و همیشه تکرار میکردم، "اشکالی ندارد"،
درحالی که تمامِ اشکال، همینجا در قلبِ من بود.
بغل کردن خیلی عجیبه!
دستتو میپیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده،
شناور میشی تو آرامش ...
در زندگی گاهی باختهام!
گاهی با کسی ساختهام!
گاهی گریه کردهام!
گاهی بخشیدهام!
گاهی فریب خوردهام!
گاهی افتادهام!
گاهی در تنهایی مُردهام!
اما حال زمانش رسیده که بگویم:
من از تمام این ها در آموختهام؛
اکنون خوشحالم که خودم هستم؛
شاید ساده باشم!
اما صادقم
و من برای همیشه خودم هستم...
- حسین پناهی
فکر کنم گریه کردن در واقع همون خونیه که از روح مون جاری میشه... و خب چون متعلق به روحِ رنگ نداره !)