سال اولی که راهیان نوررفته بودم سال دوم دبیرستان بودم.... کلی اتوبوس سمت راهیان نور جنوب(: ، یادش بخیر سفر قشنگی بود ولی موقع برگشت مارو بردند اردوگاه مشهد🥲🙏
Gaza Pulse
سال اولی که راهیان نوررفته بودم سال دوم دبیرستان بودم.... کلی اتوبوس سمت راهیان نور جنوب(: ، یادش
تو اهواز ،خسته، گرسنه، بی حوصله بودیم🥲
تو سال دوم دبیرستان بعد سفر راهیان نور، همش تو فکر بودم
خدایا مگه میشه دل هم دار زد؟!
خاطره ای که برای من خیلی جالب است این است که به ایشان تاکید می کردند که برادر جان وصیت نامه ات را بنویس! آخر چرا نمینویسی؟ و او پاسخ می گفت:« من مانند شما سواد آنچنانی ندارم! فقط در یک جمله تمام وصیتم را می گویم و شما به ذهن بسپارید.» آن جمله این است:« من دلم را دار خواهم زد.»
همرزم ( علی اکبر علیزاده)