هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
✅ بخوانیم
⬅️➡️ دگر بار، تقابل همهی ایمان مقابل همهی کفر
🔸تفکر استراتژیک، تکرار میشود. اشراف بر تاریخ به شما نشان میدهد وقایع تازه نیستند؛ هر آنچه قبلاً اتفاق افتاده را امروز، بازتولید میکنند.
🔸آلبوم بالا را دوباره ملاحظه نماییم تا بدانیم چرا شرایط کنونی کشورمان مشابه #جنگ_احزاب در صدر اسلام است.
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
🔰 جنگ احزاب آخرين تلاش مشركان براى ايجاد يك جبهه قوى و همگانى بر ضد اسلام بود.
🔺در این جنگ سه جبهه فشار در مقابل مسلمین صفآرایی شد:
۱- جبهه تهدید و تهاجم نظامی
۲- جبهه جنگ تحمیلی اقتصادی
۳- جبهه فتنه منافقین داخلی
⬅️ رسول اکرم(ص) در جنگ احزاب، سه جبهه تنظیم نمود:
1️⃣ حفر خندق به دور شهر و مقابله نظامی
2️⃣ مقابله با فتنهگری فتنهگران داخلی
3️⃣ دیپلماسی اقتصادی و عمومی
✅ نکته مهم: هر سه محورِ فشار به مرور خنثی شد و مسلمین توانستند از این تنگنا خارج شوند.
💚جنگ احزاب، فرآیند تکامل توحیدی یک جامعهی دینی است.
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸مناظره با موضوع بررسی اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی
🔹یکشنبه هشتم دی ماه
🔹ساعت ۲۱ شبکه ۴
🆔 @rasanewsagency
اندیشکده فطرت برگزار میکند:
اکران مستند #اختاپوس
مستندی در مورد #مافیای صنعت خودروی ایران
جمعه ساعت 15:30
اراک - میدان نماز - خیابان نوید - حسینیه شهدا
#اندیشکده_فطرت
ورود برای علاقمندان آزاد است.
#مستند_اختاپوس
#صنعت_خودرو
#مافیا
@FetratArak
📌 اینکه میگویند زن نمیتواند قاضی شود، این عیب نیست، اینکه میگویند نمیتواند مرجع شود نقص نیست...
👌اینها یک سری مسؤولیت اجتماعی هست، مقام نیست، زن میتواند به مقامی برسد که هزار تا قاضی و مرجع تربیت کند و آموزش بدهد، مسؤولیت را با مقام خلط نکنید.
🔰 آیتالله جوادی آملی
✌جنبش مردمی حلالزادهها
📡 @HalalZadeha
📝 #تحلیل_فیلم
🔰سرانجام یک تمدن؛ گدایی محبت از توالت تا نپتون!
✍️فیلم «به سوی ستارگان» در یک خط، جستوجوی یک پدر گمشده توسط پسرش بود. پسری که پدرش را قهرمان میدانست اما غافل از اینکه واقعیتهای دیگری در مورد او هست که پسر نمیداند تا جایی که میفهمد #پدر (کلیفورد مکبراید) عامل ارسال امواج مرگبار به سوی زمین است و باید مانع کار او شوند. #پسر (روی مکبراید) با بازی "برد پیت" به ماموریت فرستاده میشود تا بلکه بتواند پدرش را قانع کند تا از این کار انصراف دهد. نهایتا در نقطه اوج قصه، مقابله پدر و پسر را میبینیم که «روی» میگوید:
«او میتونست چیزی که اونجا نبود (حیات) را ببینه، اما چیزی که جلوی چشمش بود (پسرش) را نبینه!» کسانی که فیلم را دیدهاند میدونن که اساسا مسأله پدر یعنی آقای مکبراید، به ثمر رساندن پروژهای با عنوان «لیما» بود که در صدد پیدا کردن #منشا_حیات در #کیهان بودند. این قدر این مسألهی علمی برای پدر مهم بود که همه چیزش را فدای آن کرده بود؛ از خانوادهاش گذشته بود و بیمهری کرده بود، همکارانش را به قتل رسانده بود، حتی از خودش هم گذشته بود. همه چیز را فدای کشف حیات در کیهان و در جایی غیر از زمین کرده بود. اما حرف صریح فیلم این است که حیاتی آن بیرون وجود ندارد، #حیات و زندگی همین جاست؛ در همین حوالی در همین محبتهایی که میتواند بین یک پدر و پسر برقرار شود. اما موهومات علمی آن چنان چشم پدر را کور کرده که پسرش و اشتیاق او به خودش را نمیتواند ببیند؛ پسری که سالهای نوری را طی کرده تا به پدر در نزدیکی سیاره نپتون برسد! تو گویی میخواهی لحظهای کلیفورد را ببینی و به او بگویی: «بابا! یه کم آدم باش! پسرت این همه راه آمده دنبال تو، لااقل یه ابراز مهر و محبتی یه توجهی یه کم مهربانی...» روی بیچاره گدای محبت پدر هست، دقیقا همان گدایی محبت پدرانهای که جوکر در فیلم «جوکر» از وین پدر، در توالت میکند! و چه لوکیشنی برای این گدایی محبت انتخاب شده: توالت!
❓تمدن غرب واقعا چه کرده؟؟!
🔻گویا آن قدر در پی توسعه و کشف بوده که سادهترین مناسبات انسانی را فراموش کرده. این فیلمها نمونههایی از فریادهای فطرت انسانیست. در جستوجوی علم چه ظلمها که نکردند؛ از ظلم به محیط زیست تا ظلم به حیوانات تا ظلم به انسانها. دکارت فیلسوف فرانسوی در چهارصد سال پیش میگفت که باید طبیعت را زجر دهید تا قوانینش را به شما بگوید! چنین رویکردی بشر غربی را امروز به جایی رسانده که باید فیلم بسازد و بگوید آن سوی کیهان هیچ خبری نیست، هر چه هست در همین چیزهای کوچکیست که دور و برمان هست.. در همین نگاهها در همین محبتها در همین روابط انسانی. اساساً حیات و زندگی در همین شوق و شور عشقها و علاقههاست که انگیزه و انرژی زندگی و ادامه حیات را تولید میکنند. حیات را نمیشود در پشت میکروسکوپها و تلسکوپها یافت، حیات را در قلبها و اندرون چشمها و نگاهها باید جست...
#سینمای_استراتژیک
#فرماندهی_فضایی_آمریکا
✍️ حسامالدین حائریزاده - اندیشهجو و فعال رسانهای
▫️ instagram.com/p/B6aKV9KAZHk/?igshid=d7veowbql8k1
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
🔴حسن سبحانی:
▪️تردیدی ندارم که یکی از اصلی ترین ادله نابسامانی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر، سیاست های اقتصادی مولد فقر و افزایش فقیران است و در این میان ، سهم نظام بانکیُ مبتنی بر ساز و کار محوری «بهره »های عمدتا بیش از بیست درصدی ، تعیین کننده و اساسی بوده و می باشد.
▪️از سوی دیگر تنها قانونی که بعد از انقلاب اسلامی در ارتباط با امور اقتصادی تصویب شد و نشانی از استثمار ستیزی اسلام داشت قانون بانکداری بدون ربا در سال ۱۳۶۲بود که حتی برای یک روز هم در ایران اجرائی نشد ، زیرا مقامات بانکی کشور ، قانون را از طریق جایگزینی آئین نامه های منحرف از قانون، در همان شاهراه بانکداری ربوی استحاله کردند و رسم رباخواری مدرن را در زر ورق جعلی «سود » ، در ایران اسلامی آنچنان ماندگار نموده و عمق بخشیدند که هیچ دشمنی آشکار و پنهانی با « اسلام» ، نمی توانست اینگونه آبرو و حیثیت اسلام را ببرد و آن را توجیه گر یک نظام بانکی استثماری و ویرانگر معرفی نماید!.
➕ نظامی که در آن رباخواران ، رفعت گرفتند و عاملان کار، در شرمندگی ناشی از عدم امکان تامین قوت لایموت بستگان ماندند،و به اسارت دائمی فقر در آمدند .
▪️با این حال، نکته عجیب این است که در این روزها، و در بحبوحه گرفتاری های کشور، کسانی در مجلس، بدون عنایت به آن غبن غیر قابل توصیف کشور ناشی از استمرار ربوی سیستم بانکی، در حال تلاش برای نهائی کردن قانونی هستند که تمامی اعوجاجات و انحرافات عمدتا آگاهانه سی و شش سال گذشته را قانونی می کند و خواسته یا ناخواسته در مقابل نفوذ سرمایه داران زالو صفت ( و نه سرمایه گزاران پاکدست) و پشتیبانان فکری توجیه گر رباخواری در اقتصاد گرفتار و غیر مولد ایران امروز، که در دهه های گذشته بر رانت رباخواری و رانت وابستگی به دشمنان آگاه ایران و اسلام تکیه زده بودند، تسلیم و غلبه موذیانه جریان فکری رباخوار را ، رسمیت می بخشد.
▪️این حقیر مدعی نیست که عمده معماران و به فرجام برندگان « طرح بانکداری جمهوری اسلامی» به نحوی آگاهانه، منویات ربوی دارند اما با مطالعه طرح بانکداری مطرح در مجلس، مطمئن هستم که قاطبه آنان نه #پول را می شناسند و نه #بانک را .
✔️ لذا از آن بزرگواران تقاضا می کنم حالا که در عمر مفید مجلسی خود ،کاری اصولی برای حذف استثمار نظام بانکی نکرده اید ، لااقل در این ماه های پایانی عمر مجلس ، دست از رسوا کردن بیشتر اسلام ، از طریق تصویب ساز و کار های ظاهرالصلاح و فریبنده #اسلامیزه کردن بانکداری ربوی مندرج در طرح بانکداری جمهوری اسلامی بر دارید.
_______
✊نهضت مردمی ممانعت از جنگ باخدا
📡 @reba_ir
🔻وقتی از اختاپوس میگیم، دقیقاً از چی حرف میزنیم..
🔺سه سال قبل درست در زمانی که خبر تعطیلی کارخانه هواپیماسازی شاهینشهر اصفهان منتشر شد، عربستان سعودی از نخستین هواپیمای مونتاژ خود رونمایی کرد. و امسال هم درست در زمانی که رونمایی مستند #اختاپوس لغو میشود، ترکیه از نخستین خودروی ملی خود رونمایی میکند!
🔸گفتنیست مستند اختاپوس، با بررسی مافیایی که به جان صنعت خودروسازی ایران افتاده است، به چرایی عدم تولید خودروی باکیفیت ملی از ابتدای انقلاب تاکنون میپردازد.
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
اندیشکده فطرت
کلاس #حکمت_و_استراتژی_برای_کودکان سطح یک - ترم پاییز 🆔 @FetratArak
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
#استراتژی_برای_کودکان
#هفت_متعلق_ایمان
🆔 @Fetratarak
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨
به نام خداوند متعال
به اطلاع برادران و خواهران گرامی می رساند:
اندیشکده فطرت اراک رسالت خود را در حیطه مسائل مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی غنی سازی فرهنگ سیاسی جامعه می داند و ضمن ادای احترام به همه نامزدهای نمایندگی مجلس، در رد یا تأیید هیچ یک از نامزدهای محترم، موضع گیری نداشته است.
@FetratArak
چرا احیای عدالت در ایران امروز دشوار است؟
احیای عدالت اجتماعی و مبارزه علیه تبعیضهای اقتصادی در ایران امروز بسیار دشوار است. در سه دهه گذشته در ایران عملا یک جامعه سلسلهمراتبی -یک کاست طبقاتی- بازتولید و تثبیت شده. از زایشگاه تا مهدکودک و مدرسه تا خانه سالمندان و قبر، طبقات از یکدیگر تفکیک میشوند تا کت و عبا و حتی کفن اشراف و فرزندانشان از برخورد با کت و عبا و کفن فقرا و مردم عادی آلوده نشود.
مسلما طبقات برخوردار آنچه به دست آوردهاند را پس نخواهند داد. اما دشواری اصلی عدالتخواهی جای دیگری است. در اینجاست که عامه مردم، و حتی طبقات پایینی به «فرم» و اصل این جامعه طبقاتی دیگر اعتراض ندارند. فقط میگویند چرا ما و خانوادهمان در طبقات بالاتر این ساختمان نیستیم. ما با جامعهای طرفیم که فقرایش به ثروتمندان و سلبریتیهایش نمیگویند از کجا آوردهای. بلکه با حسرت و احترام به آنها نگاه میکنند و آنها را الگوی موفقیت و پیشرفت میدانند.
رفسنجانیسم، مثل تاچریسم در انگلیس و ریگانیسم در آمریکا و نئولیبرالیسم در نقاط دیگر جهان، موفق شده نه فقط مخالفانش که حتی کارگران و مستضعفان و محرومان جامعه، و به عبارتی حتی قربانیانش را با خود همراه و همفکر و همدست کند.
به هر گروه حمله کنید طرفدارانشان فریاد میزنند زحمت کشیدند و «حق» شان است. از دارایی سلبریتیها، دکترها، وکلا، تاجران بپرسید عدهای میگویند زحمت کشیدند و حقشان است. بپرسید «ایران مال»ها و فلان استارتآپهای هزار میلیاردی از کجا آمدند، عدهای میگویند زحمت کشیدند و حقشان است. برخلاف سالهای بعد از انقلاب که ثروت فراوان نشانهی طاغوت بود، امروز کمتر کسی اصل جامعهای که یک نفر میلیونها برابر دیگران دارد را زیر سوال میبرد.
این «طبیعی شدن جامعه به شدت طبقاتی» دلیل وجود آقازادهها و رانتخواران مذهبی و تکنوکراتهای سکولاری است که نه فقط عذاب وجدان یا نگرانی از قضاوت جامعه درباره منبع ثروتشان ندارند بلکه با قلدری به ژن خوب (ترجمه همان طبقه خوب) شان مینازند و تهدید به مهاجرت و بردن ثروتشان از این کشور میکنند.
دقت کنید که جامعه فقط وقتی از «قلدری طبقاتی» دردش میگیرد که به شکلی عیان با ساختار سیاسی گره خورده باشد. قلدری پسر محمدرضا عارف یا آیتالله نورمفیدی نماینده ولی فقیه و برادرزاده فلان امام جمعه و خواهرزاده فلان سردار و وزیر توی ذوق جامعه میزند و به حق باعث انزجار میشود ولی قلدری طبقاتی جراح برجساز کراواتی یا فوتبالیست و سلبریتی که ظاهری اپوزیسیون دارد با نفرت جامعه روبرو نمیشود. در حالیکه دومی هم با شبکه قدرت سیاسی و رانتی پیوند دارد. حقوق نجومی فلان مدیر دولتی و نهادی به حق باعث عصبانیت جامعه میشود ولی درامد ماهی یک میلیارد تکنوکرات بخش خصوصی یا تاجری که به شکلی بخشی از همان نظام اقتصادی و سیاسی است نه. این نشان میدهد که اصل «جامعه به شدت طبقاتی» در ایران دیگر محل سوال و شک نیست.
این فرایند طبیعیشدن «حق» محصول تزریق سه دهه ایدئولوژی کاذب توسط رفسنجانیسم از یک سو و فرهنگی و غیراقتصادی شدن امر سیاسی در چند دهه گذشته از سوی دیگر است. فرایند «طبیعی شدن حق میلیونها برابر بیشتر داشتن»، مهمترین ابزار مشروعکنندهی غارت و سهمخواهی و رانتخواری در ایران امروز است. رفسنجانیسم برای تزریق این ایدئولوژی کاذب دو بال دیگر هم داشت: اصلاحطلبی و اصولگرایی. اولی فضای سیاسی را با ارزشهای فرهنگی لیبرال و دومی با ارزشهای فرهنگی سنتگرایانه اشباع کردند. و با غیراقتصادی کردن سیاست، فرایند انباشت سرمایه و تثبیت طبقاتی دهه هفتاد و هشتاد و نود را پنهان و مخفی کردند.
به دعواهای عرصه عمومی دهه هفتاد نگاه کنید: دوچرخه سواری زنان هزاران صفحه روزنامه اصلاحطلبان/اصولگرایان را اشغال میکند در حالیکه هیچ فردی در هیچ یک از دو جناح فریاد نمیزند مدارس غیرانتفاعی نهادینهکردن «تفکیک طبقاتی» در پایینترین سن و متضاد با روح انقلابی است که میخواست امت بسازد. هیچکس نگفت از درون مدارس غیرانتفاعی که حس تعلق به طبقه برتر را به کودک میدهد باکری و همت و حججی بیرون نمیآید هیچ، حتی یک پزشک مسئول و غیرسوداگر هم بیرون نمیآید.
بگذارید اینگونه خلاصه کنیم: از اوایل دهه هفتاد گروهی با فریاد «وای آزادی» و گروهی با فریاد «وای شریعت» بازتولید جامعه طبقاتی و اشراف قبل از انقلاب را در ذهن مردم به حاشیه بردند و فرعی کردند. به عبارتی این دو گروه آنقدر درباره تفکیک جنسیتی پیادهروها و استادیومها و میزان مجاز موی سر زنان بر سر هم فریاد زدند و جامعه هم با این دعوا همراهی کرد که مردم ندیدند سرتاسر خیابانها/مدارس/دانشگاهها/بیمارستانها و حتی قبرستانها «تفکیک طبقاتی» شدهاند. و بازندگان آنها بودند که بیشتر از همه برای انقلاب هزینه داده بودند.
کانال تلگرام علی علیزاده
t.me/jedaal