eitaa logo
گل یاس
332 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
9.8هزار ویدیو
189 فایل
"سرباز امام زمانمان باشیم حتی در فضای مجازی" به کانال گل یاس خوش آمدید لینک کانال: https://eitaa.com/GOOLLEYAS 👇👇راه ارتباط با مدیر کانال👇👇 https://eitaa.com/Fatima_3516
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️شروط عجیب فروش به ایران 🔹مدیر کل دارو سازمان غذا و دارو: شرط فروش شرکت‌های خارجی به ایران، آزمایش روی مردم بود! 🔹اکثر شرکت‌های واکسن‌ساز پیشنهاد کردند که ابتدا واکسن روی مردم ایران آزمایش شود و بعد به ایران واکسن بفروشند. 🔹شرط بعدی این شرکت‌های خارجی این بود که کلیه مسئولیت‌های ناشی از تزریق واکسن را ایران بپذیرد. 🔴پ.ن:رونمایی از فریب بزرگ واکسنهای خارجی توسط دولتمردان 👈آیا دولتمردان این مسائل را میدانستند و بازهم اصرار به خرید واکسنهای خارجی داشتند. آیا واکسن‌های خریداری شده طبق معاهده کوواکس، آسترازنکا و اسپوتنیک نیز با همین شرایط است؟! @GOOLLEYAS
بسم الله الرحمن الرحیم ⚠️ هموطنان عزیز، این نکته را جدی بگیرید که 👈 واکسن روسی یعنی اسپوتنیک‌وی مانند سایر واکسن‌ها، دارای است و فاز چهارم تحقیقاتی خود را طی نکرده است، لذا نمی‌توان با خیال کاملاً آسوده از آن استفاده کرد❌ بر اساس نامه تایید شده‌ی فوق، مجوز استفاده از اسپونتیک‌وی تنها منوط به شما خواهد بود. 👈شرکت سازنده از کشورها تعهد گرفته است که هیچ شکایتی ندارید ... 👈وزارت بهداشت هم از شما و رضایتنامه کتبی میگیرد و در صورت بروز عوارض حق هیچگونه شکایتی ندارید ... ❌ فرعون زمانت رو بشناس... @GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک جایی باز بگذاریم برای " رزق هایی که نمی توانستیم انها را پیش بینی کنیم". کلیپ را ببینید . حالا چیکار کنیم که این رزق ها،شامل ما بشود 🥰 @GOOLLEYAS
با سلام چند روزی است که در همه گروهها صحبت میشه از جوانان اصفهانی که گفتند : مرگ بر روحانی از یک بزرگواری که منصب مهمی داره ، شنیدم که همه اینا ممکنه یه بازی باشه یادتون میاد قبل از تشکیل مجلس ششم ، اصلاح طلب ها ،اومدند یک عکس از فائزه رفسنجانی که دوچرخه سواری می کرد ، گرفتند و بین انصارالله پخش کردند .. اونا هم عصبانی شدن و هر کدام یه چیزی گفتن یه سری مردم هم به طرفداری از فائزه در اومدند و الی آخر نتیجه چی شد ؟ بله درست حدس زدین . مجلس ششم رو عده زیادی اصلاح طلب اشغال کردند .،، به همین راحتی حواسمون باشه به ترفندهای دشمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرگ بر روحانی سه هفته پیش جلوی سازمان بورس .... چرا برخورد نشد؟ چرا جهانگیری نامه برای برخورد به استاندار تهران نزد؟ چرا دبیر ستاد امر به معروف تهران صحبتی از برخورد با اینها نکرد؟ چرا آشنا و تاج زاده خفه شده بودند؟ واقعا چرااااا....!!؟🤔 چون سرمایه ملت را نابود کردند و بالا کشیدند، جرآت نداشتند حرفی بزنند... @GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترامپ ؛ جو بایدن و دیگران کاره ای درآمریکا نیستند ؛ دلالان و کارگزاران امپراتوری زرسالاران جهانی به شمار می آیند ؛ حداکثر می توانند استاندار استان آمریکا باشند چین، و هند هم استان های دیگری از آن امپراتوری به شمار می‌آیند. باید گوش به فرمان امپراتور بزرگ و استکبار جهانی باشند اکنون امپراتور تصمیم گرفته که جامعه مستضعف آمریکا را به دو قطب ستیزه گرتقسیم کرده ومی خواهد سرمایه‌ها را به استان چین و یا استان هند ببرد.....و این واقعیت پشت پرده و نهایی است... @GOOLLEYAS
امشب ساعت ۲۲
امشب که زمین و آسمان می‌گرید از بهر غریب سامرا می‌گرید جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب‌الزمان می‌گرید شهادت جان سوز امام علی نقی (ع) تسلیت باد.🙏🙏 🏴🏴🏴🏴🏴@GOOLLEYAS
پویش قرائت خانوادگی حدیث کسا امشب در سراسر کشور همزمان با شب شهادت امام هادی(ع) ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه از شبکه ی سوم سیما. لطفا اطلاع رسانی کنید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻همخوانی شعر زیبای یا مهدی ادرکنی توسط نونهالان پیشنهاد دانلود @GOOLLEYAS
💠 حدیث روز 💠 💎 به این ریسمان چنگ بزنید 🔻حديث قدسى: جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي 🌘 ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده‌ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد. 📚 إقبال الأعمال، ج ۳، ص ۱۷۴ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈•@GOOLLEYAS
امروز برای شما بهترین ها را آرزو میکنم ، تصمیمات خوب ، انتخابهای عالی و رفتارهای خدایی. مهر و نگاه خدا مهمان دلتان . سلامی پر از مهر خدا تقدیم بندگان خاص خدا. صلواتی از صمیم قلب تقدیم مهربانان منتظر . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی مهربان خدای من 🙏 بهترین درسها را در زمان سختی آموختم و دانستم صبور بودن با تمام سختی اش یک ایمان است و در نهایت حلاوت شیرینی دارد و خویشتن داری یک عبادت، فهمیدم ناکامی به معنای تاخیر است، نه شکست و خندیدن یک نیایش است و انتقال حال خوب به دیگران، فهمیدم جز به تو 🌷 نمی توان امید داشت و جز با عشق به تو نمی توان زندگی کرد، دریافتم که همه چیز فقط به دست ذات مقدس توست. «پروردگارا 🙏 ما را در پناه خود قرار بده» "آمیـن"🙏 دوشنبه روزحاجات خدایا🙏 هرکس هرحاجتی داره بادست مهربانت براورده کن ماراازدر خانه ات دست خالی برنگردان یارب به آرزوهامون جامه عمل بپوشان🙏🙏🙏 @GOOLLEYAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل یاس
#سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی 👈قسمت 1️⃣ #فصل_اول 1 هرسال که به فصل بهار نزدیک میشدیم،خانه ی ما
✍️سرگذشت_واقعی شهیده_زینب_کمائی 👈قسمت 2️⃣ زینب دختری نیست که بی اطلاع من جایی برود و خبری هم ندهد.بدون اینکه متوجه باشم، خیابان های اطراف مسجد و خانه مان را جستجو کردم.اما مگر امکان داشت که زینب توی خیابانها مانده باشد؟اوباید تا آن ساعت به خانه برمیگشت.مادرم و دختر بزرگترم شهلا، و پسر کوچکم شهرام، در خانه منتظر بودند.به خانه برگشتم. مادرم خیلی نگران بود اما نمیخواست حرفی بزند که دلهره من بیشتر شود.او مرتب زیر لب دعا میخواند. شهلا گفت: مامان، باید به خانه ی خانم دارابی برویم و از آنجا با چند نفر از دوستان زینب تماس بگیریم؛ شاید آنها خبری از زینب داشته باشند. آن زمان ، ما تلفن نداشتیم و برای تماس های ضروری به خانه ی همسایه می رفتیم.من و شهلا به خانه ی دارابی رفتیم.سفره ی هفت سین خانواده ی دارابی وسط پذیرایی پهن بود و همه دورهم تلویزیون نگاه می کردند و صدای خنده و شادی آنها بلند بود.خانواده ی دارابی باشنیدن خبر تاخیر زینب خیلی ناراحت شدند. خانم دارابی گفت: راحت باشید و خجالت نکشید. با هرکجا که لازم است تماس بگیرید تا ان شاءالله از زینب خبری بگیرید. شهلا به خانه ی چند نفراز دوستان زینب زنگ زد. شهلا خجالت می کشید که بگوید زینب گم شده؛ آخر دوستانش چه فکری میکردند؟ اما چاره ای نبود.شاید بالاخره کسی اورا دیده باشد و یا دوستانش خبری از او داشته باشند. گوشهایم را تیز کرده و به شهلا زل زده بودم.شهلا برای تک تک دوست های زینب، اول توضیح میداد که چه اتفاقی افتاده و بعد از آنها کسب خبر میکرد؛ اما در واقع آنها بودند که یک خبر جدید می شنیدند وآن خبر گم شدن زینب بود. خانم دارابی برای ما چای وشیرینی آورد، اما من احساس خفگی می کردم. انگار کسی به گلویم چنگ انداخته بود و فشار میداد.شهلا گفت:مامان دیگر نمیدانم با چه کسی تماس بگیرم. هیچکس از زینب خبری ندارد. شهلا یکدفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد.خانم کچویی، مدیر دبیرستان 22 بهمن، زینب را خوب می شناخت. زینب در دبیرستان فعالیت تربیتی داشت و برای خودش یکپا معلم پرورشی بود و خانم کچویی علاقه ی زیادی به او داشت.از طرفی خانم کچویی خیلی وقتها برای نماز به مسجد المهدی می رفت و در کلاسهای عقیدتی جامعه زنان هم شرکت میکرد.زینب مرتب با خانم کچویی ارتباط داشت.شهلا به خانه رفت و شماره تلفن خانم کچویی را آورد. در این فاصله خانم دارابی سعی می کرد با حرف زدن، مرا مشغول وتا اندازه ای آرامم کند.اما من فقط نگاهش میکردم و سرم را تکان میدادم. حرف های او را نمی شنیدم و توی مغزم غوغایی از افکار عجیب و غریب بود. شهلا به خانم کچویی زنگ زد و چند دقیقه ای با او حرف زد. وقتی تلفن را گذاشت، گفت: خانم کچویی امشب به مسجد نرفته و خبری از زینب ندارد. شهلا با حالتی مشکوک ادامه داد که خانم کچویی از گم شدن زینب وحشت زده شده و با نگرانی برخورد کرده است ادامه دارد۰۰۰ @GOOLLEYAS
🔴 مسئولین نهادهای امنیتی؛ از این توییت چه میفهمید❓ 🔺️حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور، باری دیگر در اقدامی گستاخانه نظام را تهدید به راه اندازی آشوب های خیابانی برعلیه حکومت کرده است. 🔻وی بصورت خیلی شفاف تهدید کرده است که اگر مردم به سمت مرگ بر روحانی بروند، مانند آشوب های سال ۹۶ و ۹۸ کاری می‌کند که شعارها از دولت به سمت حکومت شیفت پیدا کند❗ ❌بهتر است اقای وزیر اطلاعات مابین خشک شدن رنگ تابلوهای نقاشیش به اینجور مسائل مهم نیز رسیدگی کند❗ @GOOLLEYAS
🇮🇷🍁 🍁 💠 تحلیلی بر حواشی راهپیمایی22 بهمن99 ✍️علی اکبر صیدی 🔹🌺🔸 ❇️در پی ساختار شکنی عده ای با شعار «مرگ برروحانی!» در برخی شهرها – که جریان انقلابی بشدت آن را محکوم می کند- جریان لیبرال مثل حسام الدین آشنا، نظام را تهدید به میکند! گرچه فتنه گری و آشوب طلبی، کار همیشگی این جریان است. مانند فتنه88، فتنه96، فتنه98 و... ❌اما به این عالیجنابان عرض می کنیم: 1️⃣ما انقلابیون خواستارِ برخورد با این حرمت شکنان هستیم تا حقایق روشن شود که این گروه، از کجا هدایت شده اند؟ آیا دست پروره جریانِ نفاقِ داخلی اند؟ تا در آستانه انتخابات، بهره برداری و مظلوم نمایی کنند. چرا که حلالیت و عذر خواهی آقای روحانی همراه با فرافکنی، در این راستا قابل تبیین است. یا یک عده افرادِ کم بصیرت و جاهل؟ 2️⃣طی 42 سال از عمرِ انقلاب، جریان نفاق داخلی، انواع توهین ها و تهمت ها علیه انقلابیون، مخصوصا مقام معظم رهبری، حتی توسطِ آقای روحانی انجام داده اند. آیا تحمل نکرده اند؟ 3️⃣ شعار های صریح، و سر پوشیده (مرگ بر دیکتاتور و...) که حامیان لیبرالیسم داخلی علیه رهبری طی این سالها سر داده اند؛ یادتان رفته؟ 4️⃣شما ها که به بهانه آزادی، هرچه دلتان خواست به این نظام گفته اید. و خود نیز با حقوق های نجومی ارتزاق کرده اید! 5️⃣ چرا شعاری را که هنوز ماهیتِ آن روشن نشده، (دولت ساخته یا جهالت افراد) تحمل نمی کنید؟ 6️⃣ و... @GOOLLEYAS
⭕️ حجه الاسلام محمد حسن مولا دبیر ستاد احیای کرمان خطاب به دبیر ستاد احیای اصفهان : 🔺هم لباسی و همکار عزیز جناب آقای عبدالهی از دیار شهید سلیمانی از موتور سواران پا برهنه و دلسوخته اصفهانی بابت نهی از منکرشان تشکر می کنم گرچه روش آنها اشتباه بود اما مقصر من و شما هستیم که به عنوان دبیران ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر ، روش صحیح نهی از منکر مسئولین را آموزش ندادیم. ▪️محمد حسن مولا، دبیر ستاد احیای کرمان @GOOLLEYAS
⬅️ طبق این سند تاریخی که از نمایشگاه مجلس گرفته شده، در زمان بنی صدر هم بعد از مشاهده خیانت‌های او، مردم تظاهرات میلیونی و مرگ بر بنی‌صدر را سر دادند و بعد نمایندگان اقدام به طرح عدم کفایت این فرد دادند... اما چه عجیب است که بعد از گذشت این همه سال و با وجود این همه پرونده قضایی در حال خاک خوردن، شعار یک عده معدود در مرگ بر روحانی بلافاصله به مرحله رسیدگی وارد می‌شود... و شکایت مکتوب بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردم از روحانی ( Asle90.24on.ir ) ظاهراً هنوز حتی دیده نشده است... فتامل! ✍🏻@GOOLLEYAS
سخنان_مهم_آیت_الله_مهدوی_پیرامون_اتفاقات_روز_22_بهمن_اصفهان.mp3
5.79M
🔴بدنبال بدعت غیرقانونی مسئولان اصفهان در راه اندازی کارناوال زنان دوچرخه، موتور و اسب سوار در جشن 22بهمن میدان امام(ره) ♦️صوت/ گلایه شدید حضرت آیت الله مهدوی، عضو خبرگان رهبری از عملکرد مسئولان اجرایی اصفهان: ♦️آیا موتورسواری زنان در میدان امام اصفهان توهین به دین و خدا نیست؛ اما توهین موتورسواران به مخلوق، گناه دارد؟ توهین به مخلوق مهمتر از توهین به قرآن وفتوای مراجع شد!! اینهم از معجزات قرن ماست ... برای کدام، جلسه ی شورای تامین تشکیل دادید ؟ ♦️توهین در دین ما وجود ندارد ما هم قبول نداریم رهبر انقلاب هم فرمودند اما توهین به مخلوق مهم است یا به خالق برای کدام شورای تامین گرفتید ؟۸ ساله این دولت و شهرداری از زنان موتورسوار دفاع کرده !!! وقتی داد می‌زنیم که جلوی موتورسواری دخترها روبگیرید ؛ آیا شهردار جلویشان را گرفت ؟ چه دستی پشت این قضایا هست؟ ♦️گریه آیت الله :خون شهدا بر گردن ما سنگینی می کنه من بودم در این میدان امام که ۳۷۰ شهید را تشییع کردند...حالا اینجا دختر سوار اسب و موتور بکنند ؟ ♦️کم کم آدم شک می‌کنه به دین بعضی‌ها ! کجا دفاع کردید از عفت زنها ؟ آبروی دین را بردند ... میترسم امام زمان غضب بکنند ... ♦️امروز شورای تامین چرا تشکیل شد ؟ برای دفاع از دین یا شخص ؟ پناه بر خدا میبرم ... @GOOLLEYAS
دولت جلسه شورای تامین گذاشته برای گرفتن کسانی که شعار مرگ برروحانی لیبرال دادند 🚨 🚨 🚨 🚨 🚨 🚨 خوب باید ماهم ساکت نباشیم مطالبه گری کنیم چرا‼️‼️ دادگاه اعضای سران فتنه که سال 88 عکس امام خمینی ره آتش زدند پرچم ایران اتش زدند خیمه امام حسین آتش زدند علیه اصل ولایت فقیه شعاردادند وتوهین کردند بیت المال تخریب کردند دادگاه برای انها باید اول مشخص شود باید دادگاه باعث بانی اغتشاش فتنه بنزین برگزارشود چه شد مقصر فتنه واغتشاش بنزین چرا محاکمه نمیشوند ‼️ ‼️ 👆 👆 👆 👆 آتش به اختیارسربازان ولایت: دقیقا مردم نباید علیه دیکتاتور حسن روحانی شعار بدهند هرکس علیه حسن روحانی لیبرال غربزده کاخ نشین فاسد اعتراض کند مانند حسن عباسی که گفت حسن روحانی جاسوس است با اسراییل مخفیانه جلسه داشته براش پرونده سازی کردند وهفت ماه براش زندان گرفتند تیم حلقه حمایتی نفوذی حامی تفکر لیبرال دیکتاتوری حسن روحانی داره داخل ایران پیش میرود اینا همان روش پهلوی است زندگی میکنندسیاست اجرایی دولت دقیقا فشار وترس به ملت است تاکسی دهانش باز نکند @GOOLLEYAS
گل یاس
✍️سرگذشت_واقعی شهیده_زینب_کمائی 👈قسمت 2️⃣ زینب دختری نیست که بی اطلاع من جایی برود و خبری هم ندهد.
✍🏻سرگذشت_واقعی 👈قسمت 3️⃣ وقتی از تماس گرفتن با دوستان زینب ناامید شدیم، با خانم دارابی خداحافظی کردیم و به خانه برگشتیم. در حیاط را که باز کردم، چشمم به بوته گل رز باغچه ی گوشه ی حیاط افتاد.جلو رفتم و کنار باغچه به دیوار تکیه زدم. بلندی بوته به اندازه ی قد زینب و شهلا بود.از بالا تا پایین بوته، گلهای رز صورتی خودنمایی میکردند. آن درختچه هر فصل گل میداد وانگار برای آن بوته ،همیشه فصل بهار بود. زینب هرروز با علاقه به درختچه گل رز آب می داد تا بیشتر گل دهد.او این چند روز باقی مانده به سال تحویل، در تمیز کردن خانه خیلی به من کمک می کرد.البته همانطور که مشغول کار بود به من می گفت: مامان، من به نیت عید به تو کمک نمی کنم؛ ما که عید نداریم. توی جبهه رزمنده ها می جنگند و خیلی از آنها زخمی و شهید می شوند، آن وقت ما عید بگیریم؟ من فقط به نیت تمیزی و نظافت خانه کمک می کنم. کنار بوته ی گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم و به حرفهای او فکر میکردم که مادرم به حیاط آمد و گفت: کبری، ننه، آنجا نایست. هوا سرد است. بیا توی خانه. شهلا و شهرام طاقت ناراحتی تورا ندارند.نمیتوانستم آرام باشک. دلم برای شهلا و شهرام میسوخت؛ آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم. انگار رفتن من به آشپزخانه عادت همیشگیم شده بود.کابینت ها از تمیزی برق میزدند.بغض گلویم را گرفت. زینب،روز قبل، تمام کابینت ها را اسکاچ و تاید کشیده بود.دستم را به کابینت ها کشیدم و بی اختیار زیر گریه زدم؛ گریه ای از ته وجودم. دیروز به زینب گفتم: مامان، خیلی در تمیز کردن خانه کمکم کردی.دوست داری برای جبران زحمت هایت چه چیزی برایت بخرم؟ تو که دو سال است برای عید هیچ چیز نخریده ای، حالایک چیزی را که دوست داری بگو تا برایت بخرم. زینب گفت: مامان به من اجازه بده جمعه اول سال را به نمازجمعه بروم. دلم میخواهد سال را با نماز جماعت و جمعه شروع کنم. به زینب گفتم: مادر، ای کاش مثل همه ی دخترها کفشی، کیفی، لباسی می خریدی و به خودت میرسیدی. هروقت دلت خواست نماز جمعه برو، ولی دل من را هم خوش کن. صدای گریه ام بلند شده بود.شهلا و شهرام به آشپزخانه آمدند و خودشان را توی بغلم انداختند. با اینکه آن شب به خاطر سال تحویل، غذای مفصلی درست کرده بودم، قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گاز ماند. کسی شام نخورد. با آن نگرانی، آب هم از گلوی ما پایین نمیرفت چه رسد به غذا. باید کاری میکردم.نمی توانستم دست روی دست بگذارم. اول به فکرم رسید که به کلانتری بروم، اما همیشه توی مغزمان کرده بودند که یک خانواده آبرومند هیچ وقت پایش به کلانتری باز نمی شود. چهارتایی از خانه بیرون زدیم و در کوچه و خیابان های شاهین شهر به دنبال زینب می گشتیم.شهرام کلاس چهارم دبستان بود.جلوی ما می دوید و هر دختر چادری ای را میدید، می گفت: حتما آن دختر، زینب است. خیابان ها خلوت بود. شب اول سال نو بود و خانواده ها خوش و خرم کنار هم بودند. افراد کمی در خیابان ها رفت و آمد می کردند.توی تاریکی شب، یکدفعه تصور کردم که زینب از دور به طرف ما می آید؛ اما این فقط یک تصور بود. دخترم قبل از اذان مغرب لباس های قدیمی اش را پوشید و روسری سورمه ای رنگش را سر کرد و چادرش را تنگ به صورتش گرفت و رفت. دوتا چشم سیاه قشنگش میان صورت لاغر و سفیدش، معصومیت عجیبی به او میداد ادامه دارد.... @GOOLLEYAS