فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـــلام 🕊🍎
صبح شما بخیر
روزی بـی نظیر🕊🍎
صبحی دلنشین
آرامشی عمیق
لطف همیشگی خـدا
لبخندی از سرخوشبختی🕊🍎
آرزوی همیشگی ام برای شما
دوشنبه زمستونیتون بخیر ونیکی🕊🍎
@Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به این فکر نکـنید..
که چه روزهایی را از دست دادید
به این فکرکـنید که
چه روزهایی را نبـاید از دست داد...
امـــروز را
با افکار گذشته خراب نکنیـــم...
@Ganje_arsh
عمر میگذرد
و من بیش تر میفهمم
که هیچ چیز در دنیا
ارزش گریه کردن را ندارد
ما آدم ها مدام چیزهایی را که
اسمشان را مصیبت و بدبختی میگذاریم
در سرزمین افکارمان میچرخانیم
و دورِه میکنیم و همین باعث میشود
در صدسالگی حسرتِ لذت نبردن از
زندگی را بخوریم
شاید کلمهٔ رها کردن و فرار کردن
برای چنین لحظاتی به وجود آمده اند...
از غصه هایت فرار کن....
در ناکجا آبادِ درونت رهایش کن
و به دنبال هر چیز که شادت میکند
روانه شو...
زندگی اگر چیزهای زیادی برای
گریه کردن دارد
چیزهایی هم برای لبخند زدن دارد
فقط کافیست از ته دلت بخواهی
که به معنای واقعی زندگی را زندگی کنی
@Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این متن واقعا محشره
خدا، چیست؟کیست؟کجاست؟
خدا در دستیست که به یاری میگیری
در قلبیست که شاد میکنی
در لبخندیست که به لب مینشانی
خدا در عطر خوش نانیست که
به دیگری میدهی
در جشن و سروریست که
برای دیگران به پا میکنی
آنجاست که عهد میبندی
و عمل میکنی
خــدا درتــو
با تــو
و برای توست...♥️
@Ganje_arsh
🔅#پندانه
✍️ کامیون حمل زباله
🔹یه روز سوار تاکسی شدم که برم فرودگاه، حین حرکت ناگهان یه ماشین درست جلوی ما از پارک اومد بیرون.
🔸راننده تاکسی هم محکم زد رو ترمز و دقیقا به فاصله چندسانتیمتری از اون ماشین ایستاد!
🔹راننده مقصر، ناگهان سرشو برگردوند طرف راننده تاکسی و شروع به دادوفریاد کرد، اما راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای اون شخص دست تکون داد و به راهش ادامه داد!
🔸توی راه به راننده تاکسی گفتم:
شما که مقصر نبودید و امکان داشت ماشینتون هم آسیب شدید ببینه و ما هم راهی بیمارستان بشیم. چرا بهش هیچی نگفتید؟ ️
🔹اینجا بود که راننده تاکسی درسی به من آموخت که تا آخر عمر فراموش نمیکنم.
🔸گفت:
از قانون کامیون حمل زباله استفاده کردم.
🔹گفتم:
یعنی چی؟
🔸توضیح داد:
این افراد مانند کامیون حمل زباله هستن! اونا از
درون لبریز از آشغالهایی مثل ناکامی، خشم، عصبانیت، نفرت و... هستند.
🔹وقتی این آشغالها در اعماق وجودشان تلنبار میشه، به جایی برای تخلیه احتیاج دارن و گاهی اوقات روی شما خالی میکنن! شما به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان دهید و برایشان آرزوی خیر کنید.
🔸آدمهای باهوش اجازه نمیدهند که کامیونهای حمل زباله، روزشان را خراب کنند.
مطالب بیشتر ↩️ @Ganje_arsh
#ختم_یس
🖊"سوره یس" را بخواند و زمانے
ڪه به<سَلامٌقَولاًمِنرَبّالرَحیم> رسید
۷۳ مرتبہ تڪرار کند و حاجت خویش را
از خدا بخواهد سپس سوره را تمام ڪند
📕 منتخب الختوم ص ۲۱ و ۲۲
مطالب بیشتر ↩️ @Ganje_arsh
#دفع_ترس
#دشمن
هر ڪس سوره #اعراف
را با گلاب و زعفران
بنویسد و بہ همراه
خود داشتہ باشد ،
تا وقتے این نوشتہ
با اوست بہ اذن خدا
هیچ درنده و دشمنے
بہ او نزدیڪ نمیشود .
📚منبع:
📝ثواب الٵعمال ،ص۱۰۵
📝مستدرڪ الوسائل،ج۴،ص۳۳۹
♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
#شهرت
🍂🍃﴿خواص ﷽ ﴾🍂🍃
🖊 چهل روز بعد از نماز صبح صد بار
گفتن آیه شریفه ﷽ جهت شهرت
و محبوبیت موثر است
📚 هزار و یک ختم
مطالب بیشتر ↩️ @Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹
🌹اين سبد گل زیبا
♥️تقديم به عاشقان اباعبدالله الحسین ع
🌹پیشاپیش فرخنده میلاد با سعادت
♥️امام حسین علیه السلام
🌹مبارک باد
🍃🌹
@Ganje_arsh
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉ولادت باسعادت کشتی نجات بشریت،
❤️حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
🎉مبارک باد
🪶فطرس که نوشته شده،
یاحسین علیهالسلام رو پراش 🪶
💌 پیغام منو میبره، تا به کرببلاش
😍 الحمدلله الذی خلق الحسین، مِن نور✨
@Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨ماہ شعبان ، ماہ خوبیها رسید
🌼✨ماہ فضل و رحمت و رضوان رسید
❤️✨بانگ آمد بر تمام خاڪیان
🌼✨چون حسین آمد بہ دنیا
❤️✨نور اعلا هم رسید
🌼✨بعد از آن آمد
❤️✨بہ دنیا ابوالفضل با وفا
🌼✨در پے آن دو خوبان ،
❤️✨هم امام سجاد رسید
🌼✨در نهایت میرسد در ماہ شعبان
❤️✨دو گل دیگر ز باغ رسول دو سرا
🌼✨هم علے اڪبر
❤️✨این پرچمدار زیباے جوان
🌼✨هم گل نرگس زهرا،
❤️✨مهربان یار با وفا
🌼✨ماہ شعبان ماہ خوبے و صفاست
❤️✨در همہ روزش ز مهر دنیاے ما هم پر بهاست
🌼✨مـــــاہ شــــعــــبــــان مــــبـــــارڪـــــــ❤️🌼❤️🌼❤️🌼❤️🌼
.
@Ganje_arsh
#گپ_روز
#موضوع_روز : «عاشقها شبیهِ عشقشان میشوند، شبیهِ معشوقشان»
✍ به حاج بابا معروف بود در روستای خودشان.
از نگاه من چهرهاش با همه فرق داشت، نگاهش هم همینطور. لباس پوشیدنش هم همینطور، او فقط پیراهن سفید میپوشید.
• گهگاهی که به آن روستا میرفتیم و با نوههایش بازی میکردم و بیشتر میدیدمش، با خودم فکر میکردم او خوشگلتر از همهی پیرمردهای دنیاست. چیزی داشت که بقیه نداشتند انگار ...
• دو تا دختر داشت و چند تا پسر! جانش میرفت برای دو تا دخترش.
دختر اولش که در جوانی در یک تصادف به رحمت خدا رفت، همه فکر میکردند قلب حاج بابا کشش این مصیبت را نداشته باشد.
با همهی کودکیام یادم هست وقتی رفتیم به روستایشان، با همان پیراهن سفیدش دم در ایستاده بود و به مهمانانش خوشآمد میگفت.
• من خوب یادم میآید که بزرگترها درموردش حرفهای خوبی نمیزدند و سنگدلش میخواندند. اما من میدانستم او سنگدل نیست اتفاقاً خیلی هم مهربان است.
• این حرفها را با اینکه باور نکرده بودم ولی علامت سؤالش در ذهن من ماند تا ...
• تا اینکه چند سال بعد دختر دومش با سرطان سختی از دنیا رفت.
اینبار که همه از قبل چنین وداعی را پیشبینی میکردند منتظر بودند عکسالعمل حاج بابا را ببینند.
من نوجوان شده بودم و بهتر میتوانستم شرایط دور و برم را تحلیل کنم. اینبار با میل خودم همراه شدم با جمع، برای عرض تسلیت!
و باز هم همان صحنه را دیدم ...
• حاج بابا با همان پیراهن سفید دم درب حیاط ، متین و سنگین ایستاده بود. میشد کوه درد را روی شانههایش حس کرد، ولی این کوه درد اَبروانش را خم نکرده بود.
• پدرم در آغوشش کشید و گفت؛ کمرمان شکست از این مصیبت! خدا صبرتان بدهد!
گفت : لا یوم کیومک یا اباعبدالله (ص)
خدا را هزار بار شکر که شما را شریک درد من قرار داد، و امان از درد کمرشکن زنی که کسی شریکش نشد! و اشک از کنار چشمانش لیز خورد و پشت هم چکید.
• اینبار حاج بابا در تیررس تهمتهای بالاتری از مردم قرار گرفت، چون خودش دخترش را داخل قبر گذاشت با همان پیراهن سفیدش که حالا خاکی و گلی شده بود و خودش برایش تلقین خواند و اصلاً هم شیون و ناله نکرد.
• و من آن روز مطمئن شدم حاج بابا از همهی پیرمردها خوشگلتر است!
اما امروز علت اطمینانم را میفهمم.
√ عشق حاج بابا از همه خوشگلتر بود، که او را از همه خوشگلتر و قویتر و مَردتر کرده بود.
دردِ بزرگتر که به جانت بیفتد آنقدر قابل احترام میشود که دردهای کوچکتر را قورت میدهی تا از آن درد بالا نزنند!
قدشان از آن درد بزرگتر نشود!
بروز و ظهورشان از آن درد واضحتر نشود.
حاج بابا عاشق بود و دلش نمیخواست جلوی خدایی که خاندان نبوت و ولایتش را با دردهای بزرگ صیقل داد، از دردهایش نق نق کند.
حاج بابا خوشگلترین پیرمرد دنیا بود، اما مردم این را نمیدانستند!
مطالب بیشتر ↩️ @Ganje_arsh