eitaa logo
گنجینه دفاع
1.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3هزار ویدیو
2 فایل
🔶️چند دقیقه با شهدا🔶️ 🔷️مقام معظم رهبری : زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا کمتر از #شهادت نیست🇮🇷🇮🇷🇮🇷 📲ارتباط با ما : @ganjineh_admin💡
مشاهده در ایتا
دانلود
📍کتاب ملاقات در فکه درباره زندگی ، نقش و تاثیر‌شهید باقری(غلام حسین افشردی) در جنگ تحمیلی است . این کتاب از کودکی شهید باقری شروع میشود و با شهادت ایشان پایان میپذیرد. کتاب ملاقات در فکه: زندگی نامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) نوشته سعید علامیان، از خاطرات دوران کودکی شهید باقری آغاز شده و بعد از آن به پیروزی انقلاب و در نهایت به حضور حسن باقری به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین فرماندهان در جبهه های جنگ می پردازد. غلامحسین افشردی، مشهور به حسن باقری، نخستین روز مهرماه ۱۳۵۹، با آغاز جنگ، وارد خوزستان شد و ۲۸ ماه عمر خود را در میدان های جنگ گذراند. او در این مدت نه چندان طولانی، به جایگاهی رسید که اطلاعات، طراحی و نیز اجرای عملیات های کوچک و بزرگ به او متکی شد. حسن باقری هنگام شهادت، در سن بیست و هفت سالگی، جانشین نیروی زمینی سپاه و در ردیف فرماندهان رده اول جنگ بود. او پس از دو ماه حضور در جنگ، در سن ۲۴ سالگی، چنان شهرتی پیدا کرده بود که نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع، اعضای عالی رتبه آن شورا و مقام های بلند پایه نظامی به او به دید کسی نگاه می کردند که آگاه به دقیق ترین اطلاعات است و می تواند راهکار ارائه دهد. 📚 ناشر : انتشارات سوره مهر ‌ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
برش‌هایی کوتاه از زندگی و زمانه پیامبر اسلام "ص"  ✂️ گفته بود: "همه پیامبران، قبل از نبوت چوپانی کرده‌اند." گفته بودند: "خودتان چه طور؟" گفته بود: " من هم گوسفندان مردم مکه را توی سرزمین قراریط چوپانی کردم." حق هم داشت، برای سروکله زدن با آدم‌هایی مثل ابوجهل و ابولهب، آدم باید هم قبلش با بز و گوسفند سروکله زده باشد. 📖 آفتاب آخرین ✍🏻 به قلم: مهدی قزلی 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌱 گاهی وقت ها بعضی آدما کاری انجام میدن که به‌زعم خودشون اون کار کوچیکه؛ اما کاری که و در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ انجام دادند از همین جنس بود. 🇮🇷 همه قطعات پازل سال ۵۷ کامل شده بود و فقط یک قطعه مونده بود تا کامل بشه و این افتخار برای همیشه به نام ثبت شد. 📚کتاب به‌قلم 📌 از انتشارات شهید کاظمی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍«همیشه پشتیبان» منتشر شد 🖋️خاطرات شفاهی حاج حسین سراجان؛ از قهرمانان گمنام انقلاب اسلامی حاج حسین سراجان، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جزو مبارزان با رژیم شاهنشاهی بود و در همان دوران، اولین جلسات زیارت عاشورا و دعای ندبه را در اهواز بر پا کرد و هیئت قائمیه را تشکیل و سامان داد. در دوران هشت‌ساله دفاع مقدس نیز با کمک خیرین کمک‌های مردمی را به جبهه می‌برد و بعد از پایان جنگ هر هفته، روزهای جمعه به دیدار مرزهای استان ایلام و خوزستان می‌رفت و با سربازان مرزی دیدار می‌کرد. کمتر کسی از اهل مساجد و هیئات اهوازی هست که او را نشناسد... تحقیق: حمیدرضا بهوندی، مهرزاد قوی‌فکر تدوین: علی هاجری 📚انتشارات راه یار 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍حاج‌ عماد همۀ این مأموریت‌ها را با مخفی‌کاری کامل پیش می‌برد. تا جایی که حتی شخصاً از سید حسن نصرالله درخواست کرد که وجود شخصی به اسم عماد مغنیه در ساختار حزب‌الله را تکذیب کند. و واقعاً یک بار، در یکی از مصاحبه‌های قدیمی، از سید حسن دربارۀ مغنیه سؤال کردند. اتفاقاً خود حاج‌ عماد داشت مصاحبه را می‌دید. لبخندی زد و [ به کسانی که کنارش بودند] گفت: «ان‌شاءالله سید توی جواب گیر نکند.» سید هم [طبق همان توصیۀ امنیتی حاج عماد] جواب داد: « ما کسی به این نام نداریم». یک روز پسرش مصطفی از او پرسید: «اگر حزب‌الله بعد از شهادتت برایت اعلامیه شهادت صادر نکند و تو را به‌ عنوان عضو رسمی‎‌اش معرفی نکند چه؟» جواب داد: «من از کسی چنین انتظاری ندارم. اگر مصلحتی ببیند که این کار را نکنند، هیچ مشکلی نیست. » 🔗 برشی از کتاب 📚 انتشارات شهید کاظمی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍هارون به موسی‌بن جعفر (ع) گفت که چطور است من فدک را به شما برگردانم؟ ... حضرت ابا میکردند و میگفتند: «نه فدک را نمیخواهم» او مدام اصرار میکرد، اما حضرت ابا میکردند. تا اینکه یک وقتی هارون اصرار و الحاح کرد که خواهش میکنم اجازه بدهید من این فدک را به شما بدهم. فرمود: «حاضرم فدک را بگیرم، اما فدک را کامل میگیرم؛ با همان مرزهای واقعی‌اش فدک را از تو میگیرم.» «مرز فدک کجا است؟» فرمود: «اگر مرزهای فدک و حدود فدک را بگویم، از پس دادن فدک منصرف میشوی و نخواهی داد.» هارون گفت: «به جان جدت میدهم.» فرمود: «مرز اول فدک، کشور عدن است» رنگ هارون تغییر کرد ... «حد دوم فدک، سمرقند است» ... صورت هارون کبود شد. فرمود: «مرز سوم، تونس است» صورت هارون سیاه شد فرمود: «حد چهارم، کناره‌های دریا است؛ در آنجایی که ارمینیه و جزایر قرار دارد» هارون گفت: «برای ما چیزی نماند. پس بیا جای من بنشین!» موسی‌بن جعفر (ع) فرمود: «گفتم اگر معین کنم فدک چیست، تو آن را برنخواهی گرداند.» یعنی چه؟ یعنی شعار تشیع یک روزی فدک بود احمق! امروز شعار تشیع حکومت است. حکومت مال ما است و تو آن را گرفته‌ای. این را هارون فهمید. آنچه را که امروز شیعه‌ی موسی‌بن جعفر (ع) بعد از ۱۳۰۰ سال نمیفهمد و باید به زور به او فهماند. تصمیم قتل موسی‌بن جعفر (ع) از همین مجلس گرفته شد. 📓کتاب 📚انتشارات انقلاب اسلامی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍آب هرگز نمی میرد (چاپ هشتادو چهارم) رهبر انقلاب بر کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم 🌱سلام بر یاران حسین (علیه‌السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم: درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم ... 🔸️در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترین‌ها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌ها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند. ✍نوشته‌ی حمید حسام 📚انتشارات :صریر/نشر ۲۷ 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
🌹 با این شهیدا رفیق بود: محمدحسین محمدخانی، مصطفی صدرزاده، سجاد عفتی، روح‌الله قربانی، ‌امیر سیاووشی، اسماعیل کریمی،امیرحسین حاجی نصیری رو می‌گم، جانباز ۷۰ درصد قطع نخاعی که راوی کتاب « هوای این روز‌های من» هست 💠 جوون ورزشکار دهه شصتی که برای دفاع از حرم، در عملیات پاک‌سازی منطقه خان طومان جانباز(قطع نخاع ) شد. حالا کلی خاطره و حرف از و شهدای مدافع حرم برای گفتن داره. 📍هوای این روز های من 📚انتشارات شهید کاظمی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍 سازمان سیاسی بهائیت 🔹کتاب سازمان سیاسی بهائیت را شاید بتوان فصل جدیدی در حوزه مطالعات بهائیت دانست که تلاش کرده با استفاده از مطالعات کلاسیک و سنتی مربوط به این حوزه، راه جدیدی را در مطالعات این مقوله باز کند. در این اثر از منابع دست اول ازجمله اسناد دولتی، نشریات تاریخی و کتاب‌های اصلی استفاده شده است. مزیت‌ها و سخنان جدید این اثر عبارتند از: 🔹۱. معرفی «حلقه کوفه» یا گروه پدیدآورنده بابیت، و نیز فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی بابی‌ها برای تصاحب قدرت از مبارزه مسلحانه تا کودتا و ترور با روایتی جدید 🔹۲. بررسی چگونگی پیدایش ازلیت و بهائیت با روایتی متفاوت و مبتنی بر منابع اولیه 🔹۳. تحلیل جامعه‌شناختی از پیدایش بابیت 🔹۴.تشریح نقش محافل مختلف آمریکایی در تأسیس بهائیت 🔹۵. نقش صهیونیست‌ها در تأسیس بهائیت 🔹۶. بررسی روند سازمان شدن بهائیت در ایران در دوران پهلوی 🔹۷. تشریح ساختار سازمانی بهائیت و تشریح برخی از عناصر ایدئولوژی سیاسی آن 💻‌ رسانه KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با دکتر حمیدرضا اسماعیلی پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت، به بررسی نفوذ جریان فاسد بهائیت در ارکان مختلف حکومت پهلوی و تلاش آن‌ها در راستای رسمیت بخشیدن به این سازمان سیاسی می‌پردازد. 📚انتشارات انقلاب اسلامی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
📍رهبر معظم انقلاب اسلامی : «در این قضیّه‌ی انتخابات شما بانوان و خانم‌های عزیز می‌توانید نقش ایفا کنید... مادرها می‌توانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینه‌ی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زن‌ها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریان‌ها، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه می‌کنند و نقاطی را پیدا می‌کنند؛ [لذا] در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوق‌ها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه می‌توانید نقش ایفا کنید.» ♦️بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان- 1402/10/06 🔴 کتاب «مادران میدان جمهوری»؛ روایتی مادرانه از دعوت به انتخابات| مریم برزویی | 📚انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa
⭕️ممنوع‌الخروجی! 📍روایت پُرفرازوفرودِ اعزام یک مدافع حرم انگار کتاب، لباس بسیجی پوشیده بود. آن را برداشتم و شروع کردم به خواندن. گفتار ناشر را ورق زدم و رفتم سراغ اصل مطلب. نام مستعارش سیدمهدی سجادی بود. خیلی عادی داشت زندگی‌اش را می‌کرد. آسه می‌رفت و آسه می‌آمد تا اینکه یک خبر تکانش داد. شهادت رضا دامرودی! پسر روستا‌زاده سبزواری که به صورت بسیجی رفته بود سوریه و شهید شده بود. به خودش آمد که «چرا من نتونم برم؟!» به فکر رفتن افتاد. راه ساده‌ای نبود. پیگیری پشت پیگیری. به امید اعزام سریع‌تر، با چند نفر از دوستانش رفتند قم. آموزش را شروع کردند. تمرین‌های بدنی و مهارتی وقت و بی‌وقت، امان همه را بریده بود. خیلی‌ها از رفتن منصرف شدند. هر روز و هر شب خودش را توی جنگ با داعش تصور می‌کرد اما از اعزام خبری نبود. رفت و آمد از سبزوار به قم، نداشتن کارت پایان خدمت، راضی نبودن مادر، همه و همه کار را برای رفتنش سخت‌تر می‌کرد. چندین بار تا پای اعزام رفت اما قسمت نشد. بالاخره قفل رفتن توی یک روضه شکست! حضرت زینب(س) طلبید و گره‌ها یکی بعد از دیگری باز شدند. رفت سوریه... 📚 ممنوع الخروج ، انتشارات راه‌یار 👈عضویت درگنجینه دفاع @Ganjineh_defa