[ ♡قـنـوت♡ ]
شهید مهدی زین الدین: هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می ک
ــ
آقامهدی اهمیت بسیار زیادی برای نماز شب قائل بود و در یکی از سخنرانی هایش در مقر انرژی اتمی اهواز میگفت: بچه ها! من نیمه شب ها می آیم از نزدیک نگاه میکنم، میبینم نماز شب خوان ها بسیار اندک اند!
تاسف میخورد که چرا سرباز امام زمان عجل الله فرجه نسبت به نماز شب باید این قدر بی تفاوت باشد.
📚 شهید مهدی زین الدین
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کجاست منجی این بغضهای طوفانی؟
طلایهدارِ «مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُون»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
در روزگاری که پرستوها، از سرزمینِ وجودشان کوچ می کنند و تحمل سوز تازیانه های فراق را ندارند،...
جان می کَنیم.
دریاها در رکودی به وسعت یک باور، می میرند و از دلِ دریاها مرداب ها جان می گیرد و ماهی های سرخ عاشق، در حسرت امواج خروشان دریا، پولک های طلایی خود را در تُنگ کوچک تنهایی شان می شویند و فریاد می زنند که:....
[ ♡قـنـوت♡ ]
در روزگاری که پرستوها، از سرزمینِ وجودشان کوچ می کنند و تحمل سوز تازیانه های فراق را ندارند،... جان
ـــ.....
ای آخرین ترانه و ای آخرین بهار باز آکه بی حضور تو تلخ است روزگار
مولای سبزپوش من، ای منجیِ بزرگ تعجیل کن که تاب ندارم در انتظار.»
⛅️
تاوان سنگینی دارد.
برای یک دقیقه بدون توبودن باید یک عمر داشتنت را آرزو کرد.
منِ حواس پرت که دقیقه دقیقه زندگیم تو را از یاد برده ام.
امّا من، دیوانه ای هستم که پیله می شوم، پاپییت می شوم، عاشقت بودن را فریاد می زنم تا آغوشت را برایم بگشایی….
ـــــــــــ... إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ…
🍂
سلام حاج قاسم!
سلام سردار!
جمعه صبح، ما تصویر رویاهایمان را در خواب میکشیدیم؛
خوابی گرم، که در هوایش زندگیمان آب میشد، رود میشد، جاری میشد.
خوابی که لطیف بود.
نرم بود.
پروانه بود اما یک باره پر کشید و رفت. همین که تمام شد، ما هم تمام شدیم.
قصهی صبح روز جمعهی ما رنگ غروب بود. رنگ خون! هنوز پردهی خواب را از چشمانمان کنار نزده بودیم که این جمله آسمان چشمها را بارانی کرد: حاج قاسم شهید شد…
چه بیتفاوت درخواب بودیم فراموش کرده بودیم که چون تویی همیشه بیدار است.
حالا مات تصویری هستیم که رگهایش در ابدیت میتپد.
محو لبخند و نگاهی هستیم که در تار و پود همهی ما ریشه میدواند...
#به_یادتو🍂