اگر شهید نشویم، می میریم…
روایت دنیا به همین دو واژه ختم می شود یا مرگ یا شهادت!
خوشا بر سعادت مومنانی که رزق هجرتشان از این دنیا بر شهادت در راه حق رغم خورد و آبرومندی در برابر سالار شهیدان نصیبشان گشت…
حسرت جاماندگی از قافله عشق، برای ما و مهمانی در محضر اباعبدالله نصیب شهداست، ان شاءالله تعالی
«يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً»
#کرمان_تسلیت
#باذن_الله
#پاسخ_سخت
@Ghalamzaniii
در این هیاهو که صدای نامردان بلند گشته و سفاکی مظلومان به کام اصحاب شیطان شده…
برای آمدنت تعجیل کن…
پرچم انتقام را بالا بگیر..
و صدای هل من ناصر ینصرنی را به گوش جهانیان برسان…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان
@Ghalamzaniii
کودکی تو چقدر زود به رنگ بهشت درآمد!
راستی من به قلبی که از گوشواره تو آویزان بود فکر می کنم، به آن کاپشن صورتیِ هم رنگِ گوشواره ات می اندیشم!
تو مانند بسیاری از دختران ایران زمین، با همین رنگ صورتی قرار بود بزرگ شوی، خانم شوی، مادر شوی…
دست شیطان چقدر بی رحم بود…
حالا که رفتی از روزهایی که در دنیا بودی برای دختر امام حسین علیه السلام تعریف کن، بگو حال آنان که دوست دارند بنده خدا باشند، در دنیا خوب نیست!
بگو در برابر چشمان شان زنان و کودکان بیگناه را می کشند و کاری از دستان شان بر نمی آید!
بگو با دستان کوچکش برای آمدن تنها منجی این عالم، دعا کند…
#کرمان_تسلیت
#باذن_الله
#پاسخ_سخت
#کاپشن_صورتی
#گوشواره_قلبی
@Ghalamzaniii
«به وقت شرطی شدن»
✍🏻 فاطمه شکیب رخ
آن زمان هایی که ما نبودیم! وقتی میخواستند به خروسی رقص یاد بدهند، خروس را بر یک ظرف شبیه سینی می گذاشتند، سینی را به وسیله آتش گرم می کردند، تا خروس از داغی زیر پایش، این پا و آن پا کند و به اصطلاح برقصد! در این هنگام با نواختن بر فلوت، به خروس می آموختند که با گرم شدن سینی شروع به بپر بپر کند؛ همزمان که فلوت تند تر نواخته می شد، شعله آتش را بیشتر می کردند تا در نتیجه خروس بیچاره یاد بگیرد که بیشتر بالا پایین کند!
بعد از مدتی با حذف سینی و آتش، خروس می آموخت که به محض شنیدن صدای فلوت، همان حرکات را باید انجام دهد و بدین ترتیب خروس رقصنده، تبدیل به وسیله ای برای کاسبی صاحبش می شد! و گرنه که خروس را برای رقاصی و سرگرمی مردم نیافریده بودند! بلکه او را برای تربیت و درس آموزی به آدمی و در نهایت برای تناول در سفره انسان بخشیده اند!
همین بخش از سعی مخلوق دو پا، برای تسلط بر طبیعت، به جای بالندگی اذهان، به وسعت نابکاری او انجامید! و این باور پیدا شد که اکنون که خروس را می توان مسخر کرد چرا آدمیزاد را به چاه شرطی شدن، پرتاب نکرد؟!
خلاصه این الگوی عجیب، طراحی بسیاری از بازی های روزمره اغوا کنندگان قرارگرفت و برخی از بازی گردانان قدرت بدست، سعی کردند عموم مردم را با شرطی کردن نسبت به وقایع و حوادث؛ زبان، دست و پای خود قرار دهند!
آن نگون بختانی که بمب بر خویشتن می چسبانند تا عده ای بی گناه را برای رضایت صاحبانشان از دنیا خارج کنند و آن سیه روزانی که با شنیدن خبر حادثه جنایت فاسدان، بدون هیچ تعمق و تلاشی برای فهم موضوع، به عوعو می افتند که کار خودشان است!
در واقع همان شرطی شدگانی هستند که سینی و آتش را از زیر پاهایشان کشیده اند تا به محض شنیدنِ صدای فلوت دژخیمان به رقص در آیند و پایکوپی کنند!
آخر یکی نیست بگوید که ای بشر درمانده، عقل را که برای یادگاری به تو نبخشیده اند! کمی بیاندیش که چگونه ممکن است این کشتار کار حاکمیت باشد و اسناد آن موجود و اربابان تو لشکرِ سفیانی را برای ساقط شدن چنین نظامی به حرکت در نیاوردند! آنان که به دنبال بهانه ای کوچک، برای نیستی ما هستند، چگونه ممکن است، از کنار چنین جرمی به راحتی بگذرند؟!
شاید به قول سیف فرقانی، این عوعو سگان شما نیز بگذرد!
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و دهان شما نیز بگذرد!!!
#جهاد_روایت
#باذن_الله
#پاسخ_سخت
@Ghalamzaniii
«کشف حجاب فقر»
✍🏻 فاطمه شکیب رخ
۱۷دی ۱۳۱۴ شمسی، سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان است، آن روزی که روشنفکران تجددمآب و همان غرب زدگان تازه کار، از سرخوشی برداشتن چند متر پارچه تا مرز ذوق مرگی پیش رفتند!
فکر می کردند با اینکار دگر دروازه های تمدن و پیشرفت، به روی شان گشوده خواهد شد، لباس سنت و دین را به چراغ جادو می دهند و غول چراغ، بجایش مدرنیزاسیون اروپایی را با ورد خوانی تقدیم شان می کند!
چادرها که برداشته شد؛ همین آقایان، لب را گزیدند که ای وای چه می پنداشتیم، چه به بار آمد! چرا زشتی های زیر چادر چنین نمایان شد؟!
منظره شهر که نا زیبا تر شد!
برای حل این مشکل، تصمیم گرفتند که لباس وکلاه اروپایی را در بین مردم ترویج دهند!
خودشان شکم هایی سیر داشتند و از بطون گرسنه مردم بی خبر بودند!
آخر یکی نبود داد بکشد ای عقل های بی اندیش، شکم گرسنه کجا تیپ اروپایی می فهمد چیست!
پیش از این ماجرا، آن قبله آمال غرب زدگان «رضا پالان»، برای همسران و کارمندان اداری، از بیت المال دست به جیب شده بود و هزینه های مربوط به لباس تجدد را پرداخت کرده بود و دیگر توان مالی بیشتر از این، برای شیک پوشی کل کشور باقی نمانده بود!
دست بر قضا، این ترویج پوشش هم به جایی نرسید، زیرا مردمی که با فقر دست و پنجه نرم می کنند و به یک لقمه نان محتاجند، مسلما توان خرید لباس اروپایی را نخواهند داشت!
در نتیجه این اقدام نابخردانه، وقتی که به عکس های سطح شهر در زمان پهلوی اول، نگریسته می شود، غیر از چهار فوکلی اتو کشیده، زنان دیگر با لباس کارگری در گوشه کنار شهر، گواه آن تجدد ناموفقی هستند که حتی در ظاهرسازی هم بی رتبه ماند!
به قول معروف آمدند ابرویش را درست کنند، چشمش را کور کردند!
بگذریم که فکر کردن بعد از عمل، فارغ از هر باور و اعتقادی، انگار که میراث اجدادی ما ایرانیان است!
#پهلوی_اول
#کشف_حجاب
@Ghalamzaniii