هدایت شده از پیامکی از بهشت
⭕️ اگر ما صحنه را خالی کنیم،
دشمن صحنه را پر میکند؛
پس این ما هستیم که برای کشور خود تصمیم میگیریم.
امروز ۲۰ مهر سالروز شهادت مدافع حرم #شهید_مسلم_خیزاب است؛ هدیه کنیم به روح پاکشان #صلوات 🌷
👤 .: علی العین ره :.
@TWTenghelabi
📣📢مسابقه.مسابقه
مسابقه کتابخوانی👇
منبع مسابقه👌
(کتاب اخلاق نبوی)💥
💥💥💥
به سه نفر اول تا سوم
جوایز نقدی تعلق میگیرد
🎁🎁🎁🎁
رسول خدا برای مسافرت اغلب چه روزی را بر می گزیدند
۱-جمعه
۲-پنجشنبه
۳-سشنبه
۴دوشنبه
💥💥رسول اکرم هنگام خوابدچه ذکری مخواند
۱-استغفرالله
۲- ایه الکرسی
۳- شکرالله
۴-حمد
💥به فرموده پیامبر بلعبدن اب به یک نفس باعث چه میشود
۱- سردرد
۲-نفخ شکم
۳- تنگی نفس
۴-دردد کبد
💥پوشاندن کدام قسمت از بدن از سنت های الهی است
۱-دست
۲-قوزک پا
۳-سر
۴-تمام بدن
💥براساس سیره پیامبرخرج کردن درکدام راه اسراف نیست
۱-خوردو خوراک
۲-عطریات
۳- لوازم منزل
۴لباس شیک
💥مهر نبوت در کدام قسمت از بدن پیامبر نمایان بود
۱- گردن
۲-میان دوکتف
۳- بازو
۴پیشانی
💥حق مجالس ازدید گاه پیامبر چیست
۱-امر به معروف ونهی از منکر
۲- دادن پاسخ سلام
۳-پوشاندن چشمها از نامحرم
۴- تمام موارد
💥پیامبر هرشب چند بار مسواک میزدند
۱-یک بار
۲-دوبار
۳-سه بار
۴-شب مسواک نمی زدند
💥امیختن سخن با لبخند چه فوایدی دارد
۱-سخن را دلنشین تر میکند
۲- جادبه می افریند
۳-سبب حسن خلق میشود
۴-همه موارد
ارسال به ایدی
@farezva
قرعه کشی شامل کسانی میشود
که عضو کانال فاطمی باشند
@fatemi _ar
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
برنده های مسابقه کتابخوانی
۱-پریسا زند ازاد
۲- آرامش
۳- مریم زابلی
۴-موسی طالبی
۵- فاطمه بابایی
🏝🏝🏝🏝
✋
خبرهای کرونایی ایران و جهان
🔺آمار کرونا
سه شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰
مبتلایان جدید: ۱۳۳۹۱ نفر
جان باختگان: ۲۱۳ نفر
مجموع واکسن تزریق شده: ۶۷۰۲۹۳۸۱
🔸 معاون اجتماعی پلیس راهور ناجا:جریمه شهرهای نارنجی همچنان ۵۰۰ هزار تومان است/در یک مقطعی جریمه شهرهای نارنجی یک میلیون تومان شد
🔸معاون وزیر علوم: حضور دانشجویان در کلاس از ۱۵ آبان الزامی نیست/شرط حضور دانشجویان در کلاسهای حضوری: زدن هردو دز واکسن
🔸 همراه اول: اینترنت رایگان دانشجویان و اساتید فعال شد/فعالسازی از طریق پیامک اعلام میشود
🔸مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران: شبکه «شاد» تنها پلتفرم آموزشی رسمی مدارس تهران است
🔸 معاون درمان ستاد کرونای استان تهران: ۵۰ تا ۶۰ فوتی روزانه کرونا در تهران/پایتخت در شیب نزولی بیماری
🔸رئیس سازمان غذا و دارو:مقدمات کار واکسن برکت برای دریافت تاییدیه سازمان جهانی بهداشت انجام شد
🔸وزیر کشور: شاغلان در اصناف و ادارات باید حتماً واکسینه شوند/آخر مهر پایان فرصت واکسیناسیون اصناف است/فقط افرادی که واکسن زدهاند، میتوانند در اصناف فعالیت کنند
🔸 رئیس مرکز هماهنگی حوزه وزارتی وزارت آموزش و پرورش و مدیر شبکه شاد: بر اساس آخرین نظرسنجی؛ رضایت ۷۰ درصدی کاربران اصلی شبکه آموزشی دانشآموز از خدمات ارائه شده در «شاد»
🔸سارا شکری پرستاری در خرمآباد (لرستان) بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت
🔸ابتلای سوده نجفی عضو هیأت رئیسه شورای شهر تهران به کرونا
🔸 سرقت جواهرات به عنوان مامور تست کرونا در لاهیجان
🔸مدیرکل امور دارو سازمان غذا و دارو: تزریق رایگان واکسن آنفلوآنزا برای گروه های حساس/واردات داروی قارچ سیاه ۱۶ برابر شد
🔸شمار مبتلایان به کرونا در جهان به ۲۳۹۰۲۷۱۴۸ نفر رسید/شمار جان باختگان نیز به ۴۸۷۲۷۳۶ نفر رسید
🔸دبیرکل سازمان ملل: کرونا ۱۰۰ میلیون نفر را به کام فقر کشاند.
@fatemi_ar
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_دهم
💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام #وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
💠 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش #شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا #تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم #دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید #خدا همه چی به خیر میگذره!»
💠 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت #سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به #اهل_سنت نداشت! این #وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
از آیینه دیدم #قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
💠 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
💠 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از #ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
💠 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینهاش شکست و ردّ #خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید.
هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه #مجروحش کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید.
💠 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمیدید من از #وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه میدیدم باورم نمیشد که مقابل چشمانم مصطفی #مظلومانه در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم.
سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم!» و #رحم از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانهام از درد آتش گرفت و او دیوانهوار نعره کشید :«تو نمیفهمی این بیپدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@fatemi_ar
هیچ وقت عجله نکنید!
همه چیز رو با ملایمت و روحی آرام انجام بدید، آرامش درونیتون رو هرگز از دست ندید، حتی اگر تمام دنیا ناراحت به نظر برسند!
🌙 شبتون بخیر
@fatemi_ar
هدایت شده از پیامکی از بهشت
#شهیدۍکہامامزمانکفنشکرد..
شهیدبودکہهمیشہذکرشاینبود،
نمےدونمشعرخودشبودیاغیر...
یابن الزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن....
یابهہدستتمرادرکفنکن..
ازبساینشهیدبہامامزمان(عجلاللہتعالے فرجہ)علاقہداشت..
بہدوستروحانۍخودوصیتمۍکند.
اگرمنشهیدشدمدوستدارمכرمجلس ختممنتوسخنرانۍکنۍ..
روحانۍمۍگوید:
ماازجبهہبرگشتیموقتۍآمدیمدیدیم عکسشهیدرازدهاند..
پیشپدرومادرشآمدمگفتم:
اینشهیدچنینوصیتۍکردهاستآیامن مۍتوانمدرمجلسختماوسخنرانۍکنم آناناجازهدادند..
درمجلسسخنرانۍکردمبعدگفتمذکر شهیداینبودهاستـــ:
یابنالزهرا..
یابیایکنگاهۍبہمنکن✨
یابہدستتمرادرکفنکن🌿
وقتیاینجملہراگفتم،یکنفربلندشدو
شروعکردفریادزدن..
وقتۍآرامشدگفت:
منغسالهستمدیشبآخرهاشب
بہمنگفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع
شودوچونپشتجبهہشهیدشدهاست
بایداوراغسلدهی...
وقتۍکہمۍخواستماینشهیدراکفنکنم
دیدمیکشخصبزرگوارواردشد.. گفت:بروبیرونمنخودمبایداینشهیدرا
کفنکنمـ ..
منرفتمدروسطراهباخودگفتماین شخصکہبودوچرامرابیرونکرد !؟
باعجلہبرگشتمودیدم
اینشهیدکفنشدهوتمامفضا
غسالخانہبوعطرگرفتہبود..
ازدیشبنمۍدانستمرمزاینجریانچہبود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم..
منبع:
کتابروایتمقدسصفحہ ⁹⁶
بہنقلازنگارندهکتاب"میر مهر"
حجةالاسلامسیدمحسن پوراقایی
#محرم🏴
@pelakkhakii 👈👈🕊🌷
13.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ انسان از آسمان غذا میگیرد...
┈•✾• 🍂🍁🍂•✾•┈
#علامه_حسن_زاده_آملی قدّسسرّه
@fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوادهای با ۳ مادربزرگ
😍 خانوادهای در الیگودرز ۳ مادربزرگ ۸۶ ،۶۶ و ۴۶ ساله داره...
@fatemi_ar
💢پیشگویی رزمنده لشکر فاطمیون بعد از شهادتش/ شبها زیر بالشش نارنجک میگذاشت!
برادر شهید:
یک شب در خواب دیدم روحالله به خانه برگشته. به او گفتم معلوم هست کجایی؟ ما خیلی نگرانت هستیم. گفت: ما در شرایطی هستیم که نمیتوانیم زنگ بزنیم، اما مطمئن باشید تا آخر امسال برمیگردم؛ آخر امسال یک عملیات بزرگ اتفاق میافتد و ما بعد از آن برمیگردیم.
گفتگو با برادر شهید مدافع حرم فاطمیون "روحالله حسینی" بمناسبت سالروز شهادت:
fna.ir/4abpu
@fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مقایسه آنتی بادی واکسن برکت با نمونههای خارجی
🔰با پیشرفت در حوزه بایولوژیک و استفاده از تجهیزات روز دنیا، متخصصان ایرانی قادر به ساخت و تولید واکسنهایی شدند که به اندازه واکسنهای خارجی و بلکه بیشتر و ایمنتر از آنان بوده
🔰تا جایی که در مقایسه با نمونههای خارجی اثربخشیِ بهتر کاملا مشهود است
این است عمل به شعار انقلابی «ما میتوانیم»✌️🇮🇷
@fatemi_ar