eitaa logo
ســا‌ئــلِ نُـــو‌ر
1.9هزار دنبال‌کننده
288 عکس
645 ویدیو
17 فایل
✨یا هو✨ به جمعمون خوش اومدین😇 مدافعان نور در مقابل قدرت پلید تاریکی👺!! برای امام زمان سربازی یا سربار؟! ❣مجموعه فرهنگی مذهبی صاحب الزمان❣ ارتباط با ما از طریق....😊👇 لینک ناشناس: payamenashenas.ir/Sun_of_the_sun آیدی مدیر: @Anbaoraglefsaszl
مشاهده در ایتا
دانلود
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
🌱 دوربین خدا روشنه! دیدین گاهی میریم عروسی یا جشن تولد، دوربین داره فیلمبرداری میکنه و تا نوبت به ما میرسه؛ خودمون رو جمع و جور میکنیم ! چرا؟! چون دوربین روی ما زوم میکنه؛ نکنه زشت و بد قیافه بیفتیم! اگه فقط به این فکر کنیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی ما هم زوم شده، شاید یه جور دیگه زندگی می کردیم! شاید اخلاقمون یه جور دیگه بود! شاید لحن صحبتمون یه جور دیگه میشد! 📌مطمئن باشیم که دوربین خدا همیشه روشنه و روی تک تک ما زوم شده؛ چون خودش فرمود: «ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق/۱۴) آیا نمی داند که خدا می بیند...
‌هیـچ‌وقت توزندگی‌تون‌هیـچ‌چیزیتون‌رو با‌بقیـه‌مقایسـه‌نکنیـد🚫 چه‌وضـع‌زندگی‌تون چه‌شغل‌یا‌تحصیلاتتون چه‌حتی‌همسـر‌یا‌فرزندتون اولین‌قیـاس‌کننـده‌ی‌دنیا شیـطان‌بود! آتش‌راباخاک‌مقایسـه‌کرد!-'
🌱 شیطان‌تشڪیلاتی‌ڪارمیڪنه! گام‌‌به‌گام‌‌میادجلـو! «خطوات‌شیطان˝» به‌همیـن‌معناست! وبرای‌غلبه‌بـرشیطان‌هم، لازمه که‌گـام‌بـه‌گام‌وتشکیلاتی‌عمل‌کـرد! اولین‌قدم‌کـارتشکیلاتی، ! بدون‌مدیریـت‌زمان‌ووقـت‌ات، نمیتونی‌برشیطان‌غلبـه‌کنـی! وقتت‌روپرنڪنی، شیطان‌برات‌برنامه‌ریزی‌میڪنه! 🙂 وقتت‌روپرمیڪنه‌ازڪارای‌بیھوده وبی‌فایده‌ڪه‌نامیده‌میشـه: لھـوولعب! یعنی‌پوچ، بیھـوده،مسخره‌بـازی ! ..
سلام لطفتونه ممنون از شما و ادمینای عزیز
تاریخ تولد: ۱ ژانویهٔ ۱۹۵۰ فوت: ۵ ژانویهٔ ۱۹۹۵ محل دفن: بهشت زهرا درجه: سرتیپ خلبان زاده: ۱۱ دی ۱۳۲۸; قاسم‌آباد، پیشوا، استان تهران شاخه نظامی: ارتش شاهنشاهی ایران; ارتش جمهوری اسلامی ایران فرماندهی: فرمانده پایگاه پنجم شکاری; معاون عملیات پایگاه دوم شکاری; مدیریت آموزش نیروی هوایی ارتش; معاون عملیات نیروی هوایی ارتش
ســا‌ئــلِ نُـــو‌ر
تاریخ تولد: ۱ ژانویهٔ ۱۹۵۰ فوت: ۵ ژانویهٔ ۱۹۹۵ محل دفن: بهشت زهرا درجه: سرتیپ خلبان زاده: ۱۱ دی ۱۳۲۸
وصیت‌نامه بنده خدا مصطفی اردستانی «اللهم اجعلنی من جندک فان جندک هم الغالبون و اجعلنی من حزبک فان حزبک هم المفلحون و اجعلنی من اولیائک فان اولیائک لاخوف علیهم و لا هم یحزنون اللهم انی اسئلک تجعل وفاتی قتلا فی سبیلک تحت رایت نبیک مع اولیائک و اسئلک ان تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک و اسئلک ان تکرمنی بهوان من شئت من خلقک و لا تنهی بکرامه احد من اولیائک اللهم اجعل لی مع الرسول سبیلا حسبی الله ماشاءالله» الهی از عمق جانم و با تمام وجودم شهادت می‌دهم به وحدانیت تو و رسالت رسول محمد (ص) و امامت علی (ع) و اولاد طاهرین او و از تو می‌خواهم که به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، پنج تن آل عبا که تمام جهان به خاطر آن‌ها برپاست، مرا از دوستان علی و اولاد علی قرار دهی. به حق علی بن حسین زین العابدین به من لذت عبادت و به حق باقرالعلوم لذت علم و به حق امام صادق لذت صداقت و به حق امام کاظم لذت فروبردن غضب و به حق امام رضا لذت رضایت از الله و به حق محمد بن علی لذت جود و ایثار و سخاوت و به حق علی بن محمد لذت هدایت و به حق امام حسن عسکری لذت سرباز و رزمنده اسلام بودن و به حق امام مهدی لذت فرماندهی بر سپاه اسلام را عنایت کن. حال چند کلامی از خودم. من برای همسر و فرزندانم شوهر خوبی نبودم. چون خودم را مدیون انقلاب و اسلام می‌دانستم؛ ولی همه را دوست داشتم به خاطر خدا اگر نتوانستم وقتم را صرف آن‌ها بکنم به دلیل نیاز اسلام و ملت مسلمان بود. امیدوارم که مرا ببخشید و برایم دعا کنند. شاید خداوند از گناهان من بگذرد. بعد از من گریه و زاری نکنند و اگر دل‌شان می‌سوزد به حال محمد و آل محمد بسوزد؛ و خواهش می‌کنم اصلا عکس مرا چاپ نکنید و برای من تبلغ نکنید و برای محمد و آل محمد و اسلام تبلیغ کنید. اگر از من جنازه‌ای ماند در بهشت زهرا در بین بسیجی‌ها دفن کنید [۱] و همه چیز مانند آن‌ها باشد. من حاضر نیستم کسی بعد از من در رنج بیفتد. در هیچ مورد. هر چه بنیاد برای یک بسیجی ساده انجام می‌دهد، بدهد و در بقیه امور طبق قوانین اسلام. والسلام، محتاج دعای همه [۱] این وصیت‌نامه پس از تدفین این شهید بزرگوار به دست آمد؛ لذا طبق خواسته خانواده ایشان محل دفنش در صحن حیاط امام زاده جعفر در شهرستان پیشوا از توابع ورامین که زادگاه وی نیز می‌باشد، بود.
39.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم محوری جشن غدیر با اجرای گروه آل یاسین و مجموعه فرهنگی مذهبی صاحب الزمان همراه با مسابقه و اعطای جوایز، آتش بازی و شام در مسجد جامع صاحب الزمان و کاروان شادی در روز عید غدیر تاریخ: ۴ و۵ تیرماه ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لَا يُلْسَعُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ 📚حدیث5785:من لا يحضره الفقيه الشيخ الصدوق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر پزشکیان رییس‌جمهور بشود ادامه دهنده راه روحانیه یعنی دولت سوم روحانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قال قالیباف: من کنت مولاه فهذا جلیلی مولاه پ ن : برسانید به گوش طرفداران آقای قالیباف
بسم الله الرحمن الرحیم
↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بہ‌نظرم‌هیچ‌وقت‌ۅاسہ‌توبہ‌ڪردن‌ دیرنیست؛ حتےهمین‌حالا! پس‌توبہ‌ڪن‌رفیق🙂 تومیتونے ترڪ‌گنـٰاه مرڪزنزدیڪےبہ خداست...🌱
👈 خانه ات که اجاره ای باشد... دائم به کودکت می گویی : میخ نکوب ، روی دیوارها نقاشی نکش . . . ومراقب خانه باش ✏ اما اینهمه مراقبت برای چیست؟! چون خانه مال تو نیست مال صاحبخانه ست . . . چون این خانه دست تو امانت ‌است... ❓ خانه دلت چطور !؟ خانه ی دل تمامش مال خداست؛ درخانه خدا نقش گناه کشیدن و میخ گناه کوبیدن ممنوع . . . !
🌱 زندگے مثل جلسه‌ امتحان اسٺ.📝 امتحانے ڪہ مہلٺش نامعلوم اسٺ باࢪها غلط می‌نویسـیم✏️ پاک می‌کنیم ...ولے دوباࢪه و دوباࢪه اشتباهمان ࢪا تڪࢪاࢪ می‌ڪنیم...❗️ غافل از اینکہ ناگـــــہان فرشتہ فریاد می‌زند: برگه ها بالا..📃 ⌛️وقٺ تمـــــام اسٺ... گاه وقت پاڪ ڪردن نداریم،آن‌وقٺ ما مے‌مانیم و اعمال ࢪیز و دࢪشتمان ... نگاهے ڪه هرجایے میچرخید و آن‌چہ‌نباید میدید... حجابے ڪھ گاه از سࢪ لجبازے، گاهے عادٺ و گاه غفلٺ رعایتش نڪࢪدیم ... ووو.... امࢪوز ڪه مہلٺ داࢪیم حواسمان باشد..👌🏻 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـــــرَجْ
بــــِسم الله الـرحــــــمن الرّحــــیم
تنها‌کسی‌کِ... تحتِ‌هیچ‌شرایطی‌تنهات‌نمی‌زاره‌.. همیشه‌کنارتِ‌،امام‌حسینه هرکاری‌کرده‌باشی،هرکی‌که‌باشی.. تنها‌کسی‌که‌میخرتت‌،ابی‌عبداللّه‌ست(:💚
| |🌱 هیچ وقت نگو: محیط خرابه ، منم خراب شدم!!! هر چقدر هوا سردتر باشد، لباست را بیشتر میڪنے! پس هر چه جامعه فاسدتر شد، تو را بیشتر ڪن ☝️🏻
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» 🔸استادی میگفت : این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد این جمله یعنی خدا می گوید: جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری ❗️تفاوت ظریفی است اگر بیقراری اگر دلتنگی اگر دلگیری گیر کار آنجاست که هزار یاد، جز یاد او، در دلت جولان می‌دهد و خواسته هایت را از مردم طلب میکنی نه او چاره ساز فقط خداست به دست مردم چشم ندوز    أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تلاوت زیبا موضوع: مکالمه ی شیطان با خدا که همه آنها را گمراه میکنم زیرنویس فارسی دارد۰ ✅
ســا‌ئــلِ نُـــو‌ر
‼️ آن طور که خودش تعریف می کرد از سادات و اهل تهران بود و پدرش از تجار بازار تهران. علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقش به شهدا، حجره ی پدر را ترک کرد و به همراه بچه های تفحص لشکر27 محمد رسول الله راهی مناطق عملیاتی جنوب شد. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان. بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کرد و همسرش را هم با خود همراه کرد.🔆 یکی دو سالی گذشته بود و او و همسرش این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندند. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلشان، از یاد خدا شاد بود و زندگیشان، با عطر شهدا عطرآگین🍃 تا اینکه... تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویش که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان آنان خواهند شد. آشوبی در دلش پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و او این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بود... نمی خواست شرمنده ی اقوامش شود.😓 با همان حال به محل کارش رفت و با بچه ها عازم شلمچه شد. بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردند و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما او... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادند و کارت شناسایی شهید به او سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید،به بنیاد شهید تحویل دهد.✅ قبل از حرکت با منزلش تماس گرفت و جویای آمدن مهمان ها شد و جواب شنید که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرش وقتی برای خرید به بازار رفته مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرده اند به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرش هم رویش نشده اصرار کند...😔 با ناراحتی به معراج شهدا برگشت و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداخت... "این رسمش نیست با معرفت ها. ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...😞". گفت و گریست. دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودش زمزمه کرد: «شهدا! ببخشید. بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»😞 وارد خانه که شد همسرش با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس او کسی در خانه را زده و خود را پسرعموی همسرش معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسر او بدهکار بوده و حالا آمده که بدهی اش را بدهد. هر چه فکرکرد، یادش نیامد که به کدام پسرعمویش پول قرض داده است...با خود گفت هر که بوده به موقع پول را پس آورده.😁 لباسش را عوض کرد و با پول ها راهی بازار شد. به قصابی رفت. خواست بدهی اش را بپردازد که در جواب شنید:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفت...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بود سر زد. جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...✅ گیج گیج بود. مات مات. خرید کرد و به خانه بر گشت و در راه مدام به این فکر می کرد که چه کسی خبر بدهی هایش را به پسرعمویش داده است؟ آیا همسرش⁉️ وارد خانه شد و پیش از اینکه با دلخوری از همسرش بپرسد که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرش مواجه شد که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار می گریست...😭😭 جلو رفت و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودند در دستان همسرش دید. اعتراض کرد که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی⁉️ همسرش هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود. خودش بود😭.کسی که امروز خودش راپسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود....😭 گیج گیج بود.مات مات... کارت شناسایی را برداشت و راهی بازار شد. مثل دیوانه ها شده بود. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می داد. می پرسید: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...⁉️ نمی دانست در مقابل جواب های مثبتی که شنیده چه بگوید...مثل دیوانه هاشده بود😭 به کارت شناسایی نگاه می کرد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...وسط بازار ازحال رفت... پی نوشت1. این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط این برادر برای حضار بیان شد. پی نوشت2. قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد.❤️ پی نوشت3. دوستانی که مایلند از نزدیک این شهید بزرگوار را زیارت کنند، آدرس مزار این شهید: کیلومتر5 جاده ساری نکا، بعد از بیمارستان سوانح و سوختگی، قبل از روستای خارکش شهید سید مرتضی دادگر