و زهرا بفهمند. وقتی بیدار شدم کتابت رو برام تعریف کن.
سری تکان میدهد و انگار به اطلاعاتی فوق سری دست یافته باشد، صلابتی به چهرهاش میدهد که یعنی تا پای جان بر سر آرمان میمانم.
دوباره خودم را روی فرش شل میکنم. صدای پایی را در حوالیم احساس میکنم. تغییری در حالتم نمیدهم تا عابر پیاده احتمالی، کشفم نکند.
- مامان! داری میخوابی؟
سجاد است. با صدایی که ظاهرا میخواهد دل من را به رحم آورد سوالش را مطرح میکند.
- یه کوچولو میخوابم، زود بیدار میشم. زهرا رو سرگرم کن، دنبال من نگرده.
در خوف و رجا ترکم میکند. انگار فقط آمده بود استعلام بگیرد که دارم واقعا میخوابم یا مثلا دوربین مخفی است و دارم نقش مادری خواب را بازی میکنم تا واکنش فرزندان را بسنجم!
کماکان با حفظ موقعیت، تلاشم را برای به دام انداختن پرنده گریزپای خواب ادامه میدهم.
- مامان! علی نمیذاره تلویزیون رو روشن کنم.
سجاد با فریاد این را میگوید.
- ساکت باش سجاد! مگه نمیدونی مامان داره میخوابه؟!
علی با دادی بلندتر از سجاد که قابلیت از خواب پراندن همسایه بالایی را هم دارد، متذکر میشود که مامان بختبرگشته دارد میخوابد و همگان باید سکوت را رعایت کنند! به روی خودم نمیآورم و تلاشم را پی میگیرم. نفس گرمی در گوشم میپیچد و زمزمهای میشنوم که:
- مامان! بیدار نشی ها! فقط بگو میشه من یه بستنی دیگه هم بخورم؟!
سجاد است. لابد او در جهان دیگری زندگی میکند که آدمها میتوانند در حال خواب، گفتگوی موثر و منطقی با دیگران داشته باشند! پاسخ کوتاه است:
- بخور!
اگرچه سومین بستنی اش در امروز است، اما چون میدانم تا زمانی که این بستنیها در فریزر هستند، روح ناآرام اطفال خانه از جوش و خروش نخواهد افتاد، فرمان مثبت صادر میکنم تا هرچه زودتر کلک بستنیها کنده شود و دیگر چنین خبط و خطایی توسط مقداد انجام نشود که بیشتر از مصرف یک وعده، بستنی بخرد و در فریزر انبار شود.
به خیال خودم گوشه دنجی را پیدا کردهام که در دیدرس اطفال نگهبان مادر نباشم!
از رو نمیروم و به این دلخوشم که زهرا هنوز با انواع اسباببازیهای سرگردان در کف خانه سرگرم است و سراغی از من نگرفته است.
- داری بستنی میخوری؟
- اوهوم!
- بدون اجازه؟
- از مامان اجازه گرفتم.
صدای علی بلندتر میشود.
- مامان که داره میخوابه. باز رفتی صداش کردی؟ واقعا که نادونی!
- من نادون نیستم، تو نادونی.
- به من میگی نادون؟!
علی مشتی به سینه سجاد میکوبد و گریه سوزناک سجاد بلند میشود. آخرین لحظات مقاومتم است. از صدای گریه سجاد، زهرا میترسد و جیغ و گریه او هم بلند میشود. تسلیم میشوم، عطای خواب را به لقایش میبخشم و از جا بلند میشوم. زهرا را بغل میگیرم و برای دلجویی از سجاد، روانه آشپزخانه میشوم. بچهها زود آرام میگیرند و آرامش نسبی دوباره به کانون خانواده برمیگردد. من دیگر قید خواب را زدهام و البته او هم قید من را زده است و از بام چشمهایم پرکشیده است.
مشغول کارهای خانه میشوم. تا شب، دیگر کسی بستنی نمیخواهد. برادرها دعوا نمیکنند. زهرا جیغ گوشخراش نمیکشد. همه شمشادقدان و خندان لب از کنار هم میگذرند و زندگی در صلح و صفا در جریان است. گویی فقط همان لحظات کوتاهی که من عزم خواب کرده بودم، قرار بود لرزه به برج میلاد بیفتد و سونامی در دریای عمان موج بیندازد و آسمان و زمین به هم دوخته شوند تا مبادا کمری روی زمین صاف کنم و سری سبک نمایم.
با خودم میگویم: «اشکالی ندارد! چه روزها بر این خانه بگذرند که پر از فرصت برای خوابیدن باشم و دلتنگ و منتظر نغمهای که صدایم کند: «مامان »
خاطرات زیباتون درباره فرزنداوری رو در گروه مباحثه فانوس شب برای ما بفرستید تا در کانال بگذاریم 👇
https://eitaa.com/joinchat/3808362679C0a1f3ae810
May 11
این پیشانی بند فارسی(اشاره به جمله ی معروف شهید سلیمانی) بر پیشانی شهید احمد علی قصاص (از نیروهای حزب الله لبنان) که چند روز قبل در درگیری با گروهک مسلح کتائب(مزدوران جعجع) به شهادت رسید خیلی ها رو در جهان عرب سوزونده
💡@FANUSESHAB
وزیر راه: مرحلۀ دوم واگذاری زمین به متقاضیان در طرح جوانی جمعیت تا یک ماهونیم آینده در کشور آغاز میشود.
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خطر بهائیت
🔹خانم ضیایی، قبلا بهایی بود و الان چند سالی هست که از این فرقه جداشده و به دین اسلام درآمد و با این تصمیم از خانوادهی خود حتی همسر و فرزندانش کاملا جداشد.
🔹توضیحاتی میده درباره اینکه نفوذ این فرقه تا کجا هست؟! در حوزههای اقتصادی دخالت مستقیم دارند و در شغلهایی چون شرکتهای دارویی، عینک سازی، مواد شوینده و لوازم یدکی و همچنین در بازار سکه و دلار تسلط کامل دارند و کلا هرجا که ثروتی هست یکی از سران این فرقه اونجا نقش مهمی داره!
🔹حالا فهمیدید چرا سیستم اقتصادی ما بیماره؟! شاید یک دلیلش وجود ویروس منحوس بهائ. یت تو این سیستم باشه...
کاش مسئولین بیشتر نظارت کنند!!
✍ صدا وسیما ، صداوسیما ، صداوسیما و سینمای ما آلوده به نفوذ بهاییت است .
💡@FANUSESHAB
به امیدِ پایانِ حکومتِ
سلبریتی های" بی خرد "
بر اذهانِ مردم !
«دیکتاتوری بازی فالورهای تبلیغاتی»
کاریکاتوریست : پروانه ایزدخواست
💡@FANUSESHAB
اینجا هاوایی آمریکا در حال سوختن و به فنا رفتن
🔹 کشوری که ادعای کدخدایی جهان رو داره و برای همه ملت ها قلدری میکنه عرضه خاموش کردن یه آتیش رو نداره
🔹 یه چنین کسایی همیشه در مقابل ایران میگن گزینه ها روی میزه
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#آرشیو/تصویر لاشه متعفن داعشی و قاتل شهید عزیز حججی ، که در حمله سپاه به مقر داعش به هلاکت رسیده است.
💡@FANUSESHAB
🛑👌#مجلس_انقلابی ۱۰ قانون مهمی که در این ۳ سال تصویب کرد همان قوانینی بود که سالها در پیشخوان مجلس در حال خاک خوردن بود از جمله :
قانون جهش تولید مسکن
قانون مالیات بر خانه های خالی
قانون رتبه بندی معلمان
قانون تسهیل صدور مجوز های کسب و کار
قانون حمایت از خانواده وجمعیت
✅ و اوج شاهکار مجلس فعلی هم تصویب طرح راهبردی در بحث هسته ای بود که رهبری به طور ویژه از آن نام برد و تمجید کردند.
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴_نحوه شهادت شهید محسن حججی
امیدوارم خانواده شهید حججی هیچ وقت این کلیپ رو نبینند
اما ما صد بار نگاه کنیم...
😭😭😭
💔💔💔
شادی روح شهدای مدافع حرم صلواتی نثار کنیم
#شهید_محسن_حججی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#عاقبتتان_شهدایی
💡@FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو 🎥
ماجرای جالب شخصی که
در کربلا، بجای درخواست حاجات شخصی، برای فرج امام زمان عج دعا کرده و...
#امام_زمان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج🥀
💡@FANUSESHAB
🚫معنای ذلت را شما برای ما روشن کردید آن زمان که در قلب رآکتور بتن ریختید در ازای هیچ = برجام
#سرطان_اصلاحات
💡@FANUSESHAB