کسی دکان نگشوده ست بی جواز علی
که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی
خدا به داد ترازوی عادلان برسد
اگر حساب بسنجند با تراز علی
جهان سوال بزرگی ست، کشف خواهد شد
اگر که چاه بگوید چه بود راز علی
گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟
چه خواستی که نداده ست دست باز علی
بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید
چه دیده از دو دم تیغ یکه تاز علی
به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست
نماز هیچ کسی را به جز نماز علی
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یاعلی_جـان
شایسته است رو به نجف، عاشقِ علی
شب را سحر کند همه در حالت سجود
♨️توصیه های شش گانه، عملی و عبادی آیت الله وحید خراسانی
🔸سعادت دنیا و آخرت در توجه و توکل به خداوند متعال و توسل به ولی او #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و برای رسیدن به این مهم به نکات ذیل توجه کنید:
1⃣در همه حال خداوند تبارک و تعالی را در نظر داشته باشید که او این همه نعمت های بی پایان را به شما داده است و سعی کنید نماز را اول وقت بجا آورید که اول وقت رضوان الله تبارک و تعالی است.
2⃣هر روز بعد از نماز صبح #دعای_عهد (اللهم رب النور العظیم...) را بخوانید که وسیله ارتباط با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
3⃣هر روز صبح بعد از نماز و شب قبل از خواب یازده مرتبه سوره توحید را قرائت کنید و در شبانه روز هر مقدار توانستید این سوره را بخوانید.
4⃣سعی کنید هر روز حداقل پنجاه آیه قرآن و اگر میسّر است یک جزء قرآن برای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تلاوت کنید.
5⃣بعد از هر نماز تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام فراموش نشود و بعد از آن سه مرتبه بگویید: «صلی الله علیک یا ابا عبد الله و علی المستشهدین بین یدیک و رحمه الله برکاته» و دعای «اللهم کن لولیک...» را بخوانید.
6⃣هر روز صبح یا شب «سوره یس» برای حضرت زهرا علیهاالسلام قرائت نمایید
✋
چرا یک سرود، مثل "سلام فرمانده" تا این حدّ دشمن را عصبی و نگران کرده است؟
🔹اولا: هزینههایی که برای تغییر تفکر در نسل آینده انقلاب کردهاند را هدر داد.
🔹ثانیا: مسیر حرکت موثر انقلابی_فرهنگی برای آیندهسازان کشور را به جهادگران فرهنگی آموزش داد.
🔹ثالثا: سیاست و دین را با هم درآمیخت و هم امام حاضر و هم امام ظاهر را به نسل نوجوان آیندهساز شناساند.
🔻پ.ن:
شدت عصبانیت دشمنان مشخص کرد، بهترین جا برای کار فرهنگی، کار بر روی نوجوانان و آیندهسازان است.
✍ اميرالمؤمنين علی علیه السلام:
هر چیزی را بذری است و بذر بدی، سیری ناپذیری است.
📚 غررالحكم حدیث ۷۳۱۱
💠: @fatemi_ar
هدایت شده از پیامکی از بهشت
📆🗓️ *۱خرداد سالگرد سردار شهید محمد بروجردی*
🎋(معروف به مسیح کردستان)
✍🏻 زمانی که فرمانده بود یک عده پشت سر او حرف میزدند.
▪️ یک روز به او گفتم بعضی ها پیش دیگران بد شما را می گویند.
▪️ خیلی تو هم رفت. از اینکه این موضوع را با او در میان گذاشتم خیلی پشیمان شدم.
▪️ روبه او کردم و گفتم ؛ محمد جان به این قضیه زیاد فکر نکن ...
▪️ گفت ؛ من از اینکه پشت سر من حرف میزنن ناراحت نیستم.
▪️ من که چیزی نیستم؛ از این ناراحت هستم که چرا آدمهای به این خوبی ، غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو میکنند ؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم!!
▪️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم:
خدایا این کجاست و من کجا!!!
❣️ با شهدا گم نمی شویم
#حدیث_روز
امام کاظم علیه السلام:
💠اَلْمُؤْمِنُ قَلیلُ الْکَلامِ کَثیرُ الْعَمَلِ، وَ الْمُنافِقُ کَثیرُ الْکَلامِ قَلیلُ الْعَمَلِ
مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار
تحف العقول صفحه۳۹۷
@fatemi_ar
🕊🌷رهبر شیعیان تاجیکستان به شهادت رسید
🔹منابع محلی در تاجیکستان از شهادت محمد باقر محمد باقروف، رهبر شیعیان این کشور خبر دادند.
🔹محمد باقروف در منطقه خودمختار گورنو-بدخشان ساکن بود و دیروز به وسیله شلیک یک تک تیرانداز به مقام شهادت نائل آمد. هنوز از شناسایی عاملان این شهادت و انگیزه آنها از این ترور خبری منتشر نشده است.
🔰 روزنامه اصلاح طلب: تدبیر دولت نگذاشت آبان ۹۸ تکرار شود
♨️ آرمان امروز نوشت:
🔰 از قرائن چنین برمیآید که اعتراضات به گستردگی ناآرامیهای آبان سال ۹۸ نبودهاند مسلما موضوع سهمیهبندی بنزین به بزرگی و اهمیت اصلاح اقتصادی نبوده و نیست چرا که گام اصلاحی دولت سیزدهم، افراد و کالاهای بیشتری را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از دلایل مهم بازتاب گسترده اصلاح اقتصادی، اختصاص یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومانی به بخش قابل توجهی از اقشار مختلف جامعه بود.
🔰 در واقع با این یارانه شوک وارده به بخش قابل توجهی از اقشار محروم کنترل شد و احتمالا آنان احساس کردند با یک گرانی غافلگیرکننده و بدون جبران روبهرو نشدهاند. تجربه اعلام ناگهانی سهمیهبندی بنزین و بیبرنامگی اجرای آن به کمک دولت سیزدهم آمد و آن عوارض فوری و گسترده را به همراه نداشت. در این تصمیم همه قوا به کمک قوه مجریه آمدند.
🔕ضرورت عقلی #فرزند_آوری
❌#پیری_جمعیت ؛ عواقب خطرناکی دارد، در یک جمله،باعث #نابودی یک کشور می شود.
مثال ساده:
♦️آیا میدانیم آن دسته از پیرمردان و از کار افتادگان که فرزند و نوهای ندارند که امورات آنها را انجام دهد با چه مشکلاتی مواجهاند؟
کشور پیر نیز چنین است.
⛔️خداینکرده اگر جوانان امروز- به بهانههای اقتصادی، تربیتی و... که نوعاً از سوی دشمن تلقین میشود- در فرزند آوری کوتاهی کنند؛ بعد از مدتی خودشان ر ا و کشور را تسلیم بیگانگان خواهند نمود که در این صورت پشیمانی سودی نخواهد داشت.
✅زیرا برای حفاظت از سرزمین، و آباد کردن و مدیریت آن، به نیروی جوان نیاز است.
✅پس درست فکر کنیم و تصمیم بگیریم که با فرزند آوری ،خودمان و میهنمان را از شر اجانب حفظ کنیم و #نیاز_فطری خود را که داشتن #فرزند است؛ تأمین نماییم.
✍️علیاکبر صیدی
✋
صبحانه خبری
🔴 پیشبینی سقوط قیمت خودرو در بازار با واردات/ قیمتها وارد فاز ریزشی شد
حمیدرضا حیدری، رئیس اتحادیه نمایشگاهداران و فروشندگان اتومبیل مشهد: پیشبینی میشود اگر موضوع واردات خودرو بهصورت جدی دنبال شود، قیمت خودروهای خارجی بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش یابد. در حال حاضر خبرهای مربوط به واردات خودرو بر بازار داخلی و خارجی آن تاثیر گذاشته و قیمت خودروهای خارجی و داخلی حدود پنج درصد کاهش یافته است. اگر قیمت خودروی خارجی وارده شده به کشور قیمت اقتصادی و در رنج قیمت خودروهای ایرانی باشد، نرخ اتومبیلهای داخلی به شدت ریزش میکند، اما اگر این خودروها بالای ۲۵ تا ۳۰ هزار دلار ارزش داشته باشد، قیمت خودروی ایرانی کمتر کاهش خواهد یافت زیرا افراد کمی توانایی خرید این خودروها را دارند./ ایسنا
🔴 جزئیات طرح مجلس برای ساماندهی اجاره خانه
خضریان، نماینده تهران: براساس طرح مجلس، دولت موظف است تا پایان فروردین هرسال طبق نرخ تورم میزان مجازِ افزایش اجاره خانهها را اعلام کند. هر صاحبخانهای که سقف را رعایت نکند معافیت مالیاتی سالانهاش لغو شده و به اندازه ۱۰ درصد مبلغ ودیعه جریمه مالیاتی میشود. مالکان خانهها موظفند که قرارداد اجاره خانه را در دفاتر اسناد یا سامانه املاک بهطور رایگان ثبت کنند. اگر مشاور املاکی قرارداد اجاره خانه را در سامانه ثبت نکند برای بار اول یک سال از اشتغال به این کار محروم و به اندازه ۳ برابر حقالزحمه جریمه میشود و در بار دوم بهطور دائم از داشتن بنگاه محروم میشود. صاحبخانهای هم که قرارداد اجاره را ثبت نکند به اندازه ۲۰ درصد ودیعه دریافتی جریمه مالیاتی میشود. اگر این صاحبخانه برای گرفتن حکم تخلیه به دادگاه برود هزینه دادرسیاش ۲ برابر خواهد بود و صدور حکم هم منوط به پرداخت جریمه مالیاتی است. تعرفه کمیسیون بنگاهها را دولت تعیین میکند و بنگاه متخلف علاوه بر بازگرداندن مبلغ اضافه به اندازه ۳ برابر مجموع کمیسیون دریافتی جریمه خواهد شد.
🔴 پورتو با دو گل طارمی قهرمان جام حذفی پرتغال شد
تیم فوتبال پورتو با پیروزی ۳-۱ مقابل توندلا قهرمان جام حذفی پرتغال شد. طارمی در این بازی دو گل زد و یک پنالتی را هم از دست داد.
🔴 بازی ایران و اکوادور لغو شد
حمید استیلی از لغو بازی تدارکاتی دوم تیم ملی ایران مقابل اکوادور خبر داد و گفت که جایگزین این دیدار یعنی دیدار با سنگال هم نهایی نشد.
🔴 پهپادهای ما توان حمل موشک را دارند
امیر سیاری، معاون هماهنگ کننده ارتش: امروزه پهپادهای ما توان حمل موشک را دارند. در آینده نزدیک رزمایش بزرگ پهپادی داریم. همزمان با توسعه قدرت پهپادی، توانمندی در حوزه هواپیماهای باسرنشین را ارتقاء میدهیم.
🔴 تکذیب خبرسازیها درباره سریال عظیم «موسی (ع)»
روابط عمومی مرکز سیمافیلم: پروژه بزرگ و عظیم «موسی(ع)» به کارگردانی «ابراهیم حاتمیکیا» که یکی از پروژههای الف ویژه رسانه ملی است، همچنان مراحل مختلف پیشتولید را میگذارند و تاکنون هیچگونه توقفی نداشته است. از یک سال و نیم گذشته حاتمیکیا بازنویسی فیلمنامه سریال «موسی(ع)» را آغاز کرد و تاکنون ۳۰ قسمت از این سریال بیش از ۶۰ قسمتی به طور کامل بازنویسی شده و بارنویسی قسمتهای دیگر نیز به سرپرستی ایشان در حال انجام است. همچنین با برپایی ۱۰ کارگاه بزرگ چوب، آهن، دوخت لباس تاریخی و... آکسسوار صحنه در حال ساخت و آمادهسازی است که این روند نیز همچنان ادامه دارد. درحال حاضر نیز نهتنها این پروژه متوقف نیست که حدود ۲۰۰ نفر در بخشهای مختلف پشت دوربین و کارگاههای مختلف مشغول آمادهسازی شرایط تولید سریال هستند.
🔴 توقف پروازها در فرودگاههای عراق
منابع عراقی از تعطیلی پروازها در فرودگاههای این کشور به علت نبود دید به سبب طوفانهای گرد و غبار خبر دادند.
🔴 مسمومیت غذایی ۳۷ دانشجوی تهرانی
سخنگوی سازمان اورژانس: ساعاتی پیش مسمومیت غذایی ۳۷ دانشجو در خوابگاهی واقع در مرزداران (دانشگاه فرهنگیان نسیبه) به اورژانس ۱۱۵ اعلام شد. این دانشجویان همگی مقیم خوابگاه بودهاند و دچار علائم گوارشی شدهاند اما دقیقا مشخص نیست که با چه مادهای دچار مسمومیت شدهاند.
🚩 #وفای_سگ
پادشاهی , سگان تربيت شده ای در زنجير داشت که هر يک به هيبت گرازی بود.
پادشاه اين سگ ها را برای از بين بردن مخالفان دربند کرده بود.
اگر کسی با اوامر شاه مخالفت می کرد مأموران شاه آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نيز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند.
يکی از نديمان شاه که خيلی زيرک بود با خود انديشيد که اگر روزی شاه بر او خشم گرفت و او را جلوی سگان انداخت چه کند.؟
با اين فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتي به اين فکر افتاد که اين سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد و آنقدر اين کار را تکرار کرد که اگر يک روز غيبت می کرد روز بعد سگان با ديدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند.
روزی پادشاه بر آن مرد خشم گرفت و دستور داد که او را جلوي سگان بيندازند.
مأموران شاه آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابيدند و تا يک شبانه روز به همين منوال گذشت.. فردای آن روز رئيس مأموران که از پشيمانی شاه آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و به شاه گفت:
اين شخص نه آدمی، فرشته است کايزد ز کرامتش سرشته است.
او در دهن سگان نشسته،دندان سگان به مهر بسته.
پادشاه با شتاب آمد تا آن صحنه را ببيند و سپس گريان به دست و پاي آن مرد افتاد و عذر خواست و گفت: تو چه کردی که سگان تو را نخوردند.؟
مرد گفت: ده سال نوکری تو را کردم اين شد عاقبتم اما چند بار به اين سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندريدند.
سگ صلح کند به استخوانی.
ناکس نکند وفا به جانی.!
@fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | تنها بحرانی که تن #رهبری را میلرزاند!!
⁉️ ایران زیر خط بقاء!!
❌ تریبوندارها کجای کارند؟!
____________________
#بحران_جمعیت
🍃🌹ـــــــــــــــــــــ
✋
صبر استراتژیک از بیان تا واقعیت
🔺روز گذشته در یکی از خیابانهای جنوب و شهیدپرور تهران که استعاره زیبایی از انقلاب داشت صیادی دیگر بال بسوی آسمان گشود.
🔹شهید حسن صیاد خدایی سرهنگ پاسدار در انتهای خیابان مجاهدین اسلام فرصت شهادت خویش را صید کرد و شادمان از صید خویش به رسم عشاق در آغوش سالار شهیدان آرام گرفت.
🔹از لحظه شهادت ایشان در فضای مجازی دو خط موازی را مشاهده کردم که در بین افراد دلدار انقلاب جدای از سیل تبریک و تسلیت شهادت دست به دست میشود.
🔹اولین خط، پافشاری بر بحث انتقام و سخن رهبری مبنی بر دوران بزن دررو به پایان رسیده است و دیگری خط صبر استراتژیک ایران در برابر این وقایع و پرسش اینکه آخر این صبر تا به کی ادامه خواهد داشت؟
🔹یکبار بیایید بنگرید چه شده است؟ ایران بعد از شروع ماجرای سوریه تقریبا به طور رسمی با اسرائیل وارد نبردی غیر مستقیم یا اصطلاحا جنگ سرد شده است. در این بین گاهی ضرباتی میزنیم و کاهی ضرباتی میخوریم، مثل سایت کرج، ویروس استاکسنت، شهدای هستهای، شهید فخریزاده و تازهترین داغ ایران شهید خدایی!
🔹در این بین بسیاری فقط همین ضرباتی که خوردهایم را میبینند و کاری با روی دیگر سکه ندارند. ایران نیز در این بین دست خالی را نداشته و دقیقا طبق دستور مستقیم فرماندهی کل قوا برابر هر ضربه ۱۰ ضربه بر پیکره اسرائیل وارد کردیم، برای مثال چند ضربهای که در این ایام و در مقابل ضربات اسرائیل به این رژیم وارد کردهایم و بهتر است بگوییم که رژیم موقت در حال پاسخ دادن ضربات ماست و اوست که سعی میکند انتقام بگیرد.
🔻 ۱. انصار الله:
ایران با راهنمایی و حمایت از مردم یمن تبدیل به کابوسی بزرگ برای رژیم موقت شده است طوری که در نبرد سیفالقدس این نیروها از حماس درخواست بانک اهداف جهت ضربه زدن به رژیم موقت بودند.
🔻 ۲. حماس:
نیروهای حماس چندین سال است از موقعیت دفاعی به موقعیتی آفندی تغییر ماهیت دادند و ایران با تجهیز تاکتیکی و دقیق به همراه ارائه اطلاعات و مشاورههای استراتژیک اسرائیل را در یک محاصره راهبردی قرار داده است.
🔻 ۳.حزبالله:
لیست ضربات لبنان به تنهایی برای شکستن کمر اسرائیل کافی است و نیازی نیست زیاد روی این مورد مانور دهیم.
🔻 ۴.سوریه:
با حمایت تمام قد ایران از دولت مردمی سوریه و بازگشت امنیت به این کشور و توانمندی روزافزون ارتش این کشور حلقه دیگری از زنجیر محاصره رژیم موقت تکمیل شده است که اوضاع را برای تنها منبع آبی این رژیم(بلندیهای جولان) ترسناک میکند. جنین و کرانه باختری: مقام معظم رهبری با صدور فرمانی مبنی بر تجهیز و تسلیح کرانه باختری بطور عملی تیر خلاصی بر امنیت رژیم موقت زدند، با تسلیح و تجهیز مردم کرانه باختری امنیت حتی فراتر از یک رویای دست نیافتنی برای اسرائیل شده است که حجم ضربات سهماه اخیر بر رژیم موقت بیانگر حجم عظیم این ضربات است و حلقه دیگر از زنجیره محاصره رژیم موقت
🔻 ۵. سندروم موشکهای سرگردان:
این تیتری بود که یکی از رسانههای اسرائیلی با کنایه از عدم امنیت کشتیرانی رژیم موقت در منطقه اقیانوس هند و بابالمندب بوده کار کرد.
🔻 ۶. مرگهای متعدد افسران و سران رژیم موقت:
بحث حذف فیزیکی موردی است که فقط از سوی رژیم اشغالگر استفاده نمیشود و اگر نیاز باشد طرف مقابل نیز دستی خالی در برابرش ندارد و به گواه تاریخ دوساله افزایش زد و خورد بین ایران و اشغالگران نشاندهنده این است که بطور اتفاقی یا عمدی سران متعددی از ارتش و نیروهای اطلاعاتی این رژیم از صفحه روزگار محو میشود، رسانهایترین مثال پدر موشکی رژیم است.
حالا شاید بتوان بهتر گفت که اسرائیل در برابر هر انتقامی که سعی دارد از ایران بگیرد، ۱۰ ضربه دردناکتر میخورد.
بنظرتان ایران صبر استراتژیک دارد؟
🔸رژیم صهیونیستی سعی دارد ایران را وارد زمین بازی خود کند و ایران طبق رسم قدیمی خویش وارد این زمین نخواهد شد و زمین مدنظر خویش را ترسیم و ضربات بیشتری بر پیکره صهیونیستها خواهد زد.
✍سید مجتبی ثامنی
@ fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موشنتبیان | گوگل رو با پزشک اشتباه نگیرید
🔸 یکی از عادتهای اشتباه ما موقع ابتلا به یه مریضی ساده اینه که به جای مراجعه به پزشک سریع اون رو تو گوگل جستوجو میکنیم.
🔸این ویدئو به شما میگه این کار چقدر اشتباه و گاهی میتونه خطرناک باشه.
@fatemi_ar
🌺🌿🌺🌿🌺
🌿🌺🌿🌺
🌺🌿🌺
🌿🌺
🌺
⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅
🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯
💠#قسمت_پنجم: اولین پله های تنهایی
مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... نیم ساعت دیگه زنگ کلاس بود ... و من حتی نمی دونستم باید سوار کدوم خط بشم ... کجا پیاده بشم ... یا اگر بخوام سوار تاکسی بشم باید ...
همون طور ... چند لحظه ایستادم ... برگشتم سمت در که زنگ بزنم ... اما دستم بین زمین و آسمون خشک شد ...
- حالا چی می خوای به مامان بگی؟ ... اگر بهش بگی چی شده که ... مامان همین طوری هم کلی غصه توی دلش داره... این یکی هم بهش اضافه میشه ...
دستم رو آوردم پایین ... رفتم سمت خیابون اصلی ... پدرم همیشه از کوچه پس کوچه ها می رفت که زودتر برسیم مدرسه ... و من مسیرهای اصلی رو یاد نگرفته بودم ...
مردم با عجله در رفت و آمد بودن ... جلوی هر کسی رو که می گرفتم بهم محل نمی گذاشت ... ندید گرفته می شدم ... من ... با اون غرورم ...
یهو به ذهنم رسید از مغازه دارها بپرسم ... رفتم توی یه مغازه ... دو سه دقیقه ای طول کشید ... اما بالاخره یکی راهنماییم کرد باید کجا بایستم ...
با عجله رفتم سمت ایستگاه ... دل توی دلم نبود ... یه ربع دیگه زنگ رو می زدن و در رو می بستن ...
اتوبوس رسید ... اما توی هجمه جمعیت ... رسما بین در گیر کردم و له شدم ...
به زحمت از لای در نیمه باز کیفم رو کشیدم داخل ... دستم گز گز می کرد ... با هر تکان اتوبوس... یا یکی روی من می افتاد ... یا زانوم کنار پله له می شد...
توی هر ایستگاه هم ... با باز شدن در ... پرت می شدم بیرون ...
چند بار حس کردم الان بین جمعیت خفه میشم ... با اون قدهای بلند و هیکل های بزرگ ... و من ...
بالاخره یکی به دادم رسید ... خودش رو حائل من کرد ... دستش رو تکیه داد به در اتوبوس و من رو کشید کنار ... توی تکان ها ... فشار جمعیت می افتاد روی اون ...
دلم سوخته بود و اشکم به مویی بند بود ... سرم رو آوردم بالا ...
- متشکرم ... خدا خیرتون بده ...
اون لبخند زد ... اما من با تمام وجود می خواستم گریه کنم ...
.
🔷🔷🔷🔷🆔 @Modafeaneharaam
💠#قسمت_ششم: نمک زخم
نیم ساعت بعد از زنگ کلاس رسیدم مدرسه ... ناظم با ناراحتی بهم نگاه کرد ...
- فضلی ... این چه ساعت مدرسه اومدنه؟ ... از تو بعیده ...
با شرمندگی سرم رو انداختم پایین ... چی می تونستم بگم؟ ... راستش رو می گفتم ... شخصیت پدرم خورد می شد ... دروغ می گفتم ... شخصیت خودم جلوی خدا ... جوابی جز سکوت نداشتم ...
چند دقیقه بهم نگاه کرد ...
- هر کی جای تو بود ... الان یه پس گردنی ازم خورده بود ... زود برو سر کلاست ...
برگه ورود به کلاس نوشت و داد دستم ...
- دیگه تاخیر نکنی ها ...
- چشم آقا ...
و دویدم سمت راه پله ها ...
اون روز توی مدرسه ... اصلا حالم دست خودم نبود ... با بداخلاقی ها و تندی های پدرم کنار اومده بودم ... دعوا و بدرفتاریش با مادرم و ما یک طرف ... این سوژه جدید رو باید چی کار می کردم؟ ...
مدرسه که تعطیل شد ... پدرم سر کوچه، توی ماشین منتظر بود ... سعید رو جلوی چشم من سوار کرد ... اما من...
وقتی رسیدم خونه ... پدر و سعید ... خیلی وقت بود رسیده بودن ... زنگ در رو که زدم ... مادرم با نگرانی اومد دم در ...
- تا حالا کجا بودی مهران؟ ... دلم هزار راه رفت ...
نمی دونستم باید چه جوابی بدم ... اصلا پدرم برای اینکه من همراهش نبودم ... چی گفته و چه بهانه ای آورده ... سرم رو انداختم پایین ...
- شرمنده ...
اومدم تو ... پدرم سر سفره نشسته بود ... سرش رو آورد بالا و نگاه معناداری بهم کرد ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ...
- سلام بابا ... خسته نباشی ...
جواب سلامم رو نداد ... لباسم رو عوض کردم ... دستم رو شستم و نشستم سر سفره ... دوباره مادرم با نگرانی بهم نگاه کرد ...
- کجا بودی مهران؟ ... چرا با پدرت برنگشتی؟ ... از پدرت که هر چی می پرسم هیچی نمیگه ... فقط ساکت نگام می کنه ...
چند لحظه بهش نگاه کردم ... دل خودم بدجور سوخته بود ... اما چی می تونستم بگم؟ ... روی زخم دلش نمک بپاشم ... یا یه زخم به درد و غصه هاش اضافه کنم؟ ... از حالت فتح الفتوح کرده پدرم مطمئن بودم این تازه شروع ماجراست ... و از این به بعد باید خودم برم و برگردم ...
- خدایا ... مهم نیست سر من چی میاد ... خودت هوای دل مادرم رو داشته باش ...
.
.
⬅️ادامه دارد...
#رمان فاطمی
🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯
@fatemi_ar
🌺
🌿🌺
🌺🌿🌺
🌿🌺🌿🌺
🌺🌿🌺🌿🌺
🌺🌿🌺🌿🌺
🌿🌺🌿🌺
🌺🌿🌺
🌿🌺
🌺
⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅
🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯
💠#قسمت_هفتم : شروع ماجرا
سینه سپر کردم و گفتم ...
- همه پسرهای هم سن و سال من خودشون میرن و میان... منم بزرگ شدم ... اگر اجازه بدید می خوام از این به بعد خودم برم مدرسه و برگردم ...
تا این رو گفتم ... دوباره صورت پدرم گر گرفت ... با چشم های برافروخته اش بهم نگاه کرد ...
- اگر اجازه بدید؟؟!! ... باز واسه من آدم شد ... مرتیکه بگو...
زیر چشمی یه نگاه به مادرم انداخت ... و بقیه حرفش رو خورد ... مادرم با ناراحتی ... و در حالی که گیج می خورد و نمی فهمید چه خبره ... سر چرخوند سمت پدرم ...
- حمید آقا ... این چه حرفیه؟ ... همه مردم آرزوی داشتن یه بچه شبیه مهران رو دارن ...
قاشقش رو محکم پرت کرد وسط بشقاب ...
- پس ببر ... بده به همون ها که آرزوش رو دارن ... سگ خور...
صورتش رو چرخوند سمت من ...
- تو هم هر گهی می خوای بخوری بخور ... مرتیکه واسه من آدم شده ...
و بلند شد رفت توی اتاق ... گیج می خوردم ... نمی دونستم چه اشتباهی کردم ... که دارم به خاطرش دعوا میشم ...
بچه ها هم خیلی ترسیده بودن ... مامان روی سر الهام دست کشید و اون رو گرفت توی بغلش ... از حالت نگاهش معلوم بود ... خوب فهمیده چه خبره ... یه نگاهی به من و سعید کرد ...
- اشکالی نداره ... چیزی نیست ... شما غذاتون رو بخورید...
اما هر دوی ما می دونستیم ... این تازه شروع ماجراست ...
.
.
🔷🔷🔷🔷🆔 @Modafeaneharaam
💠#قسمت_هشتم : سوز درد
فردا صبح زود از جا بلند شدم و سریع حاضر شدم ... مادرم تازه می خواست سفره رو بندازه ... تا چشمش بهم افتاد دنبالم دوید ...
- صبح به این زودی کجا میری؟ ... هوا تازه روشن شده ...
- هوای صبح خیلی عالیه ... آدم 2 بار این هوا بهش بخوره زنده میشه ...
- وایسا صبحانه بخور و برو ...
- نه دیرم میشه ... معلوم نیست اتوبوس کی بیاد ... باید کلی صبر کنم ... اول صبح هم اتوبوس خیلی شلوغ میشه...
کم کم روزها کوتاه تر ... و هوا سردتر می شد ... بارون ها شدید تر ... گاهی برف تا زیر زانوم و بالاتر می رسید ... شانس می آوردیم مدارس ابتدایی تعطیل می شد ... و الا با اون وضع ... باید گرگ و میش ... یا حتی خیلی زودتر می اومدم بیرون ...
توی برف سنگین یا یخ زدن زمین ... اتوبوس ها هم دیرتر می اومدن ... و باید زمان زیادی رو توی ایستگاه منتظر اتوبوس می شدی ... و وای به اون روزی که بهش نمی رسیدی ... یا به خاطر هجوم بزرگ ترها ... حتی به زور و فشار هم نمی تونستی سوار شی ...
بارها تا رسیدن به مدرسه ... عین موش آب کشیده می شدم ... خیسه خیس ... حتی چند بار مجبور شدم چکمه هام رو در بیارم بزارم کنار بخاری ... از بالا توش پر برف می شد ... جوراب و ساق شلوارم حسابی خیس می خورد ... و تا مدرسه پام یخ می زد ...
سخت بود اما ...
سخت تر زمانی بود که ... همزمان با رسیدن من ... پدرم هم می رسید و سعید رو سر کوچه مدرسه پیاده می کرد ... بدترین لحظه ... لحظه ای بود که با هم ... چشم تو چشم می شدیم ... درد جای سوز سرما رو می گرفت ...
اون که می رفت ... بی اختیار اشک از چشمم سرازیر شد... و بعد چشم های پف کرده ام رو می گذاشتم به حساب سوز سرما ... دروغ نمی گفتم ... فقط در برابر حدس ها، سکوت می کردم ...
⬅️ادامه دارد...
#دمان فاطمی
🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯
@fatemi_ar
🌺
🌿🌺
🌺🌿🌺
🌿🌺🌿🌺
🌺🌿🌺🌿🌺