🌸🌸🌸🌸🌸
خداوند متعال فوووق العاده انسان رو درک میکنه...
هم گذشته تو رو میدونه...
هم آیندت رو میدونه...
☢ از ریزترین جزئیات و ویژگی های روحی و شخصیتی تو خبر داره!
👈 برای همین امتحانات تو رو همیشه "متناسب با شرایط زندگیت" طراحی و اجرا میکنه!
⭕️ اگرچه تو بارها بهش غر بزنی و ناشکری کنی ولی به فرشته ها و ملائکه میفرماید اذیت نکنید بنده منو... اذیت شده حالا یه حرفی زده... بهش بلا ندید... من از دلش خبر دارم...🌷
#خودسازی✨
🌹شهـــید هادی ذوالفقاری:
من یقین دارم چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی چیزها را از دست میدهد، چشم گنهکار لایق شهادت نیست.
#شهدا✨
تربیت ده قسمت دارد:
۹ قسمتش به عهده ی مادر خانواده است، آن یک قسمت باقیمانده که از ۹ قسمت مهمتر است به عهده ی پدر میباشد.
و آن اینست که مرد به مادر خانواده "توجه" کافی را داشته باشد
✅اگر تو او را وادار و مطيع خود نكنى او تو را مطيع خود خواهد ساخت
✍روزى حضرت على (ع ) از درب دكان قصابى مى گذشت .قصاب به آن حضرت عرض كرد: يا اميرالمؤ منين ! گوشتهاى بسيار خوبى آورده ام . اگر ميخواهيد ببريد. فرمود: الا ن پول ندارم كه بخرم . عرض كرد من صبر مى كنم پولش را بعدا بدهيد.
فرمود: من به شكم خود مى گويم كه صبر كند اگر نمى توانستم به شكم خود بگويم از تو مى خواستم كه صبر كنى ولى حالا كه ميتوانم به شكم خود مى گويم كه صبر كند. آرى ، خاصيت نفس اماره اين است كه اگر تو او را وادار و مطيع خود نكنى او تو را مشغول و مطيع خود خواهد ساخت .
ولى على (ع ) كه در ميدان جنگ مغلوب عمرو بن عبدودها و مرحب ها نمى شود، به طريق اولى و صد چندان بيشتر هرگز بر خود نمى پسندد كه مغلوب يك ميل و هواى نفس گردد.
📚 گفتارهاى معنوى ، ص ۲۶۲
✍️استاد فاطمی نیا:
هرکس که واقعاً بهسوی خداوند انابه و با تمام وجود توبه کند و بازگشت نماید و در راه قرب حضرت حق قرار گیرد، از جانب اهلبیت علیهمالسلام تحت اشراف خاص قرار میگیرد و نوری بهسوی او فرستاده میشود و زیر ذرهبین و توجه ائمهی طاهرین علیهمالسلام قرار میگیرد؛و لازم نیست که حتماً خود آن شخص هم تفصیلاً از این اشراف و نور معنوی اطلاع داشته باشد و یا اینکه حتماً به دیدار ظاهری امام زمان علیهالسلام برسد!
چهبسا فردی تحت اشراف خاص اهلبیت علیهمالسلام باشد و خودش خبر نداشته باشد! خداوند انشاءالله مرحمت فرماید تحت اشراف خاص آن بزرگواران قرار بگیریم که بالاتر از این چیزی نیست.
تجربه چند ساله يك روانشناس میگه:
ذهن یه یه آدم خوشبخت
پر از خوشی و فقدان رنج نیست
بلکه پر از انتخاب خوشیها و ندیدنِ
رنجهاست.
حال خوب با نداشتن درد شروع نمیشه
با پذیرش دردها و عدم تبدیلشون به رنج،
شروع میشه🌱ᥫ᭡
#داستان
✍پیر مرشدی با سه شاگرد مکتباش در حجرهای زندگی میکردند. یکی از شاگردان روزها در گرمای ظهر به پشت بام میرفت و زیر آفتاب میخوابید و شب هنگام که میشد به داخل حجره آمده و در داخل استراحت میکرد.
شاگردان دیگر بر کار او خرده میگرفتند و میگفتند: تو چرا معکوس عمل میکنی، و به جای آن که روز را در حجره بخوابی، پشت بام میخوابی و شب را که در پشت بام میشود خوابید تو در اتاق می خوابی؟!
شاگرد گفت: شما را توان درک کارهای من نیست، من مشغول ریاضت نفس خود و اصلاح آن هستم. شاگردان شکایت آن شاگرد به استاد کردند و از استاد خواستند تا او را نصیحت کند. استاد گفت: صبر کنید!!!
روزی استاد که از بیرون به داخل حجره آمد شاگرد را نیافت. دوستاناش گفتند: طبق معمول در پشت بام خوابیده است. استاد گفت: به پشت بام بروید و با دقت بنگرید تا مطمئن شوید خواباش برده است یا نه؟!
شاگردان چون به پشت بام رفتند او را در خواب عمیق یافتند. منتظر شدند تا استاد، شاگرد را نصیحت کند ولی استاد سخنی از نصیحت او به میان نیاورد.
⬅️در پاسخ شاگرداناش در علت سکوت خود گفت: کسی که در برابر آفتاب سوزان ظهر، در زیر نور آن میتواند بخوابد و خواباش میبرد، شک نکنید سخنان مرا نوری نباشد که قویتر از آن آفتاب، که او را بتواند از خواب غفلت و جهلاش بیدار سازد.
✍امام صادق علیه السلام در توصیف یاران حضرت مهدی عجل الله فرجه فرمود:
رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ ِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَر ... كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ.
آنها کسانی هستند که دل هایشان مثل پاره های آهن، محکم است. ذره ای شک درباره خدا به دل هایشان راه ندارد. از سنگ، سرسختتر و استوارترند... انگار دلهایشان مشعلی از نور است.
📚بحارالانوار، ج52، ص307.
✍ مادری که در جوانی، پیر شد
🔹دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت:
به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید!
🔸جوان در کار خود ماند و نزد یکی از اساتید رفت و با خجالت گفت:
در یکسالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند، در خانههای مردم لباس میشست.
🔹حالا دختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالتزده کرده است. بهنظرتان چهکار کنم؟
🔸استاد به او گفت:
از تو خواستهای دارم. به منزل برو و دست مادرت را بشوی، فردا به نزد من بیا تا به تو بگویم چهکار کنی.
🔹جوان به منزل رفت و اینکار را کرد. او باحوصله دستان مادرش را در حالی که اشک روی گونههایش سرازیر شده بود، شست.
🔸اولین بار بود که دستان مادرش را در حالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته بودند، میدید. طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میافتاد.
🔹پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت:
ممنونم که راه درست را به من نشان دادید! من مادرم را به امروزم نمیفروشم، چون او زندگیاش را برای آینده من تباه کرد!
✅آیت الله بهاءالدینی رضوان الله علیه:
✍اگر این دو کار را انجام دهید، خیلی پیشرفت خواهید کرد:
1️⃣ اول اینکه نماز اول وقت بخوانید.
2️⃣ دیگری اینکه دروغ نگویید.
موفقیت تصادفی نیست
کار سخت، پشتکار، یادگیری، مطالعه، فداکاری،
و مهمتر از همه،
عشق به چیزی است💖
که انجام می دهید یا یاد می گیرید
تا انجام دهید.💕