eitaa logo
مکتب فلسفی استاد فیاضی
868 دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بیان دیدگاه های خاص استاد آیت الله غلامرضا فیاضی حفظه الله ارتباط با ادمین: @Sadegh313a پرسش و پاسخ در مورد نظرات استاد : @Mahdinabavian ❌تبادل نداریم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ٤٢٦ 📜عصمة العقل 🗞 السؤال هل تقبلون عصمة العقل لو خلي و طبعه في مساحته؟ 📃الجواب مدركاته البديهية معصومة ، و طريق الاشتقاق منها(إثبات العلوم النظرية) بديهي و هو القياس الذي يتمثل في هيأته بالشكل الأول البديهي ، و بمادته بالبديهات. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ انسان یک نفس یا چند نفس ؟ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۹۱_۴۹۹ آیا در هر فرد از انسان ، یک نفس وجود دارد یا نفوس متعددی در آن وجود دارد؟ 🔰بیان دیدگاه ها 1⃣افلاطون :سه نفس بر اساس آنچه که به افلاطون نسبت داده شده ، هر فردی از انسان دارای سه نفس عقلانی ، غضبی و شهوانی است و هر یک از این نفوس نیز وظیفه خاصی دارند. 2⃣مشائیان: وحدت نفس و تعدد قوا به اعتقاد مشائیان ، هر فرد انسان دارای نفس واحد و این نفس واحد دارای قوای متکثر (قوای نباتی، حیوانی ، انسانی) دارد. این قوا ، مغایر هم هستند و هر قوه وظیفه خاصی غیر از وظیفه قوه دیگر دارد. شایان به ذکر است که از منظر ایشان قوا غیر از نفس است ولی مستقل و بیگانه از نفس نیستند و نفس سبب ارتباط آنها است و آنها را برای فعالیت های خود به خدمت می گیرد. 3⃣صدرالمتالهین : وحدت نفس و قوا از دیدگاه صدر المتالهین: اولا: نفس هر انسان واحد است.ثانیا : قوای نفس حقیقتا متکرثند و حقیقت هر یک از آنها غیر دیگری است(همان طور که مشائیان نفس را واحد و دارای قوای متکثر می دانستند)؛ ثالثا در عین حال که قوا حقیقتا متکثرند ، مراتب وجود نفس بوده و در خارج با یک مصداق بسیط و به عین وجود نفس موجودند(برخلاف مشائین که قوا را مغایر نفس می دانستند)؛و رابعا افعال انسان در عین حال که فعل مستقیم قوا هستند ، فعل مستقیم نفس هستند ؛ چرا که نفس به جهت اتحادی که با قوا دارد ، در موطن و مرتبه قوا حاضر بوده و فعل مورد نظرش را انجام می دهد(برخلاف مشائین که قوا را فاعل بی واسطه و نفس را فاعل با واسطه می دانستند) 4⃣فخر رازی: وحدت نفس و انکار قوا فخر رازی هر چند همانند مشائیان و ملاصدرا نفس را واحد می داند ، اما بر خلاف آنها منکر وجود قوا است و همه افعال را خود نفس انجام می دهد. 5⃣استاد فیاضی: دو نفس (نفس نباتی و نفس حیوانیِ ناطق) ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ انسان یک نفس یا چند نفس ؟ بیان دیدگاه استاد فیاضی 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۹۹_۵۰۰ 🔰دو نفس : نفس نباتی ، نفس حیوانیِ ناطق از دیدگاه استاد فیاضی هر فرد انسانی دارای دو نفس است : نفس نباتی و نفس حیوانی ناطق ؛ توضیح آنکه ، هر انسان مرکب از روح و بدن است ؛ روح ، موجودی مجرد است که همه افعال ادراکی و تحریکیِ اختیاری انسان از آن صادر می شود ، ولی بدن موجودی است مادی و دارای نفس مستقل که همه افعال نباتی از آن نفس موجود در بدن صادر می شود . برای تبیین دقیق تر نفس نباتی باید توجه کرد بدن هر انسان هم چون گیاه ، افعال نباتی نظیر تغذیه ، رشد و تولید مثل دارد که این افعال از اصل جسمیت جسم ناشی نشده اند ؛ چرا که اگر ناشی از اصل جسمیت جسم باشد ، همه اجسام دارای این آثار خواهند بود که قطعا چنین نیست، پس این آثار از امر دیگری غیر از جسمیت جسم ناشی شده است که نفس نام دارد. ویژگی خاص نفس نباتی آن است که کار هایش آگاهانه نیست. نکته دیگر اینکه نفس نباتی در جسمِ بدن، همان صورت نوعیه آن است و همان طور که صورت نوعیه هر جسم در خارج به عین وجود آن جسم موجود است، نفس نباتی نیز در خارج ، به عین وجود بدن موجود می باشد اما نفس حیوانیِ ناطق همان روح مجرد انسانی است که همه افعال آگاهانه از جمله ادراک و تحریک اختیاری از آن صادر می شود ، ناگفته پیداست در بین افعالی که از ما صادر می شود، همه افعالی که از قوای حیوانی و انسانی صادر می شوند ، به صورت آگاهانه هستند؛ به همین دلیل ، ما از نفسی که افعال آگاهانه از آن صادر می شود؛ به نفس حیوانیِ ناطق تعبیر کردیم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث درباره این مسئله است که آیا همه افراد انسان ، یک ماهیت نوعی دارند یا انواع مختلفی هستند که هر یک از آن انواع ، فرد یا افرادی را تحت خود دارند؟درباره این موضوع چند دیدگاه وجود دارد: 1⃣ابن سینا : وحدت نوعی نفوس در حدوث و بقاء به اعتقاد ابن سینا و برخی دیگر از فیلسوفان ، نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقاء، نوع واحدی هستند لذا افراد انسان در ماهیت نوعی انسانی با یکدیگر اختلاف ندارند و اگر اختلافی هست، در تشخصات فردی آنها است . 2⃣صدر المتالهین : وحدت نوعی نفوس در حدوث و کثرت نوعی و جنسی در بقا به اعتقاد ملاصدرا همه افراد انسان در هنگام حدوث ، نوع واحد هستند و ماهیت نوعی واحدی دارند ، اما در بقا و ادامه حیات خود در اثر نیات و اعمالی که کسب می کنند، دارای ملکاتی می شوند که آن ملکات هویت اصلی آنها را تشکیل می دهد و به چهار جنس تبدیل می شوند که هر کدام از آن اجناس ، انواع مختلفی را تحت خود دارند؛ این اجناس عبارتند از : ماهیت جنسی مَلَکی ، شیطانی ، بهیمی و سَبُعی. 3⃣استاد فیاضی: کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا از نظر استاد فیاضی، نفوس انسانی هم در هنگام حدوث و هم در بقا کثرت نوعی دارند ؛ از این رو انسان ها از همان هنگام که آفریده می شوند با یکدیگر اختلاف نوعی دارند و از نوع واحد نیستند.برای اثبات دیدگاه استاد فیاضی هم استدلال عقلی و هم استدلال نقلی وجود دارد. 🔹بیان دو نکته در مورد دیدگاه استاد ۱.مقصود از کثرت نوعی انسان ها این نیست که هر فرد انسان ، نوع خاصی باشد بلکه مقصود، اصل کثرت نوعی انسان هاست و لو هزاران فرد تحت ماهیت نوعی واحدی باشند. ۲.مقصود از نوع ، خصوص نوع حقیقی نیست و انواع اضافی که شامل اجناس می شود را نیز در برمی گیرد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔https://eitaa.com/joinchat/136052851Ce0e1da4c36
🔰 المپیاد علوم عقلی ▫️اولین المپیاد علوم عقلی با محوریت کتاب بدایة الحکمه نگاشته مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه توسط مرکز تخصصی آموزش فلسفه اسلامی و مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات با همکاری دیگر مؤسسات و مراکز تخصصی آموزشی برگزار می‌گردد. ▫️این المپیاد ویژه طلاب و دانشجویان متولد سال ۱۳۷۰ به بعد است. - برای طلابی که پس از تحصیلات دانشگاهی وارد حوزه علمیه شده‌اند، شرط سن سال ۱۳۶۷ به بعد است. ⏱ مهلت ثبت‌نام: تا ۲۰ مردادماه ۱۴۰۱ ⏱ زمان برگزاری المپیاد: ۱۵ مهرماه ۱۴۰۱ 🖥 جهت ثبت‌نام به سامانه آموزشی نفحات به آدرس ذیل مراجعه نمایید؛ http://elearn.nafahat-eri.ir/ 📱جهت بیان سؤالات و دریافت پاسخ‌های خود می‌توانید با پشتیبان المپیاد به آیدی زیر در پیام‌رسان ایتا در ارتباط باشید؛ @Olympiad1401 🏷 کانال اختصاصی المپیاد: https://eitaa.com/Olympiadhekmat1401 @falsafeh_eslamii https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ١٠٩ 📜الفرق بین نظریة تجسم الأعمال و نظرية العلاقة التكوينية بين العمل و الجزاء 🗞 السؤال ما الفرق بين نظرية تجسم الأعمال و بين النظرية التی تفترض أن العلاقة بين العمل و الجزاء تكوينية من نمط العلة و المعلول ، فهل أن نظرية التجسم لا تقبل العلية بینهما کما یبدو أو شيء آخر؟ 📃الجواب نعم في نظرية التجسم لا علية بين العمل و الجزاء و إنما هناك وجود واحد و الجزاء باطن العمل بالتعبير العرفاني ، و وجهه الآخر غير المحسوس فعلا بالتعبير الفلسفي . علما: أننا نقبل نظرية التجسم ولكن جزئيا لا بنحو الموجبة الكلية ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
مکتب فلسفی استاد فیاضی
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث دربا
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان ادله عقلی دیدگاه برگزیده 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۹_۵۱۰ برای اثبات دیدگاه استاد فیاضی هم استدلال عقلی و هم استدلال نقلی وجود دارد که در اینجا به بیان استدلال عقلی می پردازیم. پیش از بیان استدلال، لازم است به سه نکته اشاره کنیم : نکته اول : همان طور که پیش تر بیان شد، علیت یا خارجی است یا تحلیلی . نکته دوم: در بحث اصالت وجود بیان کردیم که ماهیت من حیث هی اعتباری است و در خارج وجود ندارد اما "ماهیتِ موجود" در خارج به عین وجود و به تبع آن موجود است. نکته سوم :ماهیت ، علت تحلیلیِ آثار و اعراض خود است ؛ مثلا ماهیت انسان در خارج با صفت تعجب به یک وجود موجود است ، علت تحلیلیِ تعجب است ؛ زیرا تعجب یکی از آثار و اعراض انسانیت است و آثار و اعراض شیء ، معلول آن و برخاسته از آن است . 📖بیان استدلال پس از ذکر این نکات به اصل استدلال می پردازیم . مقدمات این استدلال به شرح زیر است: 1⃣ در میان انسان ها افرادی هستند که از بدو تولد یا حدوث در کیفیات نفسانی (صفات نفسانی) با یکدیگر مختلف هستند. روشن است این سنخ از اختلافات (اختلاف در کیفیات و صفات نفسانی) اولا به زمان حدوث اختصاص ندارد و در بقا نیز در میان انسان ها وجود دارد و ثانیا اختلافات ذکر شده از سنخ اختلافات نوعی هستند. 2⃣اختلاف در کیفیات نفسانی ، نشانه اختلاف در طبیعت و جوهر نفوس است ؛ زیرا از یک سو ، آثار و اعراض طبیعت ، معلول تحلیلیِ طبیعت هستند، و از سوی دیگر، اختلاف معلولها دلیل بر اختلاف علت هاست؛ از این رو ، کیفیات و صفات نفسانی که آثار طبیعت نفس هستند و در خارج به عین وجود نفس انسانی موجودند، معلول تحلیلیِ طبیعت نفس بوده و اختلاف در آنها _که اختلاف نوعی است_ نشانه اختلاف نوعی در ماهیت نفوس انسانی است. در نتیجه، نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقا اختلاف نوعی دارند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ آیت الله ناصری از علمای برجسته اخلاق و اساتید حوزه علمیه اصفهان دارفانی را وداع گفت. بدینوسیله ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله ناصری قدس سره را به اطلاع عموم مؤمنین و علاقمندان می رسانیم و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواستاریم. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی @FayaziPhilosophicalSchool
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص ۲۳۲ 📜المراد من الکنه 🗞 السؤال فی وجوده تعالى و صفاته المقدسة انتهيتم في المتفرقات إلى أن ما يمكن علمه هو الجهة المشتركة دون ما به الامتياز فلأنه لا يعرف إلا سلبا. فهل التعبير بالكنه و أنه تعالى لا يعرف كنهه أو كنه ذاته و كنه وجوده و صفاته يرجع إلى مجهولية جهة الإمتياز أو يقصد منه شىء آخر أیضا مجهول علاوة على مجهولية جهة الإمتياز؟ 📃الجواب یراد من الکنه مجموع ما به الاشتراك و ما به الإمتياز أي الحقيقة بكلها و عدم إمكانية المعرفة بالمجموع بسبب إغلاق ما به الامتياز على المعرفة البشرية . كما أن الأسماء المستأثره داخلة في الكنه ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
مکتب فلسفی استاد فیاضی
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۰۶_۵۰۸ بحث دربا
⚪️ وحدت یا کثرت نوعی نفوس؛ بیان ادله نقلی دیدگاه برگزیده 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۵۱۰_۵۱۵ با مطالعه در آیات و روایات به این نتیجه می رسیم که ادله نقلی متعددی بر کثرت نوعی نفوس در هنگام حدوث و بقا وجود دارد . در این قسمت از آنها اشاره می کنیم . ۱. آیه :كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ*فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ روایت ذیل این آیه در تفسیر قمی به شرح ذیل است:الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُودِ قَوْلُهُ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ فَرِیقاً هَدی وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ قَالَ خَلَقَهُمْ حِینَ خَلَقَهُمْ مُؤْمِناً وَ کَافِراً وَ شَقِیّاً وَ سَعِیداً وَ کَذَلِکَ یَعُودُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مُهْتَدٍ وَ ضَالٌّ یَقُولُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ وَ هُمُ الْقَدَرِیَّهًُْ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا قَدَرَ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَی الْهُدَی وَ الضَّلَالَهًِْ وَ ذَلِکَ إِلَیْهِمْ إِنْ شَاءُوا اهْتَدَوْا وَ إِنْ شَاءُوا ضَلُّوا وَ هُمْ مَجُوسُ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ کَذَبَ أَعْدَاءُ اللَّهِ الْمَشِیَّهًُْ وَ الْقُدْرَهًُْ لِلَّهِ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ مَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ شَقِیّاً یَوْمَ خَلَقَهُ کَذَلِکَ یَعُودُ إِلَیْهِ وَ مَنْ خَلَقَهُ سَعِیداً یَوْمَ خَلَقَهُ کَذَلِکَ یَعُودُ إِلَیْهِ سَعِیداً بر اساس این آیه و تفسیری که امام باقر علیه السلام از آن ارائه فرمودند ، خداوند از همان ابتدای خلقت ، برخی از انسان ها مومن و برخی را کافر آفرید و در قیامت نیز انسان ها به همان شکلی که در ابتدای خلق آفریده شده اند باز خواهند گشت. از این بیان فهمیده می شود انسان ها از همان آغاز خلق و در هنگام حدوث با یکدیگر تفاوت دارند . روشن است این سنخ تفاوت یعنی تفاوت میان سعادت و شقاوت از سنخ تفاوت نوعی است. بنابراین نفوس انسان ها هم در هنگام حدوث و هم در بقا تفاوت نوعی دارند . تذکر: لازم به ذکر است اشکال اختیار نیز با مسبوق بودن علم ازلی خداوند به خلق مندفع هست. ۲: تفاوت انسان ها در طینت بر اساس برخی از روایات مومنان از طینت علیین و کافران از طینت سجین آفریده شده اند و از همان ابتدای خلق ، طینت این دو گروه با یکدیگر متفاوت بوده است: عن علی بن الحسین«ان الله عزوجل خلق النبیین من طینة علیین؛ قلوبهم و ابدانهم، و خلق قلوب المؤمنین من تلک الطینة، و جعل خلق أبدان المؤمنین من دون ذلک. و خلق الکفار من طینة سجین؛ قلوبهم و أبدانهم روشن است که تفاوت در طینت ، نشانه اختلاف نوعی آنها است ؛ از این رو ،نفوس انسان ها از هنگام حدوث و نیز در بقاء با یکدیگر اختلاف نوعی دارند. ۳:سعادت و شقاوت در ابتدای خلق بر اساس برخی روایات، انسان ها از ابتدا و در شکم مادر سعید یا شقی هستند: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ عَنْ مَعْنَى قَوْلِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلشَّقِيُّ مَنْ شَقِيَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ سَعِدَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَقَالَ اَلشَّقِيُّ مَنْ عَلِمَ اَللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ اَلْأَشْقِيَاءِ وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ عَلِمَ اَللَّهُ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَيَعْمَلُ أَعْمَالَ اَلسُّعَدَاءِ . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
📝پرسش و پاسخ 📎برگرفته از کتاب متفرقات فلسفیة ص٢٢٢ 📜اثر القول بحرفیة وجود المعلول 🗞 السؤال على تفسير الأعلام للمعلول أنه معني حرفي و وجود رابط و إنكارهم استقلاله في حد نفسه وو اقعه و بالقياس إلي علته الذي رفضتموه بشدة ،هل يلزم مشكل عقائدي أو أن الخلاف علمي صرف؟ 📃الجواب الثاني ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بیان دیدگاه ها 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۷_۴۱۰ اندیشمندان معیار های مختلفی برای تعریف مجرد و مادی و تمایز آنها از یکدیگر ارائه داده اند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می کنیم. 1⃣ماده یا هیولا به عقیده مشهور فیلسوفان ، ماده به معنای هیولا (جز خارجی و ثابت جسم که محل صور مختلف قرار می گیرد)و مادی موجودی است وابسته به ماده به نحوی که مستقل از ماده امکان بقاء ندارد . به نظر می رسد همه فیلسوفانی که هیولا را به عنوان ماده اولی پذیرفتند ، به این تعریف از ماده و مادی معتقد شده اند. 2⃣ مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ برخی دیگر از متفکران مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ را ملاک تمایز موجود مجرد و مادی و معیار تعریف آنها دانسته اند و بر اساس آن معتقد شده اند مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ، ویژگی های مخصوصِ موجودات مادی هستند و هر موجودی که این ویژگی ها را نداشته باشد ، مجرد است . 3⃣قوه استعداد و تغییر موجود مادی ، موجودی است که قوه و استعداد دارد و بالتبع می تواند تغییر کند؛ مانند دانه سیب که استعداد درخت شدن دارد. بنابراین موجودی که دارای قوه و استعداد نیست تغییر نمی کند و مجرد است. 4⃣ حرکت بر اساس این دیدگاه هر موجودی که حرکت داشته باشد مادی است و هر موجودی که حرکت نداشته باشد ، مجرد است. 5⃣ زمان بر اساس این معیار هر موجودی که زمان داشته باشد ، مادی است ؛ زیرا زمان مقدار حرکت است و موجود مادی به دلیل آنکه حرکت دارد، زمان دارد. در مقابل ، هر موجودی که زمان نداشته باشد ، مجرد است. 6⃣ مکان هر موجودی که مکان داشته باشد ، مادی و عنصری است و هر موجودی که مکان نداشته باشد، مجرد است. 7⃣ معیار برگزیده : محسوس به حس ظاهر بر اساس این تعریف ، موجود مادی ، موجودی محسوس به حس ظاهر است خواه محسوس بالفعل باشد یا محسوس بالقوه و خواه محسوس اول باشد یا محسوس ثانی. در بخش تبیین نظریه مختار به توضیح این قیود می پردازیم. 🔰نکته: باید اعتراف کنیم تعریف دقیق مادی و مجرد و تبیین وجه تمایز آنها بسیار دشوار است با این حال به نظر می رسد تعریف دیدگاه برگزیده دقیق تر از سایر تعاریف و معیارهای بیان شده باشد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۱) 🔰بررسی معیار ماده یا هیولا 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۸_۳۹۹ 🔸بیان دیدگاه به عقیده مشهور فیلسوفان ، ماده به معنای هیولا (جز خارجی و ثابت جسم که محل صور مختلف قرار می گیرد)و مادی موجودی است وابسته به ماده به نحوی که مستقل از ماده امکان بقاء ندارد . به نظر می رسد همه فیلسوفانی که هیولا را به عنوان ماده اولی پذیرفتند ، به این تعریف از ماده و مادی معتقد شده اند . در برابر مادی ، موجود مجرد ، موجودی است که نه ماده است و نه 🔹بررسی پذیرش این معیار در تمایز میان موجود مادی و مجرد به پذیرش وجود ماده یا هیولا در خارج است در حالی که ادله وجود ماده ، توان اثبات وجود خارجی آن را ندارد . هیولا به عنوان جزء خارجی و بالقوه محض اصلا وجود خارجی ندارد تاچنین تعریف و معیاری از موجود مادی، صحیح باشد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۲) 🔰بررسی معیار مقدار ، شکل، وضع، طول، عرض،ارتفاع و رنگ 📜برگرفته از نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۳۹۹_۴۰۱ 🔸بیان دیدگاه برخی دیگر از متفکران مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ را ملاک تمایز موجود مجرد و مادی و معیار تعریف آنها دانسته اند و بر اساس آن معتقد شده اند مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ، ویژگی های مخصوصِ موجودات مادی هستند و هر موجودی که این ویژگی ها را نداشته باشد ، مجرد است . 🔹بررسی به نظر می رسد این معیارها ، معیار دقیقی برای تعریف و تمایز موجود مادی نیستند و نمی توانند آنها را از موجودات مجرد جدا سازند . زیرا این معیارها ، مخصوص موجودات مادی نیستند و در مجردات مثالی نیز وجود دارند . توضیح آنکه این معیار ها از مادی و مجرد بر اساس مبنای مشائیان مطرح شده است . از منظر مشائیان، عالَم موجودات بر دو قسم هستند : عالَم عقل که عالَم مجردات است و عالم ماده که عالَم اجسام است؛ اجسامی که دارای مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض و ... هستند. هر موجودی که آنها را نداشته باشند، مجرد است. امّا پس از مشائیان ، شیخ اشراق و صدر المتالهین ، عالم دیگری را به نام عالم مثال اثبات کرده اند که از نظر مرتبه وجودی، بالاتر از عالم ماده و پائین تر از عالم عقل است؛ زیرا از سویی همانند عالم ماده دارای مقدار، شکل، وضع، طول ، عرض ، ارتفاع و رنگ است ، و از سوی دیگر ، محدودیت های عالَم ماده را ندارد . ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
1401.08.17-اسفار - تبیین نقد نظریه علامه مصباح در بحث وجود ربطی_۲۰۲۲_۱۱_۰۸_۲۱_۳۵_۰۴_۵۶۰.mp3
1.02M
📜تبیین نقد علامه مصباح به علامه طباطبایی رحمهما الله در وجود ربطی 👤آیت الله فیاضی حفظه الله 🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح @PhilosophyofAyatollahMesbah https://eitaa.com/joinchat/4039639189C2abefc3ea2
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۳) 🔰 قوه استعداد و تغییر برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص ۴۰۲_۴۰۴ به اعتقاد برخی دیگر از متفکران ، موجود مادی ، موجودی است که قوه و استعداد دارد و بالتبع می تواند تغییر کند مانند دانه سیب که استعداد درخت شدن را دارد و در صورت نبود مانع، تغییر کرده و به درخت سیب تبدیل می شود ؛ از این رو هر موجودی که قوه و استعداد داشته باشد و بتواند تغییر کند ، مادی است و هر موجودی که دارای قوه و استعداد نیست و نمی تواند تغییر کند مجرد خواهد بود . 🔹بررسی باید ببینیم مراد از "قوه" در ملاک مزبور چیست : 1⃣ هیولا : اگر مقصود هیولا یا چیزی باشدکه از هیولا ناشی می شود ، از اساس مورد قبول نیست زیرا قوه به این معنا اصلا قابل اثبات نیست تا این که معیار تمایز موجودات مادی و مجرد قرار گیرد . 2⃣ استعداد و قابلیت تغییر کردن : اگر مراد از "قوه" استعداد و قابلیت تغییر کردن موجود از حالتی به حالت دیگر باشد: چنین معنایی از قوه ، منافاتی با موجودات مجرد ممکن نخواهد داشت .ممکن الوجودها به دلیل محدود بودن ، برخی از کمالات وجودی را ندارند ، از این رو ،آنها در خصوص کمالاتی که ندارند، بالقوه هستند . موجودات مجرد ممکن نیز چنین هستند و درباره کمالاتی که ندارند ، بالقوه می باشند ، اساسا اعتقاد به عدم تحقق قوه و تغییر در موجودات مجرد باطل است زیرا که ادله ای که تغییر در موجودات مجرد را انکار می کند مبتنی بر پذیرش قوه به معنای هیولا در موجودات مادی می باشد و مفادش این است که موجودات مجرد به دلیل آنکه هیولا ندارند ، تغییر و حرکت در آنها محال است در حالی که اساس این مبنا(وجود هیولا) باطل است ، به همین جهت ، ادله مزبور صحیح نخواهد بود . نکته : در اینجا در صدد این نیستم که بگوییم همه مجردات ممکن ، بالضرورة دارای قوه هستند بلکه می خواهیم بگوییم چنین چیزی استحاله ندارد . ناگفته نماند بر اساس ادله نقلی همه ممکن الوجودها دارای قوه و استعداد هستند. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۴) 🔰 حرکت برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۴۰۴_۴۰۸ معیار دیگری که در تمایز موجودات مادی از موجودات مجرد بیان شده است حرکت است که بر اساس آن هر موجودی که حرکت داشته باشد، موجود مادی است، و هر موجودی که حرکت نداشته باشد، مجرد است. 🔹بررسی پیش از بررسی این مسئله ، لازم است معنای حرکت را مشخص کنیم . تعاریف متعددی برای حرکت بیان شده که مهم ترین آنها در دو دسته قرار می گیرند : 1⃣تعاریفی که در آن واژه « قوه» به کار رفته است :خروج تدریجی از قوه به فعل. 2⃣تعاریفی که در آن ها واژه «قوه» استفاده نشده است که می توان آنها را این گونه خلاصه کرد: سیلان وجود یا همان وجود سیال یا تغییر تدریجی شیء حال باید معنای قوه را مشخص کنیم الف) هیولا: با انکار وجود هیولا در خارج ، وجود چنین قوه ای نیز در خارج انکار می شود. ب)حالتی در وجود سیال(در حقیقت این تعریف از دسته دوم تعاریف محسوب می شود) به این معنا که موجوداتی استعداد دارند تا با حرکت وجودی خویش حالت لاحق را دارا شوند : حرکت به این معنااختصاص به موجودات مادی ندارد. زیرا ادله انکار تغییر و حرکت ( که قسمی از تغییر است ) در موجودات مجرد بر پذیرش قوه به معنای هیولا مبتنی است در حالی که این مبنا باطل است . لذا دلیلی بر استحاله استعداد ، تغییر و حرکت در موجودات _ اعم از مجرد مثالی و یا عقلی _ وجود ندارد و یا دست کم ما چنین دلیلی نیافتیم . علاوه بر این که می توان ادله نقلی بر وقوع تغییر و حرکت در همه موجودات ممکن از جمله موجودات مجرد اقامه کرد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ ادله نقلی وقوع تغییر و حرکت در همه موجودات ممکن برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۴۰۶_۴۰۸ در اینجا به دو دسته از ادله نقلی بر «وقوع استعداد ، تغییر و حرکت در ممکنات» اشاره می کنیم : 1⃣بر اساس برخی روایات ویژگی « ثبات و عدم تغییر » ویژگی مخصوص خداوند متعال است و غیر از او، همه موجودات دارای تغییر هستند و از آنجا که هر تغییر ملازم با حرکت است (زیرا تغییر تدریجی عین حرکت و تغییر دفعی همراه با حرکت می باشد ) همه مخلوقات دارای حرکت نیز می باشند: «عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ:- سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ قُلْتُ أَمَّا الْأَوَّلُ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ وَ أَمَّا الْآخِرُ فَبَيِّنْ لَنَا تَفْسِيرَهُ فَقَالَ إِنَّهُ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ إِلَّا يَبِيدُ أَوْ يَتَغَيَّرُ أَوْ يَدْخُلُهُ التَّغَيُّرُ وَ الزَّوَالُ أَوْ يَنْتَقِلُ مِنْ لَوْنٍ إِلَى لَوْنٍ وَ مِنْ هَيْئَةٍ إِلَى هَيْئَةٍ وَ مِنْ صِفَةٍ إِلَى صِفَةٍ وَ مِنْ زِيَادَةٍ إِلَى نُقْصَانٍ وَ مِنْ نُقْصَانٍ إِلَى زِيَادَةٍ إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ فَإِنَّهُ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ بِحَالَةٍ وَاحِدَةٍ هُوَ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُوَ الْآخِرُ عَلَى مَا لَمْ يَزَلْ وَ لَا تَخْتَلِفُ عَلَيْهِ الصِّفَاتُ وَ الْأَسْمَاءُ كَمَا تَخْتَلِفُ عَلَى غَيْرِهِ مِثْلُ الْإِنْسَانِ الَّذِي يَكُونُ تُرَاباً مَرَّةً وَ مَرَّةً لَحْماً وَ دَماً وَ مَرَّةً رُفَاتاً وَ رَمِيماً وَ كَالْبُسْرِ الَّذِي يَكُونُ مَرَّةً بَلَحاً وَ مَرَّةً بُسْراً وَ مَرَّةً رُطَباً وَ مَرَّةً تَمْراً فَتَتَبَدَّلُ عَلَيْهِ الْأَسْمَاءُ وَ الصِّفَاتُ وَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ بِخِلَافِ ذَلِكَ‌» 2⃣دسته ای دیگر از روایات بر موت همه مخلوقات اعم از مخلوقات مجرد و مادی دلالت دارند، و عروض موت در موجود نیز مستلزم تغییر در وجود اوست؛ از این رو، می‌توان گفت همه موجودات ممکن، تغییر دارند و از آنجا که تغییر، ملازم با حرکت است، همه آنها دارای حرکت نیز خواهند بود: «عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي يَعْقُوبُ الْأَحْمَرُ قَالَ: دَخَلْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع نُعَزِّيهِ بِإِسْمَاعِيلَ فَتَرَحَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَعَى إِلَى نَبِيِّهِ ص نَفْسَهُ فَقَالَ‌ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ‌ وَ قَالَ‌ كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ‌ ثُمَّ أَنْشَأَ يُحَدِّثُ فَقَالَ إِنَّهُ يَمُوتُ أَهْلُ الْأَرْضِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدٌ ثُمَّ يَمُوتُ أَهْلُ السَّمَاءِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدٌ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ ع قَالَ فَيَجِي‌ءُ مَلَكُ الْمَوْتِ ع حَتَّى يَقُومَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِيَ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ ع فَيُقَالُ لَهُ قُلْ لِجَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ فَلْيَمُوتَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا رَبِّ رَسُولَيْكَ وَ أَمِينَيْكَ فَيَقُولُ إِنِّي قَدْ قَضَيْتُ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ فِيهَا الرُّوحُ الْمَوْتَ ثُمَّ يَجِي‌ءُ مَلَكُ الْمَوْتِ حَتَّى يَقِفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِيَ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ فَيَقُولُ قُلْ لِحَمَلَةِ الْعَرْشِ فَلْيَمُوتُوا قَالَ ثُمَّ يَجِي‌ءُ كَئِيباً حَزِيناً لَا يَرْفَعُ طَرْفَهُ فَيُقَالُ مَنْ بَقِيَ فَيَقُولُ يَا رَبِّ لَمْ يَبْقَ إِلَّا مَلَكُ الْمَوْتِ فَيُقَالُ لَهُ مُتْ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ فَيَمُوتُ ثُمَّ يَأْخُذُ الْأَرْضَ بِيَمِينِهِ وَ السَّمَاوَاتِ بِيَمِينِهِ‌وَ يَقُولُ أَيْنَ الَّذِينَ كَانُوا يَدْعُونَ مَعِي شَرِيكاً أَيْنَ الَّذِينَ كَانُوا يَجْعَلُونَ مَعِي إِلَهاً آخَرَ.» ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool
⚪️ معیار تعریف مادی و مجرد؛ بررسی دیدگاه ها(۵) 🔰 زمان برگرفته از 📜نگاهی نو به فلسفه اسلامی ص۴۰۸_ ۴۰۹ تعریف و معیار دیگری که برای موجودات مادی بیان شده، زمان است که براساس آن، هر موجودی که زمان داشته باشد، مادی است؛ زیرا زمان مقدار حرکت است و موجود مادی به دلیل آنکه حرکت دارد، زمان نیز دارد. در مقابل، هر موجودی که زمان نداشته باشد مجرد است . 🔹بررسی زمان، مقدار متصل غیر قاری است که بر حرکت عارض می شود؛ به همین دلیل، در هر موردی که حرکت موجود شود، زمان نیز موجود خواهد بود. بنابراین اگر حرکت را مخصوص موجودات مادی بدانیم، زمان نیز مخصوص موجودات مادی خواهد بود؛ اما همانطور که بیان شد حرکت مخصوص موجودات مادی و عنصری نیست و می تواند در همه موجودات ممکن الوجود اعم از مادی و مجرد موجود باشد. لذا نمی توان زمان را به عنوان ملاک تمایز موجودات مادی و عنصری از موجودات مجرد معرفی کرد. ◀️مکتب فلسفی استاد فیاضی 🆔 @FayaziPhilosophicalSchool