❌ انتقاد صریح و غلیظ از «تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی» ✅ بايد در هر فرصت در نشريات حزبى و غير حزبى و در خطابه‏ها و تظاهرات، اعمال ضد اسلامى و انسانى شاه تذكر داده شود. خصوصاً تغییر تاريخ اسلام كه اهانت جبران ناپذير به شخصيت معظم پيغمبر اكرم (ص) و اسلام و مسلمين و گرايش به زرتشتی‌گرى و پشت كردن به اسلام و خداپرستى است. بايد اين عنصر خائن رسوا شود و هيچ گاه از ذكر جنايات او غفلت نشود. (صحيفه امام، ج‏3، ص324) ✅ شما ببينيد چه جنايت بزرگى [است‏]، در تمام جنايتهايى كه اين مرد كرده است؛ همه خيانتهايى كه اين مرد كرده است؛ از دادن نفت ما به خارج، از خراب كردن وضع زراعت ما، از خراب كردن فرهنگ ما، از دست دادن حيثيت نظام ما؛ همه اينها را يك طرف بگذاريد، قضيه تغيير تاريخ را يك طرف. تغيير تاريخ اسلام به تاريخ گبرها را شما اگر در يك طرف ترازو بگذاريد، خيانتهاى اين آدم و جنايتهاى اين آدم و همه چيزهاى ديگرى كه از دست داده‌‏ايم ما به واسطه اين [شخص‏]، در يك طرف بگذاريد؛ اين اهميتش بيشتر است و گمان نكنيد كه اگر ملت مهلتش داده بود، همين [يك‏] قدم بود؛ اين همين است كه زرتشتيها، به حَسَب آن زمانها، زرتشتيها نوشتند ...، به شاه نوشتند: تا كنون كسى پيدا نشده است كه به اندازه شما به مذهب ما خدمت بكند! به مذهب زرتشتيها، آتش‏پرستها خدمت بكند! اين قدم اولش بود كه تاريخ را تغيير داد؛ قدمهاى ديگرى داشت كه بحمد اللَّه ملت توى دهنش زد. (صحيفه امام، ج‏4، ص110) ✅ ابتداى كار اين بود كه بعضِ آتشكده‌‏ها را تقويت كرد و تاريخ اسلام را عوض كرد به تاريخ گبرها؛ و خدا میداند كه اين خيانت كه اين به اسلام كرد و اين اهانت كه به پيغمبر اكرم- صلى اللَّه عليه و آله- كرد، اين خيلى جنايتش بالاتر از اين كشتارهايى است كه كرده است. كشتارها [را] موازنه اگر بكنيم با اين يك كارى كه تغيير تاريخ رسمى اسلام را، نشانه توحيد را، نشانه انسانيت را، اين تبديل كرد به اين چيزهاى آتش‌‏پرست، به تاريخ آتش‏‌پرست، گبرها؛ از همه خيانتهايى كه به ما كرده است، اين بالاتر است. اين حيثيت اسلام را می‌‏خواست از بين ببرد؛ اين علامت اسلام را می‌خواست از بين ببرد. نفتهاى ما را فرستاده و برده و داده است به آنها؛ اينها امور مادى است، البته خيانت است، خيانت به يك ملتى است كه ذخاير را به اجانب بدهد، لكن قضيه تغيير تاريخ يك اهانت به حيثيت اسلام است. و اين آدم، اين كار را كرد. و اگر اين مشتى كه ملت به دهن اين زد كه ملزم شد به اينكه تاريخ را دوباره برگرداند، تاريخ اسلام كند و تاريخ گبرها را كنار بگذارد، اگر اين كار نشده بود، دنباله داشت اين مسائل. اينها می‌خواستند كه اصل ورق را برگردانند به همان زمان قبل از پيغمبر اكرم؛ به همان زمان سلاطين گبرِ متعدىِ آدمكشِ قهار؛ و آن طور رفتار كنند و بساط هم همان بنا باشد. «پان‏‌ايرانيسم»! ايران بايد همان شئون ايرانيتش را حساب بكنيد! شئون ايرانيت!! شما همه چيزتان شاهان باستان بوده است؟ شما ببينيد آنها چه كردند با مردم. يك دسته هم آن «مغان» و امثال ذلك بودند؛ ببينيد اينها چه جور رفتار مى‏كردند با مردم ايران. (صحيفه امام، ج‏4، ص163) ✅ تو آنى كه حفظ كردى همه چيز را؟! اسلام پناهى تو؟! نمی‌دانم ظل اللهى تو؟! اين حرفهاى نامربوط چيست؟ اينها خيانت به يك ملت است، به يك مملكت است، به اسلام است. كسى كه تاريخ اسلام را تغيير داد و هيچ حيا نكرد- مگر اين يك چيز آسانى بود، يك چيز كمى بود كه تو یک همچو اهانتى به پيغمبر اسلام كردى- بعد به مجرد اينكه بگويى نخير، ديگر غلط كردم! مگر فايده دارد اين حرفها؟ (صحيفه امام، ج‏5، ص91) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔴 عدم اکتفاء به «اسم اسلام» و «جمهوری اسلامی» و لزوم حرکت به سمت «اسلام واقعی» ✅ مملكت ما وقتى مملكت اسلامى است كه تعاليم اسلام در آن باشد. اگر تعاليم اسلامى در آن نباشد، اسلامى نيست؛ هر چه‏ ما بگوييم‏ «جمهورى اسلامى»، جمهورى اسلامى لفظ نيست. با رأى ما جمهورى اسلامى تحقق پيدا نمى‏كند. بله، رژيم رسمى رژيم جمهوريت می‌شود لكن اسلامى نمی‌‏شود مگر آنكه احكام اسلام در او جارى‏ بشود. با جريان قانون اساسى هم اسلامى نمى‏شود؛ با مجلس شورا هم اسلامى نمی‌شود. اينها همه مقدمه است. وقتى مى‏توانيد بگوييد كه مملكت اسلامى است كه بازارْ اسلامى بشود؛ تهذيب نفس باشد؛ نه مثل بازار ما كه سنگر گرانفروشى و تعدى است! وقتى اسلامى مى‏شود كه مرد و زن اسلامى بشوند؛ همه افراد اسلامى باشند. الگو حضرت زهرا- سلام اللَّه عليها- است. الگو پيغمبر اسلام است. ما وقتى مملكتمان اسلامى است، وقتى می‌توانيم ادعا كنيم كه جمهورى اسلامى داريم، كه تمام اين معانى كه در اسلام است تحقق پيدا بكند. ما الآن اول راه هستيم. ما جمهورى اسلامى را به رأى اثبات كرديم؛ دست خيانتكاران هم بريديم و می‌بريم؛ لكن اين كافى نيست. بعد از آن باز راه زياد است: هم راه تحصيل زندگى صحيح براى مستمندان كه در پيش است و بايد پيش برود؛ و هم راه معنويات كه او، راه بالاتر است. (صحيفه امام، ج‏7، ص533) ✅ شما جوانها و شما مرد و زن ان شاء اللَّه در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس مؤسسان، كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند همين طور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و رأى داديد در آنجا هم بايد با عشق و علاقه، در هر شهرى، در هر استانى با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل، اشخاص‏ امين را، اشخاص متدين امين فاضل را، براى اينكه بروند در مجلس مؤسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. ان شاء اللَّه خداوند به شما و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و ان شاء اللَّه بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الآن لفظ است، لفظ «جمهورى اسلامى» است؛ باز معنايش نيامده است. ما بايد راههايى را طى كنيم تا «محتواى» جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد ان شاء اللَّه موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند. (صحيفه امام، ج‏6، ص472) ✅ ما الآن به آخر نرسیدیم. تا حالا [جمهوری اسلامی‌] جز یک الفاظی بیشتر نبوده. البته کارهایی کرده‌اند اما آنی که ما می‌خواهیم تا حالا نشده است. یک رایی دادیم به‌ جمهوری اسلامی. آن رژیم رفت و یک رژیم دیگری است لکن باید همه چیز اسلامی بشود. آن روزی ما به آخر مقصد رسیدیم که همه چیزمان اسلامی باشد. بازار یک بازار اسلامی باشد. بازاری که یک متاعی را یک تومان می‌خرد و سی تومان به این فقرا و ضعفا می‌دهد این بازار اسلامی نیست. بازاری که قاچاق وارد می‌کند و به قیمتهای گزاف می‌دهد و اقتصاد اسلام را می‌خواهد به هم بزند این اسلامی نیست؛ این بازارْ اسلامی نیست. اینها باید اسلامی بشود؛ خودشان اسلامی‌اش کنند. بازاری که به فکر ضعفا و فقرا نباشد، بازاری که پهلویش ضعیف باشد و به فکر نباشد، این بازارْ اسلامی نیست. ملتی که اینجا قصرهای روی هم روی هم درست کنند، و آنجا زاغه‌نشینها باشند- شما همه زاغه‌نشین را دیدید چه طورند؛ لا بد شماها دیدید، من هم صورتش را دیدم. یک مملکتی که زاغه‌نشینها آن طور باشند و مردم به فکر اینها نباشد، این مملکتْ مملکت اسلامی نیست. این صورت است، محتوا ندارد. ✅ در این حکومت دوم، که باز تمام اسلامی نیست، باز یک نسیمی از اسلام است، یک نسیم جزئی از اسلام در ایران آمده است ... عرض کردم اسلام باز در ایران محتوایش تحقق پیدا نکرده. یک اسمی و یک کمی هم، یکی کمی هم صورتش پیدا شده. حالا این طور شده. و اگر ان شاء الله اسلام در ایران آن طوری که خدا و رسول می‌خواهند پیدا بشود، آن وقت معلوم می‌شود که دولت اسلامی یعنی چه، و دولت طاغوتی یعنی چه ... (صحيفه امام، ج‏10، ص152) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

♨️ دو نکته جالب در نگاه رهبر راحل انقلاب به مدل مشارکت مردم در تعیین مسئولیت‌های سیاسی: 1- در مشارکت‌های عمومی (مخصوصا مشارکت مردمی مانند مردم ایران) اشتباه صورت نمی‌گیرد. 2- اگر فرضاً مردم در انتخاب مسئول صالح اشتباه کردند یا اینکه اشتباه نکردند ولی آن مسئول در حین مسئولیت تخطی کرد، خود مردم می‌توانند و باید به سرعت او را عزل کنند یا به تعبیر دیگر، او به محض ارتکاب خطا، خود به خود عزل می‌شود. ✅ برنامه ما اين است كه رجوع كنيم به آراى عمومى، به آراى مردم. قواى انتظامى را كنار بگذاريم؛ خود مردم را، محول كنيم تنظيم انتخابات را به دست خود جوان‌هاى مردم. در هر شهرى جوان‌ها خودشان؛ كه قواى انتظامى، شهربانى، شهردارى همه كنار بروند. آن كسى كه دخالت می‌‏خواهد بكند براى حفظ صندوق آرا و امثال ذلك، خود ملت باشد. ... قهراً مردم وقتى آزاد هستند يك نفر صالح را انتخاب می‌‏كنند و آراى عمومى نمی‌‏شود خطا بكند. يك‌وقت يكى می‌‏خواهد يك كارى بكند اشتباه مى‌كند، يك‌وقت يك مملكت سى ميليونى‏ نمی‌‏شود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لَعلَ يك آدمِ غلطى را گذاشتند؛ اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش می‌‏كنند تمام می‌‏شود. ما می‌گوييم كه بايد رئيس يك مملكتى را خود ما، خود جمعيت، خود ملت تعيين كند. قهراً وقتى كه يك ملتى می‌‏خواهد يك كسى را براى سرنوشت مملكت خودش تعيين كند، اين يك آدم صحيح را تعيين می‌كند نه يك آدم فاسدى را؛ و قهراً اشتباه در سى ميليون جمعيت نخواهد شد. ... دنبال آدم صالح می‌رويم. اين آدم صالح وقتى كه در رأس واقع شد، اين آدم صالحْ دولتِ صالح پيش می‌آورد؛ دولتِ غلط نمی‌آورد پيش، دولت فاسد نمی‌‏آورد. انتخابات مجلسيْن هم آزادْ دست مردم، و خود مردم نظارت می‌كنند در آن. يك مجلس ملى كه نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگليس باشد، نه مربوط به سفارت امريكا باشد؛ نه براى منافع او سينه بزند نه براى منافع او. يك همچو مجلسى را به وجود می‌آوريم ان شاء اللَّه و بعدش كه يك همچو مجلسى به وجود آمد قهراً اگر يك مطلبى بخواهد در آن، در يك همچو مجلسى مثلًا دويست نفرى بگذرد- دويست تا آدم صالحى كه براى مملكت ما دلسوز است، دزد نيست، نمی‌‏خواهد جيبش را پر بكند، نمی‌‏خواهد عنوان پيدا بكند، می‌‏خواهد كه خدمت بكند به اين مردم؛ اگر چنانچه يك همچو مجلسى براى ما پيدا شد مصالح مملكت را در نظر می‌گيرد- اگر يك چيزى آوردند بگذرد، يك قراردادى ما بين يك دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، می‌برند آن را آنجا نگاه مى‏كند؛ اول خود دولتِ صالح نظر می‌كند اگر چنانچه فاسد باشد ردش می‌کند. بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مى‏كنند و مصلحت و مَفْسَده ملت را می‌‏خواهند به جا بياورند درست می‌كنند. اين مصالح مملكت ما يا صد در صد يا صد در نود حاصل خواهد شد. ما يك همچو چيزى می‌‏خواهيم. يك چيزى دور از [واقع‏] نيست. قانون اساسى ما هم قانونى است كه خدا به ما گفته قانون اساسى. در همين قانون اساسى فعلى هم كه هست، متمم قانون اساسى می‌‏گويد هر قانونى كه بر خلاف قوانين شرعيه باشد قانون نيست. ما هم همين را می‌خواهيم درستش كنيم؛ منتها عمل نشده، ما می‌خواهيم عمل كنيم. يك مملكتى درست مى‏كنيم كه صُلَحا در آن مملكت ... افلاطون می‌گويد كه كسى كه بايد دولتها را اداره كند فيلسوفها بايد باشند؛ فيلسوف به نظر ايشان. فيلسوف هم البته لا بد صالح است. ما می‌گوييم اشخاص صالح همان است. ما می‌‏گوييم كسى كه می‌خواهد يك مملكتى را اداره بكند، كسى كه ما می‌‏خواهيم مقدراتمان را دستش بدهيم بايد آدمى باشد كه مردم انتخاب كنند و با انتخاب مردم پيش بيايد. قهراً وقتى‏ با انتخاب‏ مردم‏ پيش‏ آمد صالح است. دنبال او همين طورى كه الآن ملاحظه می‌كنيد كه يك بز كچل يك ملت را كچل كرده [خنده حضار] يك آدم صالح، يك انسان، يك مملكت را به سلامت می‌كِشد (صحيفه امام، ج‏5، ص322 و 323) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

(ادامه 👇) ✅ اصل دوم ما هم اين است كه رژيم سلطنتى اصلش بی ربط است. بايد اختيارْ دست مردم باشد. اين يك مسأله عقلى [است‏]، هر عاقلى اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هر كسى بايد دست خودش باشد؛ مايى كه- يك جمعيتى كه مملكت مال خودشان است، چيزهايى كه در مملكت است بايد به صرفه خودشان خرج بشود؛ بايد همه چيز اين مملكت در راه صلاح خود اين مملكت باشد. يك كسى كه اصلش با مردم جداست و می ‏گويد كه مردم چكاره هستند، من خودم هستم، هر كارى دلم می‌‏خواهد بكنم، چطور می شود مقدراتش را مردم دست يك همچو آدمى بدهند كه هر كارى دلش مي‌خواهد بكند و به مردم ديگر دخالت نباشد؟ به خلاف اينكه مردم امسال يك كسى را قرار بدهند، همه جمع بشوند با هم قرار بدهند كه اين آقا رئيس جمهور ما، پنج سال هم ايشان رئيس جمهور. ما فرض می‌‏كنيم او يك آدمى باشد خيلى جَلَب باشد، اين آدم خيلى جلب نمی‌‏تواند يعنى عقل اجازه‌‏اش نمی‌‏دهد كه در اين پنج سال تو هر كارى دارى بكن، هر چه هم می‌خواهى ظلم بكن و- عرض می‌كنم كه- چه می‌‏شود. ما فرض می‌كنيم كه نه ديگر حقى براى مردم نباشد- و حال آنكه در جمهورى حق است- مردم ... نه، تو غلط كردى برو سراغ كارت! اگر جمهورى اسلامى باشد كه ديگر واضح است؛ براى اينكه اسلام براى آن كسى كه سرپرستى براى مردم می‌خواهد بكند، ولايت بر مردم دارد، يك شرايطى قرار داده كه وقتى يك شرطش نباشد، خود به خود ساقط است؛ تمام است؛ ديگر لازم نيست كه مردم جمع بشوند؛ اصلًا خودش هيچ است. اگر يك ظلم، اگر يك سيلى بزند، رئيس جمهور اسلام اگر يك سيلى بيجا به يك نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد رياست جمهوری‌اش ديگر؛ بايد برود سراغ كارش. آن سيلى را هم بايد عوضش را بيايد بزند توى صورتش! ما يك همچو چيزى می‌‏خواهيم. (صحيفه امام، ج‏4، ص494) 🔰 نکته قابل توجه این است که هر دو سخنرانی فوق، مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. سخنرانی اول: 10 دی 1357 سخنرانی دوم: 22 آبان 1357 •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

⚠️ مقتضای اجرای دموکراسی و رأی‌گیری از عموم مردم در مواردی که نیاز به اطلاعات تخصصی دارد چیست؟ 🔻همه‌پرسی انقلاب سفید شاه و ملت در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ در جهت نظرخواهی از مردم ایران درباره اصول شش‌گانه پیشنهادی شاه برای یک سلسله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی برگزار شد. دو نکته جالب در کلمات رهبر راحل انقلاب در نقد این رفراندوم: 🔹 در ممالكى كه رفراندم قانونى است بايد به قدرى به ملت مهلت داده شود كه يك يك مواد آن مورد نظر و بحث قرار گيرد، و در جرايد و وسايل تبليغاتى آراى موافق و مخالف منعكس شود و به مردم برسد؛ نه آنكه به طور مبهم، با چند روز فاصله، بدون اطلاع ملت اجرا شود. 🔸 رأى دهندگان بايد معلوماتشان به اندازه‏اى باشد كه بفهمند به چه رأى می‌دهند. بنا بر اين اكثريت قاطع حق رأى دادن در اين مورد را ندارند؛ و فقط بعضى اهالى شهرستانها كه قوه تشخيص دارند صلاحيت رأى دادن در مواد ششگانه را دارند كه آنان هم بی‌‏چون و چرا مخالف هستند. (صحيفه امام، ج‏1، ص136) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

طلبه‌ای تعریف می‌کرد: روزی بعد از نماز صبح، حال مطالعه دست داد. استغفار کردم. بحمدالله برطرف شد 😊 •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔶نقاشی شنی پرتره امام خمینی (ره) 🔸« گمان نکنید که شما خودتان میتوانید کاری انجام بدهید شما همانی هستید که اگر یک مگس آزارتان بدهد شب نمیتوانید بخوابید و روز نمیتوانید آرام بگیرید شما آن‌کسی هستید که اگر یک گنجشک از شما یک چیزی بردارد قدرت ندارید آنرا پس بگیرید همه عجز است و همه فقر است تمام خوف ها و ترس‌هایی که انسان از دشمن دارد، از این است که خودش را میبینید اگر خدارا بببیند دیگر هیچ ترسی ندارد» ⬅️ تهیه شده در استودیو نماشن #چشمها ▫️برنامه تلویزیونی کلمه 🏷️@kalame_tv1 •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

⛔️ من تا حالا بیش از ده مرتبه به آقای قطب‌زاده گفته‌ام این موسیقی را از تلویزیون بردارید؛ می‌گوید نمی‌شود! بيانات در جمع كاركنان سازمان صدا و سيما زمان: 28 تير 1358/ 24 شعبان 1399 🔹 غربى نباشيد، غرب زده نباشيد، كه حتماً بايد بين اين خبر و اين خبر، موسيقى باشد، اين غربزدگى است، يك طرح ديگرى درست كنيد، يك چيز ديگرى. اخبار را زيادترش كنيد، يك كارهايى بكنيد كه موسيقى را تركش كنيد. 🔸شما خيال نكنيد كه موسيقى يك چيزى است براى يك مملكت مترقى. موسيقى خراب می‌كند دِماغ بچه‌‏هاى ما را؛ مغز بچه‏‌هاى ما را فاسد میکند. دائماً تو گوش يك جوان موسيقى باشد، اين ديگر به كار نمی‌رسد؛ اين ديگر نمی‌تواند فكر جدى بكند. اينكه ما می‌گوييم كه اينها را از بين ببريد و مكرر من گفته‌‏ام، شايد تا حالا ده مرتبه بيشتر من به آقاى قطب زاده گفته‏‌ام كه آقا اين را برداريد از آن، مى‌گويد نمی‌شود. من نمی‌دانم اين «نمی‌شود» يعنى چه؟ چرا نمی‌‏شود؟ شما به عرض من گوش بكنيد. من عرض می‌كنم كه اگر ما يك كارى كه صلاح ملتمان است بكنيم، غربيها يا غرب زده‌‏ها بيايند به ما اشكال بكنند و بگويند كه اينها كهنه‌‏پرستند، ما بايد دست برداريم برويم سراغ آنها؟ يا نه، ما بايد مصلحت خودمان را ملاحظه كنيم. (صحيفه امام، ج‏9، ص 158) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

⚠️ موسیقی را به کلی از رادیو و تلویزیون حذف کنید! سخنرانى در جمع كاركنان راديو دريا زمان: 30 تير 1358/ 26 شعبان 1399 🔹 ... و از جمله چيزهايى كه باز مغزهاى جوان‌ها را مخدّر است و تخدير می‌كند موسيقى است. موسيقى اسباب اين می‌‏شود كه مغز انسان وقتى چند وقت به موسيقى گوش كرد، تبديل می‌‏شود به يك مغزى غير آن [مغز] كسى كه جدّى باشد. از جدّيت، انسان را بيرون مى‏كند، و متوجه می‌کند به جهاتى ديگر. تمام اين وسائلى كه حالا اين بعضيش بود، و الى ما شاء اللَّه وسائل درست كرده بودند، همه براى خاطر اين بود كه ملت را از مقدّرات خودش غافل كند، و متوجه به جهات ديگر بكند، منحرف كند او را از مسائل روز كه مبادا مزاحمش بشود. اين يك برنامه بسيار مفصّلى بوده است كه طرح شده؛ نه اين است كه مِنْ باب اتفاق مثلًا اين مسائل واقع شده. نخير، اين يك طرحهايى است كه آنهايى كه طرّاح هستند طرح كردند، كه اين جوانها را به تباهى بكشند. 🔸 ... موسيقى از امورى است كه البته هر كسى از موسيقى به حسب طبع خوشش می‌آيد؛ لكن از امورى است كه انسان را از جدّ بيرون می‌برد به يك مطلب هزل. ديگر اين جوانى كه عادت كرد كه روزى چند ساعتش را با موسيقى سر و كار داشته باشد- كه اينها شايد اكثر راديوشان و تلويزيون‏شان از همين قسم‌ها بود- يك جوانى كه اكثر اوقاتش را صرف بكند در اينكه پاى موسيقى بنشيند و اينها، اين از مسائل زندگى و از مسائل جدّى بكلى غافل می‌‏شود، عادت می‌‏كند، مثل همان كه به مواد مخدّره عادت می‌كند. كسانى‏ كه به مواد مخدره عادت می‌‏كنند، ديگر نمی‌‏توانند يك انسان جدّى باشند كه بتوانند در مسائل سياسى فكر بكنند. فكر انسان را موسيقى جورى می‌كند كه ديگر نتواند در غير همان محيط موسيقى و مربوط به شهوات و مربوط به موسيقى نتواند اصلًا فكر بكند. 🔹 ... حالا بايد جدى بگيريد مسائل را، از آن هزل و شوخى و عرض می‌كنم كه مسائل غير جدّى برگرديد به آن مسائل جدّى، مملكتتان را اداره كنيد؛ خودتان بايد اداره كنيد. دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوانهاى ما، جوانهاى ما را نيرومند كند، نبايد دستگاه تلويزيون جورى باشد كه ده ساعت موسيقى بخوانند. جوانى كه نيرومند هست از نيرومندى برگردانند به يك حال خُمار و به يك حال خَلْسَه، مثل همان ترياك می‌‏ماند اين هم اين قدر با او فرق ندارد، اين يك جور خلسه می‌‏آورد، آن يك جور خلسه می‌آورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّى بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده، موسيقى را حذف كنيد. نترسيد از اينكه به شما بگويند كه ما موسيقى را كه حذف كرديم كهنه‌‏پرست شديم! باشد ما كهنه‌‏پرستيم! از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اينكه شماها را از كار جدى عقب بزنند. 🔸 اينكه می‌‏گويند كه اگر چنانچه موسيقى در راديو نباشد آنها می‌روند از جاى ديگر می‌گيرند موسيقى را، بگذار بگيرند از جاى ديگر، شما عجالتاً آلوده نباشيد؛ آنها هم كم كم برمی‌گردند به اينجا. اين عذر نيست كه اگر موسيقى در راديو نباشد، آنها می‌‏روند از جاى ديگر موسيقى می‌‏گيرند. حالا اگر از جاى ديگر موسيقى بگيرند، ما بايد به آنها موسيقى بدهيم؟! ما بايد خيانت بكنيم؟! اين خيانت است به يك مملكتى، خيانت است به جوانهاى ما. 🔹اين موسيقى را حذفش كنيد به كلى، عوض اين يك چيزى بگذاريد آموزنده باشد. كم كم مردم را و جوان‌هاى ما را عادت به آموزندگى بدهيد؛ از آن عادت خبيثى كه داشتند برگردانيد. اينكه می‌بينيد كه جوانها اگر اين نبود می‌روند سراغ موسيقى ديگر، براى اين كه اينها عادت كردند! اين شاهد بر اين است كه جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفيم كه اين نسلى كه فاسد شده برگردانيم به صلاح و نگذاريم اين كوچكهاى ما فاسد بشوند، اينها را جلويش را بگيريم، بايد جدّ باشد اين مسائل. (صحيفه امام، ج‏9، ص202_206) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔰 ورود تخصصی پیشکش! ✍️ سید شهاب الدین دعایی 🔹 گاهی گفته می‌شود ورود به «نقد فلسفه و عرفان»، نیاز به تخصص دارد. اما برخی نکات، نیاز به تخصص نیز نداشته و کار با قدری اطلاعات عمومی و اندکی دقت نیز حل می‌شود. 🔸 اخیرا نوشته‌ای از یکی از منتقدین فلسفه و عرفان منتشر شده که از این منظر قابل توجه است: «در کتابهای فلسفه وعرفان مکررا تاکید میشود که یکی از راه های بسیار مفید برای خداشناسی تفکر در رابطه نفس با ادراکات وحالاتش میباشد، که در عین وحدت کثرت و در عین کثرت وحدت دارند، و میتوان رابطه خداوند با خلق را در قالب همین مثال فهمید. پاسخ: اولا: مفاد بسیاری از آیات وروایات نفی تشبیه خداوند به خلق است، و مکررا فرموده اند که خداوند مثل ومثال ندارد: لاَ تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ. وخوشمزه است که آقایان فلسفه وعرفاء در رفتاری متناقض بعد از هر مثالی، برای فرار از گناه تمثیل میگویند: خاک بر سر من وتمثیل من !!! ثانیا ...» 🔹 ای کاش نویسنده فوق قبل از استناد به آیه شریفه «لا تضربوا لله الأمثال»، دقایقی وقت می‌گذاشت و به چند تفسیر از جمله تفسیر نمونه (ج11، ص323) و تفسیر المیزان (ج12،‌ ص298) مراجعه می‌کرد. آنگاه چه‌بسا روشن می‌شد که مقصود از «نهی از تمثیل نسبت به خداوند متعال» در لسان قرآن کریم، تمثیلاتی است که گوینده آن، صفات نقص ممکنات و مخلوقات را به خالق سرایت داده و موجب شود در ذهن مخاطب، خدا از سطح یک موجود نامتناهی و غیرمحدود، به سطح موجودی محدود همانند مخلوقات تنزل داده شود؛ نه مطلق تمثیل و تشبیه. 🔸 ای کاش نویسنده‌ مذکور لااقل سری به روایات معرفتی می‌زد تا ذکر برخی تماثیل درباره نسبت خالق و مخلوق در کتب فلسفی و عرفانی، برایش تا این حد عجیب نبود و «کفرگویی» به نظر نمی‌رسید؛ لااقل ای کاش روایت امام رضا علیه‌السلام و عمران صابی را دیده بود؛ آن‌جایی که حضرت دقیقا «رابطه خالق و مخلوق» را به رابطه انسان و آینه «تشبیه» می‌فرمایند: «قَالَ عِمْرَانُ أَ لَا تُخْبِرُنِي يَا سَيِّدِي أَ هُوَ فِي الْخَلْقِ أَمِ الْخَلْقُ فِيهِ قَالَ الرِّضَا جَلَّ يَا عِمْرَانُ عَنْ ذَلِكَ لَيْسَ هُوَ فِي الْخَلْقِ وَ لَا الْخَلْقُ فِيهِ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ وَ سَأُعَلِّمُكَ مَا تَعْرِفُهُ بِهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنِ الْمِرْآةِ أَنْتَ فِيهَا أَمْ هِيَ فِيكَ ... وَ لِهَذَا أَمْثَالٌ كَثِيرَةٌ غَيْرُ هَذَا لَا يَجِدُ الْجَاهِلُ فِيهَا مَقَالًا- وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى»‏ (التوحيد، ص435) خوشمزه است که حضرت در انتها می‌فرمایند «و لهذا أمثال کثیرة غیر هذا لَا يَجِدُ الْجَاهِلُ فِيهَا مَقَالًا»! 🔹 ای کاش نویسنده محترم، به جای تمسخر شعر لطیف جناب مولوی و استفاده مکرّر از «علامت تعجّب‌»، لحظاتی به این عبارت قدیمی می‌اندیشید که «تمثیل از یک جهت مقرّب و از ده جهت مبعّد است» یا مثلا روی کلیدواژه «تقریب به ذهن» فکر می‌کرد؛ شاید کار با همین تأملات ساده حل می‌شد. 🔸 واقعا این سؤال وجود دارد که: چرا وقتی برای دانش‌آموزان و دانشجویان در کلاس درس عقائد، انواع این تماثیل را بیان کرده و بلافاصله تذکر می‌دهیم که «البته موجود نامتناهی با هیچ چیز قابل مقایسه نبوده و تشبیه فقط برای تقریب به ذهن است»، علاوه بر آنکه به برکت تمثیل، مطلب برایشان بهتر جا می‌افتد، گرفتار شبهه نیز نشده و فکر نمی‌کنند خدا همه خصوصیات موجود در «مشبّه به» را داراست؛ ولی نویسنده محترم علی‌رغم سوابق خوبی که در مباحث عقائدی دارند، همچنان اندر خم این مطلب ساده باقی مانده‌اند. باور بفرمایید انسان علاوه بر تعجب، گاهی غصه می‌خورد ... 🔹 هنوز که هنوز است، برخی از بزرگواران بر بالای منبر یا در فضای مجازی، در حالی که رگ غیرتشان بالا زده، با هیجان و حرارت هرچه تمام‌تر فریاد برمی‌آورند که:‌ «می‌دانید عرفا و فلاسفه چه کفرگویی‌هایی می‌کنند؟ می‌گویند رابطه خدا و مخلوقات مانند رابطه دریا و موج دریا است!! یا مثلا یک هرم هستی می‌کشند و می‌گویند خدا در نقطه رأس این هرم قرار دارد» آنگاه شروع می‌کنند به بحث که «این کفر است؛ خدا متجزّی نیست و دریا متجزّی است و خدا جا ندارد و ...» باور بفرمایید زشت است؛ عیب است؛ افراد دارند نگاه می‌کنند!! 🔸 یک سخن دلسوزانه: ای کاش حالا که برخی از منتقدین فلسفه و عرفان، به «ورود غیر تخصصی» متهم شده و می‌شوند (فارغ از صحت و سقم آن)، لااقل سطح اتهام در حد «ورود غیر تخصصی» باقی بماند ... ای کاش آقایان به خودشان، دغدغه‌هایشان و گفتمانشان رحم بفرمایند ... 🔹 «ای کاش‌» های فراوان دیگری نیز وجود دارد؛ «ای‌کاش‌» هایی که با وجود آنها، دیگر در این یادداشت و این مجال، دل و دماغی برای بررسی نکات دیگر نویسنده باقی نمی‌ماند. •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

همه ما سخنرانی معروف «من توی دهن این دولت می‌زنم» را شنیده‌ایم؛ سخنرانی روز 12 بهمن 1357 در بهشت زهرا ... یک سال بعد، هنگامی که چند نفر از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسی، با اصل ولایت‌فقیه مخالفت کرده و برخی نیز در دولت موقت تهدید کرده بودند که مجلس را منحل می‌کنند، مجددا این جمله غیرتمندانه از خمینی کبیر شنیده شد که: «توی دهانتان می‌زنم من!» (صوت و متن این سخنرانی در ادامه 👇) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

📚 متن سخنرانی: بازى نخوريد از اين حرفهاى نامربوطى كه می‌‏زنند و از هر طرف حمله كرده‌‏اند به اينكه اسلام را از بين ببرند؛ و از هر طرف حمله كرده‌‏اند به اينكه اين نهضت را از بين ببرند. گاهى روحانيتش را از بين می برند؛ گاهى چه. اين روحانيون بودند كه شما را آزاد كردند، حالا با قلمهايتان به ضد روحانيون قلم‌فرسايى می‌كنيد؟! شما كجا بوديد آن وقتى كه روحانيون حبس می‌رفتند؟ آن وقتى كه پاى روحانى ما را اره كردند شما كجا بوديد؟ آن وقتى كه با روغن پاى روحانى ما را سوزاندند شما كجا بوديد؟ الان سر درآورديد و حرف می‌‏زنيد، و نمی‌دانم، به ولايت فقيه اشكال می‌كنيد، نمی‌دانم مجلس را می‌خواهيد منحل بكنيد؟ مگر شما قدرت اين را داريد؟ توى دهنتان می‌زنم من! دست برداريد از اين حرفها، از اين مزخرفات. وارد بشويد در جرگه اسلام، وارد بشويد در جرگه مسلمين. بگذاريد كه اين مملكت سر و سامان پيدا بكند. او در كردستان، دمكرات در كردستان، خلاف می‌‏كند، آقايان در تهران! بس است ديگر. كفايت كرد! (صحيفه امام، ج‏10، ص317) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🎥 ما مرد جنگیم 💪⚔️ ما نه از اقدام نظامی می‌ترسیم و نه از محاصره اقتصادی. اما از او نمی‌ترسیم برای اینکه ما شیعه یک ائمه‌ای هستیم که آنها شهادت را استقبال می‌کردند، ملت ما هم امروز شهادت را استقبال می‌کند. فرضاً که آقای کارتر بتواند نظامی بیاورد اینجا، با اینکه نمی‌تواند همچو کاری بکند، دخالت نظامی بکند، نمی‌تواند بکند، فرض می‌کنیم که خیر، تفاهم کنند این ابَرقدرتها که به ایران نظامی بفرستند، ما سی و پنج میلیون جمعیت داریم که اینها بسیاریشان، بسیار زیادشان، آرزوی شهادت می‌کنند. ما با این سی و پنج میلیون به میدان می‌رویم. بعد که ما همه شهید شدیم، خودتان با ایران هر کاری می‌خواهید بکنید. از این ما نمی‌ترسیم، ما مرد جنگیم، ما مرد مبارزه هستیم. •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔥 فقط گناهکارها گوش بدهند 🔻 صحنه‌ای عجیب از صحرای قیامت در مکاشفه مرحوم آیت‌الله انصاری همدانی 💔 لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ، ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین 😭😭😭 🌹 این چند دقیقه را با تمام وجودتان نوش جان کنید و لذت ببرید 🎙 با بیان #استاد_وکیلی 📆 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1444 #پادکست #امام_حسین •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

♨️ ما تنها نیستیم؛ ما امام داریم ... ❤️ باید امام را با صداقت صدا زد. 😭 داستان طلبه بیماری که امام زمان به ملاقات او رفتند ... 🎙 با بیان #استاد_زمانی 📆 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1444 #پادکست #امام_زمان •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

😢 چرا اشک و سوز نداریم؟ چون مراقبه نداریم! 🔍 اگر اهل مراقبه باشیم، خدا اشکالاتمان را به ما نشان می‌دهد ♨️ دو حکایت عجیب از مرحوم آیت الله سعادت‌پرور و مرحوم علامه حسن‌زاده آملی (رضوان‌الله‌علیهما) 🎙 با بیان #استاد_وکیلی 📆 شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1444 #پادکست #اخلاص #مراقبه •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

سر از بدنم ، که میشه جدا راضیم بازم ، به رضای خدا ای حسینم 😭💔💔 با نوای #جواد_شکری •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

❌ وقتی بگو مگو با همسر 😡😤 تبدیل به اژدها 👺در مرگ موقت شد 😱😱😱 🔻 تجربه‌گر: نفیسه مرادی 🔻 برنامه زندگی پس از زندگی،‌ فصل دوم 🔻 18 اردیبهشت 1400 🎥 فیلم کامل: https://www.aparat.com/v/FiBaR •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

💔 وقتی خداوند به شخص ناامید می‌گوید: من رو چی فرض کردی؟؟ 🥺😥😭 🎙 با بیان #استاد_واسطی #پادکست #یأس #رحمت_واسعه •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔹 اگر خدا به من بگوید: برو، تو قابل نیستی! تو گنهکاری! سر تا پای تو را گناه گرفته! ما بندگان عالی داریم ... 🔸 می‌گویم:‌ من از در خانه تو نمی‌روم! کجا بروم؟ من غیر از تو چه کسی را دارم؟ من جای دیگری نمی‌شناسم ... 😭💔 ♨️ قبول! من گنهکارم! اما مگر رحمت تو فقط مال خوبان است؟! 😭😭😭 ✅ فوَ عِزَّتِکَ یا سَیّدی لَو نَهَرتَنی، ما بَرِحتُ مِن بابِکَ و لا کَفَفتُ عَن تَمَلُّقِکَ لِما انتَهیٰ إلَیَّ مِنَ المَعرفةِ بِجودِکَ و کرَمِکَ (دعای ابوحمزه) 🎙 با بیان نورانی مرحوم #علامه_طهرانی #پادکست #تملّق #شرح_دعای_ابوحمزه •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🌙 رهبری یک عارف یک دنیا انگشت به دهان از انقلاب خمینی کبیر @mahfeltv3 •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

❇️ رابطه حضرت امام با علامه چگونه بود؟ 🔹 حضرت امام خمینی اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به قم رفتند و همسایه دیوار به دیوار علامه طباطبایی شدند. علاقه‌مندان امام برای دیدار با ایشان، گاهی اوقات از دیوار خانه علامه بالا می‌رفتند تا به خانه حضرت امام بروند و باعث آزار و اذیت علامه می‌شدند. 🔸 روزی برای دیدار با علامه به منزل او رفتم. بعد از مدتی علامه به همراه من برای دیدار با امام خمینی(ره) به منزل امام رفتند. امام به شوخی به علامه گفتند «آقای طباطبایی! ما شما را اذیت می‌کنیم و باید شما به دادگاه بروید و علیه ما شکایت کنید!» علامه نیز در جواب شوخی امام گفت: «دادگاه شما فایده‌ای ندارد؛ چون مسئولیت دادگاه‌ها با شماست! من باید به خدا شکایت کنم!» 🔲 برشی از مصاحبه خبرگزاری فارس با سیدمحمدصادق قاضی طباطبایی، فرزند مرحوم آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی (برادرزاده مرحوم آیت الله سید علی قاضی رضوان‌الله علیه) •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🔹 چرا جوان‌هاى ما اين قدر خوابند؟ 🔸 چرا عمق مسائل را ادراك نمی‌كنند؟ 🔹 چرا گوش به حرف افرادى می‌دهند كه اطلاعات از اسلام ندارند؟ 🔸 چرا بايد اين طور باشد؟ 🔹 چرا شما بايد بيدار نشويد؟ 🔸 چرا جوان‌هاى ما بايد سر عقل نيايند؟ 🔹 چرا بايد شماها به احكام اسلام متعهد نباشيد؟ 🔸 اين اسلام بود كه شما را تا اينجا رساند. 🔹 اين اسلام بود كه محمد رضا را از خانه‏‌هاى شما بيرون كرد. از مملكت شما بيرون كرد. 🔸 حالا بر خلاف موازين اسلام پشت به اسلام داريد می‌کنيد. 🔹 و خدا می‌داند كه اگر پشت به اسلام كنيد، همچو سيلى به شما می‌‏زند كه تا ابد بيدار نشويد. 🔸 يك قدرى به خود بياييد. 🔹 يك قدرى برگرديد به احكام اسلام. 🔸 ما انقلاب كرديم هر چه دلمان می‌‏خواهد بكنيم؟! توضیحات: 🔻 سخنرانى رهبر راحل انقلاب در جمع انجمن اسلامى كاركنان وزارت صنايع 🔻 زمان: 15 دى 1358/ 16 صفر 1400 🔻 مكان: قم‏ 🔻 موضوع: وابستگى اقتصادى منشأ وابستگيها- تحريكات عناصر مزدور در ايجاد اغتشاشات‏ 🔻 حضار: انجمن اسلامى كاركنان وزارت صنايع و معادن‏ •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🎥 علامه طباطبایی: من خودم بیشتر از همه از تفسیر المیزان غلط گرفته ام ... •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd

🎥 اگر در کسی «خوبی» دیدی و سعی کردی به نوعی، ارزش آن را پایین بیاوری یا اینکه حداقل حاضر نشدی آن را به زبان بیاوری، یک خبر بد برایت دارم: متأسفانه شما مبتلا به «حسادت» هستی ... 😐😱 🔰 پ.ن: قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ‏ وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَد» (نهج‌البلاغه، ص535) #حکمت #حسادت •┈┈••••✾•🍷•✾•••┈┈• 🆔 @ghadah_shd