eitaa logo
جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
24 فایل
کانال رسمی جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران کانالی 🌸 با حضور جمعی از دختران و بانوان فعال فرهنگی استان مازندران 🦋جهت انس بهتر و معرفی شهدا و انقلاب اسلامی 🌺اینجا متبرک به حضور خانواده های معظم شهدا است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ و ... حضرت دلبر خواست؛ تا سیده بَطحا، عروسِ خانه‌ی طهٰ باشد ! عروسی که از دامانش، "کوثری" برای عالمیان حلول می‌کند، که تمام مسیر تاریخ را برای نیل به لحظه‌ی رستگاری‌اش، تدبیر خواهد نمود. در شرحِ عاشقانه هایشان، همین بس که محمّد "ص" فرمود: هیچ کس برای من خدیجه نمی‌شود💝💌💓 ! (ﷺ) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) مبارک. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر دو شهید در هنگام شروع سخنرانی، چه راحت به دعوت حق لبیک گفت🤲 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 در مشکلات بزرگ چه کنیم❓ 🎙 آیت الله ناصری (ره) 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 داستان عجیب باربرِ نجف اشرف ⭕️ می‌خوای خدا بهت بگه چَشم...؟! 🎙 سخنرانی استاد مسعود عالی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی استاد قرائتی در مجلس خواستگاری، پیچ و مهره‌های پدر زن رو باز میکنه😂 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
🔴از مادری چون حاجیه پسر وطن‌پرستی، چون پسیان 🔹محمدتقی پسیان، معروف به کلنل محمدتقی‌خان، از نظامیان اواخر دوره قاجار، رهبر قیام خراسان و اولین ایرانی بود که دوره آموزش خلبانی در آلمان و دید. و برای خدمت به وطن برگشت، وی ۳۰ سال زندگی کرد و در این مدت کوتاه القابی همچون کلنل، شاعر، مترجم، وطن‌پرست یا نخستین خلبان ایرانی…را به خود اختصاص داد و جان خود را نیز در راه آرمان‌هایش گذاشت. 🔹نحوه شهادت محمد تقی پسیان: به هنگام درگیری با شورشیان قوچان به علت کمی نفرات و کاهش مهمات و مکر دشمن تا عصر 9 مهر ۱۳۰۰، عرصه بر کلنل و قوای ژاندارم تنگ می‌شود و فرستادگان او برای آوردن مهمات از جعفرآباد، به جبهه بازنگشته و فرمانده خود را تنها و بدون مهمات رها می‌کنند. کلنل یکه و تنها، در حالی که محاصره شده بود تا آخرین فشنگی که داشته جنگیده و کشته می‌شود . 🔹مادری از جنس وطن عزت الحاجیه که در راه آزادی ایران دو فرزند خود را بخشیده بود به وقت عزای پسر شهید سی‌ساله‌اش گریه نکرد، وقتی خبر شهادت کلنل را برایش می آوردند مجلس جشنی ترتیب می دهد، لباس سفیدی می‌پوشد و با چای و شیرینی از میهمان پذیرایی می‌کند. کسی جرات سیاه پوشیدن و تسلیت گفتن نمی باید. خود کلنل به مادرش وصیت کرده بود که گریه بر سرباز وطن ، گناه نابخشودنی است و به دوستانش سفارش کرده بود کارت تبریک به مادرش ارسال کنند منبع: ۱_عبدالحسین ناهید، زنان در جنبش مشروطه، تبریز، نشراحیاء، 1360، صص87-88 ۲_کافه‌ تاریخ ✍️عالیه سادات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
44.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز سال تحصیلی در دبستان شهید عبدالله پور قائمشهر خدا قوت به مدیر و معلمان زحمتکش این مدرسه. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
ایده هر کسی بوده دمش گرم انصافا ❤️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
🌺 اعـمـال قـبـل از خـواب 😇 ۵ توصیه بسیار مهم از پیامبر (ص) که ثواب خیلی زیادی دارد🌱 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ بدجوری توی گرفتاری‌ها گیر کردم! نه همسرم بفکر منه ! نه بچه‌هام! نه پدر و مادرم! نه هیــــچ کس دیگه ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun
شهید مرتضی آوینی دلنوشته های همسر🌱 آن روزها را به خاطر داری؟ همان روزهایی که با تمام توانم سعی می‌کردم احساسم را پشت جمله‌های جدی پنهان کنم. اما غافل از آنکه احساسات پاک و ناب هرگز در پشت پرده نگاه آدم‌ها پنهان نمی‌ماند؛ همان‌طور که تو نیز با تمام متانت و وقاری که داشتی نتوانستی علاقه‌ات را پنهان کنی. من برخلاف بسیاری از دختران همسن و سالم، قهرمان زندگی‌ام را در افسانه‌ها جست‌وجو نمی‌کردم. رد و بدل کردن چند کتاب خوب، شرکت در سخنرانی‌ها و کنسرت‌های موسیقی دانشکده هنرهای زیبا کافی بود تا یقین حاصل کنم که تو در زندگی راهنمای کاملی برای من‌خواهی بود. صادقانه می‌گویم که ازدواج با تو و تولد فرزندانمان بهترین و شیرین‌ترین خاطرات زندگی‌ام هستند. خانه کوچکمان یادت هست؟ همان خانه‌ای که بعد از ازدواج در خیابان شریعتی، اجاره کرده بودیم. نخستین فرزندمان در همان خانه کوچک به دنیا آمد. مادرت می‌گفت در اتاق کناری سجده شکر به جا آوردی و اسم و تاریخ تولد فرزندمان را پشت قرآن نوشتی. اما ما که با حداقل‌ها زندگی‌مان را آغاز کرده بودیم چند سال بعد، توان پرداخت همان اجاره اندک را هم نداشتیم، ‌به منزل پدرت در خیابان مطهری نقل مکان کردیم. روزها از پی می‌آمدند و می‌رفتندو عشق و علاقه بین ما بیشتر و بیشتر می‌شد. حالا ما صاحب 3 فرزند بودیم و تو چنان آنها را از چشمه محبت خودسیراب می‌کردی که هریک ازبچه‌ها تصور می‌کرد خود دردانه پدر است. روزهای خوشی بود.گاهی وقت‌ها خوشبختی به قدری به ما نزدیک است که تصورش را هم نمی‌کنیم که ممکن است روزی به پایان برسد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @fatimioun