حال وهوای #حاج_آقا_مجتبی درساعات ولحظات پایانی ماه مبارک #رمضان . 💫 اگرهوای حضرت دوست کردید ودلتون شکست و قطره اشکی جاری شد، برای همه دعاکنیم. 😢🤲 #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان #رمضان 🆔 @Fetrat_Base

#عکس_نوشته 165 💢 #بوی_سیر 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1⃣3⃣۩

🤱 #شب‌نشینی_مادرانه 32 یه جعبه مداد رنگی ✏️🌈 #نگاه_اول 📝تمام برنامه ریزی های این چند روزه ی من برای شیرین تر شدن ، روزه های روزه اولی خونمون بود. یه مجموعه کامل ، یه سنگ تموم حسابی ، لابه لای اون همه ایده‌ی ریز و درشت که جلوی چشمام رژه می رفتند، یه کار ترکیبی، خیلی با دلم بازی میکرد.🧐 📿 نمازش رو که خوند تا اومد سجاده کوچیکش رو جمع و جور کنه بهش گفتم یه نگاهی هم بنداز به صفحه آخر قرآنی که اون روز هدیه گرفتی از حاج آقا.😊 📚عین فنر پرید و از روی طبقه کتابخونه بَرش داشت ، یه تیکه کاغذ که روزه داریش رو تبریک گفته بود و کلی نقاشی ریز و درشت و مراحل دست یابی به یک گنج باحال .😍 نگاهش که به نقشه افتاد ، چشمهایش برق زد .🤯 پله اول ؛ روی جلد همون قرآن بود ، همون دست نوشته حاج آقا که چند روز قبل خواهش کرده بودیم اولین هدیه معنوی فرشته کوچولو ما رو با یه یادگاری زیبا همراه کرده باشه👇 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1️⃣4⃣۩

🤱 #شب‌نشینی_مادرانه 32 دختر عزیزم این کتاب رو بخون تا به یک #گنج برسی . سوال پرسید ، مامان یعنی چی ؟ چی کار کنم ؟ خب یه کم قرآن بخون برام دست و پا شکسته اما با شوق تمام سوره حمد رو خوند ، گفت بسه مامانی ؟ گفتم ؛ آره . فریاد زد آخ جون ، رفتم مرحله بعد .😍😍 👈مرحله بعدی کمک به من بود که تهیه افطاری و بالاخره بعد از یه کم بازی با بابا و تمیز کردن اتاقش آدرس گنجش کامل شد و یه جعبه مدادرنگی 36تایی از همون هایی که چند روز بود که منتظرش بود، ثمره تلاش امروزش رو زیر تختش پیدا کرد 👏🌈 و بالاخره گنجش رو پیدا کرد ، از صمیم قلبم آرزو کردم یه روزی معنی واقعی جمله حاج آقا رو که روی جلد قرآنش براش نوشته بود رو بفهمه .🙏 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1⃣5⃣۩

#شب‌نشینی_مادرانه 32 #نگاه_دوم : یادش بخیر، 8ساله بودم ، اولین سالی بود که روزه کامل می گرفتم ، سال قبلش هم روزه گرفته بودما ، به قول مامانم کله گنجشکی ، البته نه همین طور که هر چی که خواستم بخورم ها ، نه ❗️ 🕐ظهر که میشد یک ساعت فرصت داشتم که هرچی میخواستم بخورم ، ساعتم که تموم میشد ، دوباره تا غروب ، اجازه خوردن چیزی رو نداشتم .📛 اما اون سال یادم نمیره ، یه روز گرم ماه رمضان، با شنیدن اذان پشت سر مامانم ، نمازم که تموم شد ، مامان جون گفت : 📚 یک نگاهی بنداز به قرآنی که حاج آقا اون روز بهت هدیه داد ، یادش به خیر کی فکرش رو میکرد اون قرآن بشه انیس و مونس یک عمر خلوت های گاه و بیگاه من با خدا؟😢 عین فنر از جا پریدم ، رفتم از توی قفسه کتابها ، قرآن خوشگلم رو برداشتم ، همون قرآنی که نمیدونستم چرا از بین اون همه آدم توی مسجد، حاج آقا به من هدیه اش داد.😍 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1⃣6⃣۩

#شب‌نشینی_مادرانه 32 📍با راهنمایی های مامان،یه نقشه گنج پیدا کردم یکی یکی مراحلش رو مثل یه باستان شناس واقعی در خدمت مادرم سپری کردم ، قرآن رو که خوندم ، مرحله ی بعدش به قول مامانم «بالوالدین احسانا » بود، نفهمیدم چی گفت ؟ 🤔 فقط اینو میدونم خیلی حرفه ای ما رو سرگرم میکرد مامانم. مرحله آخریش هم یه کاری بود که مامانم یا بابام رو خوشحال کنه.😯 منم چون میدونستم چی مامانی رو خوشحال میکنه ، سریع رفتم و اسباب بازی هام رو از کف اتاق جمع و جور کردم.🎠 بعد از سالها هنوز عکس خاطره اون مداد رنگی 36 تایی اون روز توی صندوقچه خاطراتم داره نگهداری میشه 👈و هر بار با خوندن جمله حاج آقا ، انگار عشق تازه ای توی وجودم واسه قرآن خوندن شعله میکشه.💝 دختر عزیزم این کتاب رو بخون تا به #گنج برسی .💎 ↪️جلسه قبلی ↩️ جلسه بعدی 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1⃣7⃣۩

🌹عید فطرت🌹 🌷عید بندگی🌷 برهمگی مسلمانان جهان مبارک باد 🌸🌸 #عید_فطر

🧒🏻 #بازی_های_کودکانه 85 🔆 #کاردستی 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358 📃۩2⃣2⃣1⃣8⃣۩