هدایت شده از [نویسندۀ نقلی]
خیلی خیلی زیاد واسم پیش اومده که از بعد محرم و صفر دلم شدیداً هیئت بخواد..
مخفیگاه جنگلی`
خیلی خیلی زیاد واسم پیش اومده که از بعد محرم و صفر دلم شدیداً هیئت بخواد..
++++++++++++++
واقعا به اون شبا دارم حسودی میکنم ، احساس میکنم قدر ندونستم ..
الانم توی موقعیتی هستم که به راحتی گریم میگیره . و اینطور موقع ها فقط به هیئت احتیاج دارم که کاملا تخلیه شم و حالم خوب بشه .
مخفیگاه جنگلی`
شما یادتون نمیادد:)
جدی یادم نمیاد و نمیدونم اسمِ این قسمت از خونه ها چیبود ، ولی وقتی بچه بودم خونه ی دختر خالم اینا ازینا داشت و ما همیشه میرفتیم اونجا بازی میکردیم . همیشه هم بهشون حسودی میکردم و دلم میخواست ماهم تو خونمون ازینا داشتیم :)
حتی تموم بازی ها و اتفاقاتی که اونجا میوفتاد رو یادمه قشنگ 🥲
هدایت شده از باغ خرمالو؛
«و اگر از شما در مورد شانس بپرسند..
پس بگو: از چهار هزار دین دنیا
من مسلمان شیعه و عاشق علی علیه السلام به دنیا آمدم..»
پن: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
مخفیگاه جنگلی`
_
۲۰۰ صفحه فقط مقدمه ست ،
و منی که هنوز فقط ۵۰ صفحه تونستم بخونم .