eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
981 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺دولت عبدالمهدی یک قرارداد ۲۰ ساله میان عراق و چین منعقد کرد؛ حول قرارداد، توسعه بندر فاو هم به چین سپرده شد... آمریکا موافق نبود؛ نهایتا در دولت الکاظمی با فشار آمریکا، قرارداد لغو و با نرخ ۲۰ درصد بیشتر به شرکت دوو کره جنوبی سپرده شد! بله، سازش هزینه دارد! @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔳 حالا حل شد! ▪️ در دیداری که مرحوم علّامه جعفری با مرحوم علّامه عسکری داشتند، اوّل سؤالی که علّامه
⭕️ آرزوی وحدت آیت‌الله‌العظمی خویی 🔘 علّامه عسکری نقل می‌کردند: در نجف بودم کاروانی سنّی مذهب از ترکیه آمده بودند و در صحن حضرت امیر نماز می‌خواندند. آیت‌الله خوئی به من گفت: دلم می‌خواست برای این حدیث که در روایت داریم کسی که پشت سر آن‌ها نماز بخواند، انگار پشت سر رسول خدا نماز خوانده است، بروم در صف اوّلشان نماز بخوانمف ولی از عوام می‌ترسم. 🔘 این معنای وحدت همگانی است. ائمه به ما فرموده‌اند و ما الآن می‌رویم مکّه و مدینه پشت سر آن‌ها نماز می‌خوانیم. پس ائمه‌ی ما اینگونه بوده‌اند و دستور داده‌اند به ما. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۱۶۹ @Fahma_KanoonTaha
🔆 تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکه‌اش برای تو خواهند بود 👤آیت‌الله شیخ محمدتقی بهلول می‌فرمودند: ما با کاروان و کجاوه به گناباد می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🔸کاروان‌دار گفت: بی‌بی! دو ساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. 🔹مادرم گفت: نه، می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🔸کاروان‌دار گفت: نه مادر، الان نگه نمی‌دارم. 🔹مادرم گفت: نگهدار. 🔸کاروان‌دار گفت: اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. 🔹مادرم گفت: بگذار و برو. ✨من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا می‌رسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. 🔻لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: بی‌بی کجا می‌روی؟ 🔸مادرم گفت: گناباد. 🔹او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم. بیا سوار شو. 🤲 یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. 💢 مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم. 🔸سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. 🔹مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! 💠در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. 🔅ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت. آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. 🔘مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. ❤️اگر انسان بنده‌ٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مى‌شود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مى‌كند. 💠 «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ ۳۶) ✨الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ✨ @Fahma_KanoonTaha
🔆 تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکه‌اش برای تو خواهند بود 👤آیت‌الله شیخ محمدتقی بهلول می‌فرمودند: ما با کاروان و کجاوه به گناباد می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🔸کاروان‌دار گفت: بی‌بی! دو ساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. 🔹مادرم گفت: نه، می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🔸کاروان‌دار گفت: نه مادر، الان نگه نمی‌دارم. 🔹مادرم گفت: نگهدار. 🔸کاروان‌دار گفت: اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. 🔹مادرم گفت: بگذار و برو. ✨من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا می‌رسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. 🔻لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: بی‌بی کجا می‌روی؟ 🔸مادرم گفت: گناباد. 🔹او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم. بیا سوار شو. 🤲 یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. 💢 مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم. 🔸سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. 🔹مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! 💠در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. 🔅ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت. آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. 🔘مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. ❤️اگر انسان بنده‌ٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مى‌شود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مى‌كند. 💠 «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ ۳۶) ✨الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ✨ @Fahma_KanoonTaha
🔴یه فرمول جالب برای اینکه بدونیم فلان جزئه قرآن ... تو صفحه چنده؟ 🔴تاحالا شده لازم بشه بدونین هر جزء قرآن تو صفحه چنده؟؟؟! خب حالا من بهتون میگم😊 🍒فرض کنیم میخوایم جزء ۸ رو ببینیم از کدوم صفحه شروع میکنه 🍒از ۸ یه عدد کم میکنیم میشه ۷ حالا ۷ رو ضرب در ۲ میکنیم میشه ۱۴ اون ۲ رو میزاریم بغل ۱۴ میشه، ۱۴۲ 🍒پس جزء ۸ از صفحه ۱۴۲ شروع میشه به همین راحتی😊 🔴حالا یکی دیگه رو امتحان کنیم مثلا جزء ۲۱ ۲۱-۱=۲۰ ۲۰×۲=۴۰ ۴۰۲ 🔴پس جزء ۲۱ از صفحه ۴۰۲ شروع میشه... @Fahma_KanoonTaha
🔴یه فرمول جالب برای اینکه بدونیم فلان جزئه قرآن ... تو صفحه چنده؟ 🔴تاحالا شده لازم بشه بدونین هر جزء قرآن تو صفحه چنده؟؟؟! خب حالا من بهتون میگم😊 🍒فرض کنیم میخوایم جزء ۸ رو ببینیم از کدوم صفحه شروع میکنه 🍒از ۸ یه عدد کم میکنیم میشه ۷ حالا ۷ رو ضرب در ۲ میکنیم میشه ۱۴ اون ۲ رو میزاریم بغل ۱۴ میشه، ۱۴۲ 🍒پس جزء ۸ از صفحه ۱۴۲ شروع میشه به همین راحتی😊 🔴حالا یکی دیگه رو امتحان کنیم مثلا جزء ۲۱ ۲۱-۱=۲۰ ۲۰×۲=۴۰ ۴۰۲ 🔴پس جزء ۲۱ از صفحه ۴۰۲ شروع میشه... @Fahma_KanoonTaha
یک نکته از قرآن 💌 رمز اينكه نهی از قتل، «لا تَقْتُلُوا» بدنبال نهی از حرام‌ خوری، «لا تَأْكُلُوا» آمده، شايد آن باشد كه سيستم اقتصادی ناسالم، زمينه‌ قيام محرومان عليه زر اندوزان و بروز درگيری‌ها و پيدايش قتل و هلاكت جامعه است. استاد قرائتی - آیه ۲۹ سوره نساء @Fahma_KanoonTaha
💠هيچ عبادتى به اندازه تبليغات ندارد در هر شبانه‏ روز پنج نماز واجب داريم و در هر نمازى سفارش به اذان و اقامه شده است. در اين دو نداى آسمانى جمعاً: بيست مرتبه‏ «حىّ على الصلوة» بيست مرتبه‏ «حىّ على الفلاح» بيست مرتبه‏ «حىّ على خيرالعمل» و ده مرتبه‏ «قد قامت الصّلوة» مى ‏گوئيم. با توجّه به اينكه مراد از «فلاح» و «خيرالعمل» در اذان همان نماز است، هر مسلمانى در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با كلمه «حىّ» و «قد قامت» به خود و ديگران، تلقين شتاب به سوى نماز مى‏ كند و براى انجام هيچ عبادتى اين همه هياهو و تشويق وارد نشده است. به خصوص كه سفارش شده اذان را بلند بگوئيد و با صداى زيبا بگوئيد. حجت الاسلام قرائتى؛ یکصد و چهارده نکته درباره نماز؛ نکته ۲ @Fahma_KanoonTaha
14000130-07-hale-khoob-Low.mp3
7.76M
🔉 (۷) 📅 جلسه هفتم | ‌۱۴۰۰/۰۱/۳۰ 🕌 مسجد امام صادق(ع) 🎙 استاد پناهیان @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
yek aye yek ghese 29.mp3
3.45M
🍀 قسمت 9⃣2⃣ 🔹لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ🔹 📜سوره مبارکه آل عمران، آیه ۹۲ ✅ مناسب برای گروه سنی 🔹 تولید رادیو قرآن با صدای استاد 👈قابل استفاده برای والدین و مرببان فرهنگی @Fahma_KanoonTaha