ستارهٔ آبی(؟)
یعنی یه بار نشد من این گازو روشن کنم نسوزم💔.
این سری بد سوختم، موهام و مژه هام سوخت💔.
ستارهٔ آبی(؟)
این سری بد سوختم، موهام و مژه هام سوخت💔.
مژه سمت چپم کوتاه ترِ، چون اون سوخت.
بعد موهام کرمی شد جلوش.چندتا تار موهام آتیش گرفت*
ستارهٔ آبی(؟)
محسنچاوشیتاابدویکروزستودنیِ🛐🛐🛐:)).
محسنیگانه هم همینطور🛐🛐🛐:)).
بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره تاریخ تکرار شد و
عمه زینب وسط یه مشت حروم زاده
تنها ماند : )
میگفت بعضیها تو درداشون گم میشن،
بعضیهام از دردهاشون ساخته میشن.
تو اونی باش که میمونی و میسازی:)🫂