eitaa logo
گنجینه نور
105 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
623 ویدیو
46 فایل
کانال جامع مذهبی: احادیث اشعار و مداحی جملات ناب سخنرانی های کوتاه تصاویر داستان های کوتاه و... خادمین کانال @hesam_Golshani @Omid_fallahzadeh برای نشر بهتر معارف دینی و اعتقادی، کپی مطالب آزاد هست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔸 ✍ حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد 🔹ريشه و اساس بندگي تسليم بودن است. اينکه ما در همه چيز تسليم خدا باشيم و آنچه به ما داده قبول کنيم. 🔹لذا امام هشتم علیه السلام فرمودند: «رَأسُ طاعَةِ اللهِ» يعني سرآمد و سرچشمه کل طاعت خدا، «الرِّضا بما صَنَعَ اللهُ فيما أحَبَّ العَبدُ و فيما کَرِهَ» يعني آنچه خدا براي ما از تلخ و شيرين، از آنچه دوست داريم يا اکراه داريم، خوشمان بيايد يا نيايد، براي ما بريده است، در تقديرات و حوادثي که دست ما نيست، راضي شويم. 🔹رضايتمندي از خدا و تسليم خدا شدن، سرچشمه‌ي همه طاعت‌هاست. کسي به اينجا برسد حقيقت بندگي را کسب کرده است. @Ganjineh_noor 🌾🌾
🕊🕊 🔸رهبرتان یک انسان معمولی نیست🔸 💠 من به شما عرض می کنم که این رهبرتان یک انسان عادی نیست؛ یک انسان معمولی نیست. سربه سرش گذاشتن، درست نیست. با او بازی کردن درست نیست. هرکسی با او بازی کند، یقیناً خرد خواهد شد! آیت‌الله حائری شیرازی @Ganjineh_noor 🌷
🕊🕊 🌸 امام علی علیه السلام: 💠 مَن كَثُرَ لَهوُهُ قَلَّ عَقلُهُ؛ 🔹كسى كه زياد به سرگرمى بپردازد، عقلش كم است. 📚 غرر الحكم، ح ۸۴۲۶ @Ganjineh_noor 🌷
🌾🌾🌾🌾🌾 💠 هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🔹مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود. 🔸او به‌خاطر حرصی که داشت، همیشه به غلام خود می‌گفت: در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذار تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذار تا روغن کمتری داده شود. 🔹هرچه غلام او را از این کار برحذر می‌داشت، مرد توجه نمی‌کرد. 🔸تا اینکه روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش، آن‌ها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. 🔹وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق‌شدن نجات پیدا کنند. 🔸آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی‌یکی به دریا می‌انداخت. 🔹در این حال غلام گفت: ارباب، انگشت‌انگشت مبر تا خیک‌خیک نریزی. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @Ganjineh_noor 🌸
🔹🔹 🔰 حکومت قبل از ظهور... 👤 استاد رائفی_پور : 🏳 کسانی که می‌گویند قبل از ظهور نباید حکومتی تشکیل داده بشود، چیزی از مهدویت نفهمیده‌اند. 🔅 در واقع حکومتی که مردم را به خودش دعوت کند نباید تشکیل بشود، اما اگر این حکومت زمینه‌ساز ظهور باشد و بگوید: «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما» و هدفش ظهور باشد، اصلا واجب است که تشکیل بشود. 🎤  سخنرانی؛ ارتباط مهدویت و انقلاب اسلامی، ۹۷ @Ganjineh_noor 🌾
✨﷽✨ 💎 داستان ترمان ▫️ سال‌ها پیش در شهر خوی مردی بود که به او تِرمان می‌گفتند. ظاهری شیرین‌عقل داشت اما گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت. 🔹مرحوم پدرم نقل می‌کرد، در سال 1345 برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم. 🔹ساعت 10 صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم. از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم، نزدیک رفتم دیدم، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند. یک اسکناس 5 تومانی نیت کردم به او بدهم. او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت. باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد. گفتم: «ترمان، این 5 تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم.» ترمان از من پرسید: «ساعت چند است؟» گفتم: «نزدیک 10.» گفت: «ببر نیازی نیست.» 🔹خیلی تعجب کردم که این سوال چه ربطی به پیشنهاد من داشت؟ پرسیدم: «ترمان، مگر ناهار دعوتی؟» گفت: «نه. من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم. الان تازه صبحانه خورده‌ام. اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم. من بارها خودم را آزموده‌ام؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد.» واقعا متحیر شدم. 🔹رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم. ترمان را پیدا کردم. پرسیدم: «ناهار کجا خوردی؟» گفت: «بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید. جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند. روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد.» 🔹ترمانِ دیوانه٬ برای پول ناهارش نمی‌ترسید، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @Ganjineh_noor 🔹
🕊🕊 🌸 امام على عليه السلام: 🔹مجادله، بذرِ شرّ است 🔹المِراءُ بَذرُ الشَّرِّ 📚غررالحكم حدیث 393 @Ganjineh_noor 🌾
🔸🔸 💠 شیفته سکوت استاد؛ آتشفشان خاموش خمینی 🔻 هنگامی که در مشهد بودم، نام آقای خمینی را شنیدم. پس از آنکه در سال ۱۳۳۷ به قم رفتم، در دروس اصول فقه ایشان شرکت کردم و تا در قم بودم، ادامه دادم. 🔹️ ایشان استادی جدّی بود با لباسی مرتّب و فوق‌العاده تمیز. سربه‌زیر وارد جلسه‌ی درس میشد، به هیچیک از طلاب نگاه نمیکرد، درس خود را با جدّیّت میداد، به پرسشها و بحثهای طلاب با دقت و توجّه تمام پاسخ میگفت، و بدون آنکه توجّهی به ایجاد ارتباط با طلاب داشته باشد، باز به همان شکل بیرون میرفت. اما محبوبیّت بسیاری داشت. 🔹️ اکنون که می‌اندیشم، از سکوتی که این مرد پیش از اعلام نهضت خود داشت، خیلی متعجّب میشوم. اعلامیّه‌هایی که پس از آغاز نهضت صادر کرد، نشان میدهد که ایشان همچون آتشفشان خاموشی بوده که یکباره فوران کرده است. همواره گفته‌ام: ریاضت سکوت ایشان، یکی از بزرگترین ریاضتها بوده است. او مصداق کامل انسان مومن بود. 📖خاطرات خودگفته کتاب خون دلی که لعل شد @Ganjineh_noor 🌸
📚📚📚📚📚 💠 عیب‌هاتو بپذیر و اصلاح کن وگرنه بزرگ‌تر می‌شن 🔹پدربزرگم یه نیسان داشت. گفته می‌شد اولین نیسانیه که وارد ایران شده. با راست و دروغش کار ندارم، خیلی نیسانش رو دوست داشت. روش هم تعصب داشت و باهاش تو جاده کار می‌کرد. 🔸یادمه یه بار نشستم کنارش و گفتم: من هیچی نمی‌بینم، این‌قدر که این شیشه شکسته و خرد شده، شما چه‌جوری رانندگی می‌کنید؟ 🔹پدربزرگم گفت: به این خوبی دیده می‌شه، چی رو نمی‌بینی؟ 🔸گفتم: چی شد که این شکلی شد؟ 🔹گفت: یه بار داشتم تو جاده رانندگی می‌کردم که یه تیکه‌سنگ کوچیک از ماشین کناری پرت شد. اولش یه ترک کوچیک بود، بعد کم‌کم بر اثر زمستون و تابستون و سرما و گرما، بزرگ و بزرگ‌تر شد تا اینکه کل شیشه رو گرفت. 🔸پدربزرگم حاضر نبود قبول کنه که شیشه ترک داره و تعمیرش کنه، بس که دوستش داشت. 🔹ما آدم‌ها هم این‌جوری هستیم. عیب‌هامون رو قبول نمی‌کنیم، ایرادهامون رو نمی‌پذیریم و اصلاحش نمی‌کنیم تا اینکه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شن. 🔸اگه می‌خواید عاقبت پدربزرگم رو بدونید، یکی از همون شب‌ها تو جاده به‌دلیل دید کم تصادف کرد و فوت کرد. 🔹همین عیب‌هامون باعث نابودی‌مون می‌شن. همین‌هایی که نمی‌پذیریمشون! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @Ganjineh_noor 🕊
🕊🕊 🌸 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: 🔹بهشت بر كسي كه (بر مردم) منت مي‌گزارد و نيز بر انسان بخيل و سخن چين حرام شده است. 📚 بحار، ج 70، ص 308 ‌‎‌‎‌‌ @Ganjineh_noor 🌺
🕊🕊 💠 برخاستن حتے یک نفر، گاهے محرّک جهانے مےشود؛ در مدار ظُلم ستیزے ! آنجا که " اتّحاد " همان حلقه ے مفقودهِ تاریخ، رسالتی واجب بر دوشِ کسانی مےشود که بدنبال سلطنت توحید در جهانند ... " انقلاب اسلامے ایران " میوه ے همین تحوّل فکری بود که آفت‌های پےدرپے استکبار نتوانست فاسدش کند.... 💫 الله‌اکبر برای روزے که با عبور از انقلابِ نور، به انقلابِ ظهور ، رستاخیزی دیگر به پا کنیم! @Ganjineh_noor 🌈💐
🍂🍂🍂🍂🍂 🔸 حجت الاسلام والمسلمین عالی 🔹بعضي‌ها ممکن است خوب راه بيفتند اما خوب ادامه نمي‌دهند در ادامه‌ي راه کم مي‌آورند حافظ گفت که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل‌ها داستان سيمرغ عطار که براي رسيدن به قله‌ي قاف تعداد زيادي بودند ولي وقتي رسيدند تعداد اندکي ماندند. 🔹يک واقعيتي است که اين مسير مشکلات و سختي‌هايي دارد که ماندن اش خيلي هنر است و استقامت بر آن عهدي که با اهل بيت داشتيم ما عهد با امام‌مان داريم با ائمه داريم با امام زمان (عج) داريم خوش به آن کساني که بر اين عهد ثابت قدم‌اند. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganjineh_noor 🌾
🔸🔸 🔹بخشی از مناجات شهید چمران: خدایا هدایتم کن زیرا که می‌دانم گمراهی چه بلای خطرناکی‌ است. @Ganjineh_noor 🌾
🌸🌸 ❤️ در بهار آزادی ، جای شهدا خالی✨🌱 🏷 همه زیر این پرچمیم 🇮🇷 🇮🇷 ۴۴اُمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک 🌷 @Ganjineh_noor 🌈💐
🍂🍂🍂🍂🍂 💠 آهنگر خداشناس ✍ آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد! 🔹روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت: 🔸“واقعا عجیب است! درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خدا ترسی بشوی، زندگیت بدتر شده. نمی خواهم ایمانت را تضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده!” 🔹آهنگر بلافاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بودو نمی فهمید چه بر سر زندگیش آمده است! اما نمی خواست سؤال دوستش را بدون پاسخ بگذارد، کمی فکر کرد و ناگهان پاسخی را که می خواست یافت. این پاسخ آهنگر بود: 🔸در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند که باید از آن شمشیر بسازم. میدانی چه طور این کار را میکنم؟ اول فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم تا اینکه فولاد شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در ظرف آب سرد فرو میکنم، بطوریکه تمام این کارگاه را بخار فرا می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد. یک بار کافی نیست، باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم… آهنگر لحظه ای سکوت کرد. سپس ادامه داد: گاهی فولاد نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد باعث ترک خوردنش میشود. میدانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد لذا آن را کنار می گذارم. آهنگر باز مکث کرد و بعد ادامه داد: می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد. ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما میکنم، انگار فولادی باشم که از آب دیده شدن رنج می برد.اما تنها چیزی که می خواهم این است: 💢“خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی که تو میخواهی، به خود بگیرم… با هر روشی که می پسندی، ادامه بده،هر مدت که لازم است، ادامه بده…اما هرگز مرا به میان فولادهای بی فایده پرتاب نکن!” 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @Ganjineh_noor 🔸
🕊🕊 🔸«آزادی خود» یا «آزادی از خود»؟🔸 🔹درخت گردو را اول در «خزانه» می‌کارند. حدود یک متر می‌شود. اگر آن را همان جا بگذارند، دیگر چیزی نمی‌شود. باید از آن جا بردارند و در باغ بگذارند. آن جا میوه می‌دهد. «خودیت» انسان مثل خزانه است. «آزادی از خود»، اساس آزادی‌ها است. آنچه را که غرب برای بشر آورده، «آزادیِ خود» است. اسلام، آزادی از خود می‌آورد. اسلام، انسان را از داخل گلدان می‌آورد بیرون. بشر می‌خواهد مواظب باشد که گلدانش را نشکنند، اما اسلام می‌گوید از گلدان آزاد شو، تا رشد کنی. آیت‌الله حائری شیرازی @haerishirazi @Ganjineh_noor 🌾
🍂🍂 📚‍ کتاب گوهر شب چراغ ▪️برگهایی از زندگی حاج شیخ غلامرضا یزدی 🔸«آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی» از عرفا و نوادر و صالحان راه رفته ی دوران معاصر بوده اند که تا همین 60 سال پیش (1257-1338 هجری-شمسی) در بین مردم ما زیسته اند و یاد و خاطرات ایشان هنوز هم شاهدین زنده ی فراوانی دارد. 🔹هرچند در احوالات ایشان شاهدان بسیاری وجود داشته و دارند و بارها شهادت داده اند که از ایشان کرامات خاص و قابل توجهی دیده اند اما در این مجموعه داستان «گوهر شب چراغ» سعی بر آن بوده که چندان به آن ها پرداخته نشود. چراکه چنین اموری هرچند گواه بر بزرگی و واصل بودن سالک است اما اموری فردی ست و نمی تواند چندان برای طی طریق و کسب فضیلت راهنمای سایر مردم علی الخصوص جوانان و نوجوانان باشد. ✍ نویسنده: مظفر سالاری 📖 تعداد صفحات: ۱۴۴صفحه ▪️ناشر: کتابستان ‌.............‌.......................... @Ganjineh_noor 🌸
🕊🕊 🔒 قفل ایمان 💠 امام محمد باقر علیه‌السلام : 🔹هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان، مدارا کردن و نرمی است. 📚 کافی، ج۲، صفحه ۱۱۸ @Ganjineh_noor 🌾
✨﷽✨ 💠 دل نبستن به خوشنودیِ مردم 🔹روايت شده كه لقمان حكيم ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . 🔹بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . گفت: آرى. 🔹لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . 🔹لقمان گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. 🔹لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت خداوند ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» . 📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 . 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @Ganjineh_noor 🌾
1_3309786217.mp3
9.35M
🕊🕊 استاد شجاعی استاد پناهیان ♨️ در عمر چهل ساله انقلاب اسلامی، دشمنی های بسیاری با آن شده است؛ از ابرقدرتهای جهان گرفته تا بسیاری از بزرگان همین انقلاب... - چرا ریشه این انقلاب خشکیده نشده؟ @Ganjineh_noor 🌿
🌷🌷 🔹و شھادت‌ پایان‌ ڪسانیست‌ ڪہ‌.. در این‌ روزگار گوششان‌ غبار دنیا‌ نگرفتہ ‌باشد! و صدای آسمان‌ را بشنوند! و شھادت‌ حیاتِ‌ عِندَ رَبِّ‌ است.! 🌺 شهید آرمان علی وردی @Ganjineh_noor 🌾🌾
🕊🕊 ❌ ترس ممنوع 💠 پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (صل الله علیه و آله و سلم) : 🔹در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای پروا به دل راه مده. 📚میزان‌الحکمه، ج۳، صفحه ۵۳۳ @Ganjineh_noor 🌾
💎💎💎💎💎 🔴 شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد 🔹خسته و کوفته به خانه برگشته‌ای در حالی که چیزهایی که از تو خواسته‌شده را با خودت حمل می‌کنی. 🔸مادرت از تو می‌پرسد: شیر هم برایم آورده‌ای؟ 🔹با لبخند به او بگو: چشم الان می‌رم میارم. 🔸دعا می‌کند در حقت. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹مشغول خواندن نماز هستی. کودکت کنارت مشغول بازی‌کردن است. ناگهان در حال سجده بر پشتت سوار می‌شود. 🔸عصبانی نشو. او با خودش کودکی‌اش را حمل می‌کند. 🔹سجده‌ات را کمی طولانی‌تر کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸کارگری در گرمای طاقت‌فرسای تابستان، زیر تابش نور آفتاب خسته و کوفته مشغول کار است. 🔹آب سردی را به او تعارف کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸برای پرندگان دانه‌هایی از برنج و جو و گندم و ارزن می‌ریزی تا از آن بخورند. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آشغال‌های در مسیر راهت را برمی‌داری یا در مسجد از روی فرش جمع می‌کنی و در سطل آشغال می‌ریزی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸یکی تو را دشنام می‌دهد. می‌گویی خدا تو را ببخشد. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آیه‌ای از قرآن را با خشوع و تدبر می‌خوانی و اشک از چشمانت جاری می‌شود. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸از کنار جوان‌هایی که به گناهانی مبتلا شده‌اند می‌گذری. با نرمی و محبت و حکمت آن‌ها را پند می‌دهی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹کسی در حق تو بدی می‌کند. عصبانی می‌شوی و می‌خواهی دشنام بدهی. 🔸به‌یاد این فرمایش الله متعال می‌افتی: «کسانی که خشم خودشان را فرومی‌خورند و مردم را معاف می‌کنند... و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.» 🔹خشم خودت را فرومی‌خوری و او را می‌بخشی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸خبر رسوایی کسی به تو می‌رسد. اما پیش خودت نگه می‌داری و آن را پخش نمی‌کنی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹چه‌بسا اعمالی که تو اصلا برایشان ارزشی قائل نمی‌شوی و آن‌ها را چیزی حساب نمی‌کنی، باعث نجات تو شوند و میزان اعمالت را سنگین کنند. هیچ کار نیکی را دست‌کم نگیر. 🔸همیشه قبل از هر کار به ظاهر کوچک، این را با خودت تکرار کن: شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹خواهی دید چگونه زندگی تو به یک مسابقه پی‌درپی برای بذل و بخشش تبدیل می‌شود و نتیجه آن را در زندگی خودت مشاهده خواهی کرد. @Ganjineh_noor 🌿🌿
🕊🕊 ❗ما و سازش؟! هیهات 🔺️کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‌دانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند. 🔺️اگر بند‌بند استخوان‌‌هایمان را جدا سازند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند‌ هرگز امان نامه کفر و شرک را امضاء‌ نمی‌کنیم. @Ganjineh_noor 🌿
🕊🕊 💬 تحلیل و تبیین | سیره امیرالمؤمنین؛ پایداری بر حق در برابر تبلیغات باطل 📝 مروری بر سیره علوی در مقابله با هجمه تبلیغاتی دشمن 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی یکی از درس‌های زندگی امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «امیرالمؤمنین اهل بصیرت دادن است. امروز ما به این بصیرت احتیاج داریم. امروز دشمنان دنیای اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهای دین وارد میشوند، با ابزارهای اخلاق وارد میشوند؛ باید هشیار بود.» ۱۳۸۹/۰۴/۰۵ 🔺️ بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR در این یادداشت به صفحاتی از مصاف حضرت علی علیه‌السلام با افراد شناخته شده و مؤثر در جامعه صدر اسلام می‌پردازد که گرفتار هجمه‌های رسانه‌ای شدند و خود را در دفاع از حق، ناپایدار و نااستوار نشان دادند. @Ganjineh_noor 🌾