جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا
کسی نشسته در آن سوی ماجرا که تویی .
- حسین منزوی -
پرسید از عشق چه به دست آورده ای؟
گفتم حالا تمام شعر های غمگین جهان را میفهمم ؛
- فکر و خیال -
سفر به خیر گُلِ من! که میروی با باد
ز دیده میروی امّا نمیروی از یاد ؛
- حسین منزوی -
چنان در قلبِ من جا دادهای خود را که انگاری
تو اینجا خانهات بوده است و من یک دل بنا کردم ؛
- محمد مهدی شفیعی
روزی که ذره ذره شود استخوانِ من
باشد هنوز در دلِ تنگم هوایِ تو . .
- امیر خسرو دهلوی
- فکر و خیال -
___
نه تنها عاقلان دیوانه اند، از سِحر چشمانت
که سِحر چشم تو دل می برد از دست دیوانه
- ترك شیرازی