🍃حاج قاسم سلیمانی (والله از عاقبت بخیری) #شب_جمعه #یادشهدا_باذکر_صلوات ┏━━ °•🍃🌸🍃🌸🍃•°━━┓ 🌷@QasemSoleimanii🌷 ┗━━ °•🍃🌸🍃🌸🍃•°━━┛

🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉 ☘باز آمد بوی ماه مهر 🌿از امروز قرار است همه ی شما جایی را بسازید همان خانه ای که با آجر واژه ها و لبیک ها ساخته می شود همان جایی که پنجره هایی از جنس برگهای سبز و زنده دارد همان جایی که وقتی آباد است که با کتاب خواندن ،یادگرفتن و ماندن پای کار ارزش هایش تر و تازه شده باشد ایران را می گویم ایران قوی🇮🇷💪🇮🇷 🍃سلام و نور به دانش آموزان گُلم☘☘ 🍃فرارسیدن بهار تعلیم و تربیت همراه با آغاز امامت حضرت حجت را بهتون تبریک میگم ان شاءالله سالی پر از خیر و برکت و رحمت داشته باشید🤲 🍃بچه ها این جلسه میخوایم سوار قطار سوره ها بشیم و ان شاءالله مهمان یک سوره ی جدید باشیم🌷 🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉

گل های قرآنی🧡💚 ✋✋ 🚃 قطارسوره ها رسید 🚃 🐟آماده باشین 🐡باید سواربشیم و 🐠 بریم به شهر سوره ها 🍎حواستون باشه🍎 💜سوار واگن سوره قارعه بشین💜 پس پیش به سوی🏃‍♂️🏃‍♂️🏃‍♂️ 💐شهر سوره قارعه ایها 💐

💜💚خب خب💜💚 رسیدیم به 🌼شهر سوره قارعه🌼 💚 اهالی شهر سوره قارعه 💚 🌼همیشه مراقب هستند که کارهایی رو انجام دهند که کارهای با ارزشی باشه🌼 🍏شمامیدونین کارهای باارزش یعنی چی 🍎خب بریم توی شهر 🦋سوره قارعه🦋 با اونها صحبت کنیم🍎 💐ببینیم اونهاکه سوره قارعه رو میخونن💐 💐وبه اون عمل می کنن💐 ❤️ سوره قارعه ❤️ 💚در مورد کارهای باارزش 💚 چی میگه 😍خداجون در سوره قارعه 😍 به ما میگه که 🍒کارهایی با ارزش هستند که 💜خداجون از انجام دادن اونها💜 راضی و خشنود باشه 🍓خود ماهم از انجام دادن اونها🍓 شاد و خوشحال بشیم 🦋کارهایی که امامان مهربونمون هم🦋 همیشه انجام میدادن 🍑اهالی شهر سوره قارعه هم چون کارهای خوب رو از امامان مهربون یادمی گیرند🍑 🌼همیشه از خداجون می خوان که🌼 🍉 با خوندن سوره قارعه بهشون کمک کنه که مثل اونها کارهای باارزش انجام بدن🍉 🍇وازکارهای بی ارزش دوری کنند🍇 🌷 گلهای قشنگم🌷 🍋شرط ورود به این شهرقشنگ این هست که 🍋 🌳وضو بگیرید و 🧡سوره مبارکه قارعه🧡 رو قرائت کنید🌳 🌹پس باهم قرائت می کنیم🌹

🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵 ❓بچه ها بنظرتون چه چیزهایی خیلی گرانبها و ارزشمندند و چه چیزهایی بی ارزشند؟ ❓چه کارهایی ارزشمند و چه کارهایی بی ارزشند؟ ⁉️بنظرتون هر چی آدمها دوست داشته باشند یعنی با ارزشند؟ ❓معیار واقعی ارزشمند بودن کارها چه چیزیه؟ ❓بچه ها انجام چه کارهایی شما رو راضی می کنه ؟؟ ⁉️کی از کارمن خوشحال بشه ارزش کارم بیشتر میشه ؟؟ ❓بچه های کلاس از کارم خوشحال بشن یا معلّمم؟ آدمهای معمولی از کارم خوشحال بشن یا پدر و مادرم؟؟؟ ❓بچه ها جواب سوالهای بالا رو برای من اینجا بگید↙️ @fadaeivelayatt 🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵💫🏵

🌾🌾🌾 💫عمل سنگین و باارزش به عملی گفته می شود که من : 1️⃣اوّلا با رضایت درونی انجام میدهم. 2️⃣دوّما برای انجام آن، معیار و دلیل خداپسندانه دارم. 💫کسی که اعمالش سنگین و با ارزش است زندگی خرسندانه و خوش و آرام دارد. 💫برای انجام هر عملی معیاری وجوددارد.اگر معیار ما حق باشد کارهای ما سنگین و ارزشمند می شوند و نتیجه اش این است که به دلِ ما می نشیند و از انجام آن عمل احساس رضایت داریم. 🌾🌾🌾 #سوره_قارعه @FahmeGuran

🍃خداجونم خدا جون .....🍃 🔸️فقط به خاطر تو دلیل من تویی تو فقط رضایت تو 🔸️ 👌من ازکارهای بی ارزش دوری میکنم👌 #چندشعار_سوره_قارعه @FahmeGuran

🍃ضرب المثل آب در هاون کوبیدن🍃 🔹️ضرب المثل آب در هاون کوبیدن در واقع یک کنایه است از کارهای بیهوده و بی نتیجه. 🔹️بچه ها کنایه سخنی است که دارای دو معنی دور و نزدیک است. منظور از کنایه معنی دور آن است و معنی نزدیک کنایه مورد نظر نیست، اما غیر ممکن هم نیست و امکانپذیر است. گوینده جمله را چنان ترکیب می کند و به کار می برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل می شود.  🔹️معنای نزدیک آب در هاون کوبیدن: کوبیدن آب در هاون و تغییر شکل ندادن و کوفته نشدن آب 🔹️معنای دور آب در هاون کوبیدن: کار بیهوده و بی مصرف کردن، انجام دادن کار بی نتیجه و بدون ثمر. 🔹️بچه ها«هاون»، «هاونگ» یا «هَوَنگ» وسیله ای برای کوفتن و له کردن، خرد کردن و پودر کردن مواد مختلف به صورت دستی است که امروزه با وجود وسایل برقی، کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این وسیله در اندازه های بزرگ و کوچک و جنس های متفاوت از جمله سنگ، چوب، مس، برنج یا برنز ساخته می‌شود. 🔹️هاون های کوچک برای سابیدن زعفران و هاون‌های بزرگ برای سابیدن و خرد کردن ادویه و تخم گیاهان استفاده می‌شوند، همچنین از این وسیله برای مخلوط کردن و در هم کوبیدن مواد خوراکی هم می‌توان استفاده کرد. در واقع با استفاده از هاون مواد مختلفی که به راحتی قابل استفاده نیستند را می‌توان تبدیل به مواد مصرفی کرد 🔹️ اما اگر کسی آب را داخل هاون بریزد و آن را بکوبد هیچ تغییری در آن به وجود نخواهد آمد و آب همان مایع باقی خواهد ماند، مثل بسیاری از کارهای بیهوده که نتیجه ای ندارد فقط وقت و انرژی ما را می‌گیرد. #ضرب_المثل @FahmeGuran

دانش آموزگُلم : ☘فهرستی از کارهایی که در طول هفته با آنها توانسته ای افرادی را خوشحال کنی و خودت را راضی کنی تهیه کن ☘سعی کن فهرست را به مرور زیادتر کنی 👌 #فعالیت @FahmeGuran

⚜ کارهای بی ارزش و با ارزش ⚜ 🔸️کارهای با ارزش باعث میشه زندگی سرشار از رضایت داشته باشیم. هم خودمون راضی باشیم و هم خدای مهربون و امامان عزیزمون ازمون راضی باشن ان شاءالله 🤲 🔹️بچه هالیستی از کارهای با ارزش تهیه کنید📋 و برای انجام اون کارها نیّت های خوب کنید و دیگران رو هم به انجام اون کارهای خوب تشویق کنید🤝 #فعالیت @FahmeGuran

☘☘☘به نام خدا☘☘☘ 👇داستان جوان صادق🌱 🌿روزی روزگاری در شهری پر از صفا و صمیمیت حاکم عادلی بود که پسری نداشت و در نتیجه نگران جانشین خود بود. او دوست داشت بعد از خودش کسی حاکم بشود که صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشد و مردم از دست او راضی باشند. 🌿 برای همین هم دستور داد مسابقه‌ای برپا کنند و پسران شهر در آن شرکت کنند. برنده مسابقه هم به عنوان جانشین حاکم انتخاب می‌شد. مسابقه از این قرار بود که به همه شرکت کنندگان یک دانه و یک گلدان می‌داد و هر کس که می‌توانست زیباترین گل را پرورش دهد برنده می‌شد. 🌿تعداد زیادی از پسران شهر در این مسابقه شرکت کردند و هر کدام یک دانه و یک گلدان گرفتند . 🌿جوان قصه ما که پدرش باغبان بود و کنار دست او فوت و فن باغبانی را یاد گرفته بود در مسابقه شرکت کرد تا هر آنچه آموخته بود به خوبی در این مسابقه به نمایش بگذارد او بهترین خاک را برای گلدان تهیه کرد. آن را در محل مناسبی گذاشت .به دانه آب می‌داد و خلاصه خیلی مراقب و نگران بود تا دانه سبز و به گل زیبایی تبدیل شود. 🌿روزها و شب‌ها می‌گذشتند اما دانه سبز نشد جوان خیلی غصه خورد تصمیم گرفت به دوستانش سر بزند و از احوال گل و گلدان آنها با خبر بشود. 🌿وقتی به سراغ آنها رفت مشاهده کرد که گل‌های زیبایی پرورش داده اند .روزها سپری شد و گل‌های دوستانش بزرگ و زیباتر شد امّا از سبز شدن دانه او خبری نشد. 🌿امّا او به مراقبت خود ادامه می‌داد تا اینکه روز اعلام نتایج فرا رسید.یکی یکی پسران شهر با گلدان‌های زیبا در حیاط قصر صف کشیدند و جوان غمگین هم با گلدان خالی در صف ایستاد. 🌿حاکم که برای دیدن نتایج به حیاط آمده بود یکی یکی از مقابل گلدان‌ها می‌گذشت اما از دیدن آن همه گل زیبا لبخندی نزد تا اینکه به جوان رسید از او پرسید:چرا گلدان تو گل ندارد مگر دانه نگرفته‌ای؟ جوان جواب داد: ای حاکم دانه گرفتم روز و شب هم مراقبش بودم و همه هنرم را در آن خرج کردم و مانند دوستانم زحمت کشیدم اما نمی‌دانم چرا دانه ام سبز نشد؟!!! 🌿حاکم که از دیدن جوان و حرف های او خوشحال شده بود،حاضران را خطاب قرار داد و گفت: ای جوانان شما خیلی زحمت کشیدید اما دانه‌هایی که من به شما دادم خراب بودند و اصلاً سبز نمی‌شدند اما این جوان صادق و راستگو وقتی دید دانه سبز نمی‌شود دانه ای دیگر به جای آن نکاشت. 🌿حاکم از جوان راستگو دعوت کرد تا به قصر بیاید آموزش‌های لازم را ببیند. #داستان @FahmeGuran