هدایت شده از آبپخش نیوز
📸 گزارش تصویری ۲ | برگزاری دعای ندبه در حسینیه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آبپخش - جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۰۱
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
هدایت شده از آبپخش نیوز
📸 گزارش تصویری ۳ | برگزاری دعای ندبه در حسینیه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آبپخش - جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۰۱
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
هدایت شده از آبپخش نیوز
📸 گزارش تصویری ۴ | برگزاری دعای ندبه در حسینیه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آبپخش - جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۰۱
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
هدایت شده از آبپخش نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴 طریقه کاشت نعناع در منزل 🍃
#کاشت
#سبزی
#فرهنگ_خودکفایی
🌴 به آبپخش نیوز بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
#خاطره_شب_یلدا
#شب_گذشته
سلام دوستان، ما توی روستای گوابین داریم کار میکنیم. نزدیک به یک ساعت پیش اومدم محل استراحتم. یه صحنهای رو دیدم خیلی برام جالب بود. جایی که استراحت میکنم تنها هستم. داشتم فکر میکردم که شب یلداست و خدایا دور از خانواده (خواهر و برادر)، تو دلم گفتم یا امام زمان چه میشد که الان مقدار میوهای اینجا میبود و من هم یه سفره ی کوچولوی یلدایی میگرفتم. به دقیقه نرسید که یکی در زد، رفتم دیدم جوانی یه پلاستیک پر از میوه آورده، گفت این میوهها رو برا شما آوردم، گفتم: برای من؟! گفت: آره امشب شب یلداست. گفت: تو خونه بودم، یک دفعه به ذهنم اومد که شما اینجا تنهایید و امشب شب یلداست و احتمالا میوه هم ندارید. گفتم: مقدار میوهای برای شما بیاورم. برام جالب بود آن چیزی که در ذهنم گذشت رو این جوان دقیقا به زبان آورد.
خدا همیشه هوای ما رو داره، خیلی وقتها این ما هستیم که ناشکریم و نافرمانی میکنیم.
💬 غلامرضا اقتصادی
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
#خاطره_شهدایی
#خاطره_خادمالشهدا
#خاطره_خادم_شهدا
حالا که حرف از شهادت شد، یه خاطرهای از دوران خادم شهدایی بگم. شلمچه خادم بودیم، تو بین ما یه پیرمردی بود به نام حاج اکبر. شبها توی سنگرهای بتنی استراحت میکردیم، بچهها جشن پتو میگرفتن و با دمپایی توی سر این و اون میزدن. اینقدر سر و صدا و شلوغ کاری میکردن که به زور صدای همدیگر رو میشنیدیم. به حاج اکبر گفتم: حاجی شما از صبح تا الان رو پا ایستاده بودید و کار میکردید. حالا که خستهای و نیاز به استراحت دارید و بچه ها اینهمه شلوغ کاری میکنند، ناراحت نمیشوید؟ دیدم لبخندی زد و گفت: نه، تازه وقتی شوخیهای اینها رو میبینم صفا میکنم چون دوستان شهید همسنگری ام اغلب شوخ بودند. این صحنهها رو که میبینم یاد آنها میفتم و روحیه میگیرم.
حاج اکبر مسن ترین خادم شهداست. سلامتی حاج اکبر این شب جمعهای یه صلوات هم بفرستید چیزی ازتون کم نمیشه.
💬 غلامرضا اقتصادی
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e