اصلانگومحیطخرآبہ،منمخرآبشدم..!
دیدۍهرچۍهوآسردتربآشہ..،
لباستروبیشترمۍڪنۍ؟
پسهرچۍجآمعہفآسدترشد..،
لباستقوآتروبیشترڪن.
#آقاۍقرآئتۍ🌱'!
@merajshohda
#اطلاعیه1🚨
مراسم جشن ولادت امام محمد باقر(علیه السلام)
امشب:بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء
محل برگزاری مراسم: حسینیه بعثت رسول اکرم🌺❤️🌺❤️🌺
@merajshohda
🖇 #حجاب 🌱
-شهید ابراهیم هادی می گفت :🦋
به حجاب احترام بگذارید که حفظ آرامش
و بهترین امر به معروف برای شماست ...!
-کیا مےگفتن میخوان به وصیت شهدا عمل ڪنن؟(:
#شهدا
@merajshohda
آیامۍدانید"حیا"چیسـت ؟🤔
حیـٰاآناستڪہ :↓
وقتۍدرهنگامضرورتبیرونمۍروید
چشمانخودرابہپـٰایینبدوزیـد🙃
حیـٰاآناستڪہ :↓
وقتۍدرهنگامِضرورت
بانـٰامحرمسخنگفتیـد🗣
صداۍِخودرانازڪنڪنید🤭
حیاآناستڪہ :↓
-درجلوۍِنامحرمـٰاننخندید😶
حیـٰاآناستڪہباحجـٰابباشیم
#حرف_حساب
@merajshohda
#اطلاعیه2🚨
فردا شب ، دوشنبهشب ، ۳ بهمن ماه
ساعت ۲۰:۳۰ ( هشت و نیم شب )
جهت شرکت در مراسم ولادت آقا امام محمدباقر(علیهالسلام)
در حسینیه هیات محبان اهل بیت(علیهم السلام)
تشریف داشته باشید .
#فرزندانِ_حاجقاسم
@merajshohda
آقاامامزمانبینماهستن،نمیبینیم👀
شونچونچشممونپاکنیست .. !!😟
صداشونرونمیشنویمچونگوش
مونپاکنیست💔🕊..
دلتنگشوننیستیمچونمنتظرنیستیم
فقطوفقطادعاداریم .. !
#بدون_تعارف
@merajshohda
واقعابــهچــھ قیمتے!؟🥀
نہ؛واقعابــهچــھ قیمتے!؟
اصلا اࢪزششو دارھ!؟🌚
روزے3ساعتڪلشبازے میکنے!؟
ارزششو داࢪھ ڪھ☝️🏿
ازچشم امامزمانمونبیفتے!؟💔
اࢪزششودارهخدا ازت ࢪاضےنباشه!؟😣
نہ برادرم،نہ خواهࢪم👣
بھ جا؎اینڪہ بــࢪےبہدوستات
بگے ڪلش لول ۱۰ شدم بگو 👤
قࢪآن جز ۱۰ رو خوندم✨
بھ جاے اینڪھ بࢪے قبیلہ
ها؎ڪلش با قبلیه هابجنگے🌿
برو تو قبلیھ ذهنت☁️
بادشمنانت بجنگـ "باهمون
افڪاࢪبدےڪھتوروازخدادوࢪمیڪنہ🍃
میتونے بہ جاے
بازے هاتخیݪےوشیطانے❌
بازےاݪہےࢪوامتحانڪنے
#تلنگرانه
@merajshohda
🌸نوکنیدجامه را
✨پاک کنیدخانه را،
🌸گل بزنید قبله را،
✨ماه رجب میرسد
🌸هوش کنیدمست را
✨آب زنیددست را،
🌸سجده کنیدهست را
✨ماه رجب میرسد
🌸سیرکنیدگشنه را
✨آب دهیدتشنه را
🌸دورکنیدغصه را
✨ماه رجب میرسد
🌸عفوکنید بنده را
✨أرج نهید زنده را
🌸یادکنید رفته را
✨ماه رجب میرسد.
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
امام باقر(علیه السلام) :
✨هرمومنی راکه دوست دارید رسیدن این ماه رابه اومژده دهید
🌷فرارسيدن ماه رجب را خدمت همه مسلمین محترم تبریک عرض مینماییم🌷
@merajshohda
غِــیـــآث³¹³:
در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
🥀بِسمِ الله الرحمنِ الرحیم🥀
#اطلاعیه🍂
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوستداران اهل بیت به اطلاع میرسانیم
مراسم شهادت امام هادی(ع) در جوار یک شهید گمنام دوران هشت سال دفاع مقدس
سه شنبه شب در تاریخ:۱۴۰۱/۱۱/۴
هم زمان با نماز مغرب و عشاء
در معراج شهدای شهرستان مهران
(تپه شنی سابق)
برگزار میگردد.
سخنران:حجت الاسلام حاج آقا علی فرجی
ذاکرین اهل بیت: حاج احسان آبرومند،......
منتظر حضور شما دوستداران اهل بیت در معراج شهدای شهرستان مهران هستیم🥀🤝💔
@merajshohda
May 11
#1
خلاصه ای از کمین گوش برها
شب درمقر نیز نگهبانی داشتیم علی یزدانی ازساعت10تا12شب نگهبان بود بابیسیم به مقر زنگ زدوگفت ازتپه های روبروچیزهای مشکوکی مشاهده میشود مرحوم علی کرمی تفنگش را برد ورفت ولی چیزی ندیدوبرگشت.
بقیه بچه ها غیر از نگهبان تا ساعت یک شب بازی وصحبت کردیم وخوابیدیم .من وخیرالله وشهید خلیل ملکی ازساعت 4تا6صبح نگهبان بودیم که خیرالله گفت پایین دره چیزی دیدم وما آماده شدیم وخیرالله رفت وگفت جای رد شاید حیوانی بوده که بعد که من(سیدرضا خوبانی)وقتی که اسیر شدم.گوش برُها گفتند که چند بار تا نزدیک چادرها آمده اند چون بچه ها هوشیار بوده اند نتوانسته اند کاری کنند.
نماز خواندیم وصبحانه خوردیم که شهید مرتضی رستمی گفتند آماده شویم دوباره بریم برای کمین های دیروز. سوار ماشین شدیم وحرکت کردیم چون دیشب کمی باران باریده بود نزدیک کمینها کمی سرابالا بودماشین نمی کشید ،من ویک نفر بچه چالسرا آمدیم پایین ماشین زدیم کمک وپریدم بالای سپر ماشین وچالسرای جاماند... تا نزدیک جای کمین دیروزخودمان رسیدیم البته زمانی که ماشین نمی کشید بره بالا آقای مظلومی وخیرالله ملکشاهی با پای پیاده ازمسیر دیگر به طرف سنگر کمین حرکت کردند.که ما بی خبر از اینکه عراقی هاونیروهای کرد درکمین ها کمین کرده ومنتظر ما هستند.ودو نفر را جلو تر فرستاده اند. یکباره با آرپی جی زدند جلوی ماشین وهمزمان ما را بستند به رگبار گلوله تیربار وسایر سلاحها.
تنها کسی که من دیدم ازماشین بیرون پرید شهیدمرتضی رستمی بود که به طرف آنها شلیک هم کرد بعد فهمیدم یکی ازآنها رابه درک واصل کرده
⚘...قرار عاشقی...⚘
#1 خلاصه ای از کمین گوش برها شب درمقر نیز نگهبانی داشتیم
#پارت2
ویادم می اید که شهید خلیل ملکی فریاد زدند یا ابوالفضل ومن خواستم ازماشین بپرم پایین غافل از اینکه چندتیر خورده ام درحین پریدن شلوار کردی که به تن داشتم به گوشه ای از تویوتا گیرکردوبه فاصله کمی ازماشین افتادم وسرم گیج میرفت که یک دفعه لوله چند تفنگ راروی سرم احساس کردم.
چشمم را که باز کردم چندنفر بالای سرم بودند.یکی ازشان خواست تیر خلاص را بزند یکی دیگرگفت نزن زخمی است.
ومن دیگر نفهمیدم کی شهید شده کی زخمی شده مرا با هول و فشار حدود 400مترکمتر یا بیشتر بردند .
همه آنها دریکجا جمع شدند بیشتر آنها کردوفقط چندنفر عراقی همراه آنان بود یکی از کردها آمدبالای سرجنازه فکرکنم خواهرزاده اش بود گریه کردوگفت محمد. دایی ات انتقامت را قبلا گرفته ام،،
من زیر چشمی که آنها را شمارش کردم بالای چهل نفر بوده اند.
وآنجا بود که فهمیدم دیشب تا نزدیک چادرها آمده بودند ولی چون بچه ها هوشیار بودند تاکمین ها صبر کرده بودند واین بود نحوه شهادت مظلومانه تعدادی از بهترین بچه های این آب وخاک.
ومن نیز مدت پنج سال اندی دربند واسیر بودم (راوی آزاده ی سرافراز سید رضا موسوی).
دراین درگیری یازده نفرازاعضای زبده گروه ویژه.و اطلاعات عملیات تیپ امیرالمؤمنین که از بهترین رزمندگان ایل شوهان بودند به درجه رفیع شهادت نائل آمدند،،،،
این خاطره بسیار طولانی وشاید درچند صفحه دفتر هم جای نگیرد.
این حقیر به خاطر وقت برنامه وشاید درآینده نیز ازآن برای دیگر شهیدان این درگیری استفاده شود به خلاصه گویی بسنده کرده ام وطبعا اگر نقصی دارد پوزش میخواهم.
.
شهدای اطلاعات عملیات وگروه ویژه، ۳ بهمن ۱۳۶۴.
۱:شهیدمعظم:مرتضی رستمی
۲:شهیدمعظم:خلیل ملکی
۳:شهیدمعظم:علیداد کرمپور
۴:شهیدمعظم:مهدی رشیدی
۵:شهیدمعظم:خلیل جوزی
۶؛شهیدمعظم:علی اکبرکرمی
۷؛شهیدمعظم:مجیددوستان.
۸:شهیدمعظم:الله کرم شاه محمدی
۹:شهیدمعظم:سیدکریم حسینی
۱۰:شهیدمعظم:محمدی
۱۱:شهیدمعظم:امیدحسینی.
***یادوخاطره تمامی شهداء بالاخص شهدای اطلاعات عملیات وگروه ویژه که درتاریخ ۳بهمن ۱۳۶۴ به فوز عظیم شهادت نائل آمدند را گرامی میداریم.
راوی؛سیدرضاخوبانی(موسوی).
دخترانهمبهسربازیمیروند...!
همینڪهچادربهسرمیڪنے...
مراقبحجابتهستے...
جامعهراازفسادحفظمیڪنے...
لباسزهرااطهرعلیهاسلامرا
درجامعهرواجمیدهے..
خودشسربازیست..
#زن_عفت_افتخار
@merajshohda
درباره این شهید بیشتر بدانید
فرمانده جستجوگر نور شهید «علیرضا گلمحمدی» متولد ۱۳۵۲ بود. او دوره خدمت سربازی را در گروه تفحص گذراند و جذب کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح شد. در سال ۱۳۸۰ ازدواج کرد. این فرمانده دلاور بعد از ۲۵ سال تلاش و مجاهدت در مسیر کشف پیکر شهدا پیکر هزاران شهید را از دل خاک جبهه جنوب و میانی و غرب کشور بیرون آورد و چندین بار هم مجروح شد. سرانجام در ۳۰ بهمنماه سال ۱۳۹۹ بر اثر انفجار مین به جا مانده از دوره جنگ تحمیلی در مهران به همراه شهید «محمود حاجیقاسمی» به جمع شهدا پیوست. پیکر شهید گلمحمدی در جوار حرم حضرت معصومه (س) آرام گرفته است. از این شهید سه فرزند دختر و یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
بعد از ورود شهید گلمحمدی به کار تفحص پیکر شهدا، مادرش نگران شد، اما این نگرانی را بروز نمیداد و علیرضا را به خدا سپرد. وقتی شهید گلمحمدی ازدواج کرد، مادرش از او خواست دیگر به تفحص نرود.
اما علیرضا پاسخ داد: این راه را باید رفت؛ چون خیلی از مادران و همسران شهدا انتظار عزیزشان را میکشند، آنها حتی منتظر یک تکه استخوان از شهیدشان هستند و من باید بروم تا آنها را از چشمانتظاری در بیاورم. شهید گلمحمدی وقتی اشکهای حلقهزده در چشمهای مادر را دید، بوسهای بر دستان مادر زد و گفت: مادر! این قدر هم نگران من نباش، هر چه خدا بخواهد آن رقم میخورد.
سلطان دلار باشی، اما گرسنه بمانی؟
قربانعلی هدایتی یکی از اقوام شهید علیرضا گلمحمدی حدود سال ۱۳۸۵ با علیرضا از میانه راه افتاد و میخواست به خرمشهر برود. علیرضا یک پیکان قراضه داشت. به تهران که رسیدند،
⚘...قرار عاشقی...⚘
درباره این شهید بیشتر بدانید فرمانده جستجوگر نور شهید «علیرضا گلمحمدی» متولد ۱۳۵۲ بود. او دوره خد
#پارت2
یک دفعه با یک پراید تصادف کردند. علیرضا، او و یکی از دوستانش را با قطار به اهواز فرستاد و خودش در تهران ماند تا پراید را به تعمیرگاه ببرد و کارش را انجام بدهند.
آنها بعد از ۲ روز با پیکان به پادگان شهیدمحمودوند آمدند. علیرضا خیلی گرسنه بود و به قربانعلی گفت: یک لقمه نان بیاور بخورم. او کمی نان خشک داشت، برای علیرضا آورد و خورد. گفت: من ۲ روز است چیزی نخوردهام. قربانعلی پرسید: بیمار بودی؟ گفت: نه بیمار نبودم. هر چقدر پول داشتم، خرج تعمیر پراید شد و فقط به اندازه پول بنزین نگه داشتم تا بتوانم به خرمشهر بیایم.
قربانعلی با تعجب گفت: در جیبت یک بسته دلار داشتی که! علیرضا بسته دلار را درآورد و گفت: اینکه برای من نیست؛ این بیتالمال است. (در جریان عملیات تفحص برون مرزی شهدا که در خاک عراق صورت میگیرد، هزینههای ایاب و ذهاب، اسکان و اجاره وسایل برای تفحص، خورد و خوراک و غیره به صورت دینار یا دلار صورت گرفته و میگیرد)
@merajshohda
گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه!
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟!
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عج) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم!
🌷#ﺷﻬﯿﺪعباس_ﺻﺎﺣﺐﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ
🌷#شهداشمع_محفل_بشریتند
🌷#باشهداراه_را_گم_نمیکنیم
@merajshohda
🖤بِسمِ رَب الشُهدا الصِدیقین🖤
#گزارشات_تصویری
مراسم هفتگی در معراج شهدا شهرستان مهران این هفته برگزار شد.
امروز سه شنبه تاریخ:۱۴۰۱/۱۱/۴هم زمان با نماز مغرب عشاء مراسم شهادت امام هادی(علیه السلام) برگزار گردید
سخنران این برنامه:حجت الاسلام علی فرجی
مداح:حاج احسان آبرومند
از همه عزیزانی که در این برنامه حضور داشتند
و همه عزیزانی که در بخش پذیرایی کمک کردند
بسیار قدردانی میکنیم
اجرکم عِندالله:/
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@merajshohda