eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
767 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
💠تصميم گرفتند، خودشان دست به كار شوند، و زهر چشمی از من بگيرند. چند نفر از آن ها با دست و بال كثيف، و ظاهری ظاهراً درمانده، پيش من آمدند، و گفتند ما هر كاری می كنيم قطع برق دكل اصلی را، نمی توانيم رفع كنيم، بهتر است شما بياييد، و از نزديك اشكال را، بررسی و رفع كنيد. 💠من هم كه از همه چيز بی خبر بودم، با آن ها راه افتادم، و به سراغ ايستگاه برق رفتم. دكل حدود 10 متر، ارتفاع داشت. وقتی به بالای دكل رسيدم، و شروع كردم به اندازه گيری، آن ها از داخل ايستگاه پايين، ناجوانمردانه جريان برق را وصل كردند. بی اختيار روی پاهايم كوبيده شدم، وبه شكل باور نكردنی ای از روی دكل بلند شدم، و از آن بالا به پايين، سقوط كردم...» 💠با اين كه سال ها از اين ماجرا می گذشت، و پدر صحيح و سالم پيش من نشسته بودند، نمی دانم چرا حس كردم، خودم سقوط كردم. تمام تنم، خيس عرق شده بود. عرق در چشم هايم می ريخت، و چشم هايم می سوخت. با پشت دست پلك هايم را، پاك كردم. 💠متوجه شدم، پدرم با حالت عجيبی دارند، به من نگاه می كنند، انگار چشم هايم داشت، از حدقه بيرون می زد. پدر كه از هيجان و ناراحتی من ترسيده بودند، فوری دستمال شان را، از جيب روبدوشامبرشان بيرون آوردند، و به من دادند، تا عرق هايم را پاك كنم. 💠بعد ليوان آبی را،كه برای خوردن قرص هايشان، كنار دستشان گذاشته بودند، به من تعارف كردند، و با حالت مهربان و ملايمی گفتند: اين قدر ناراحت نباش. می بينی كه سالم هستم. چرا اين قدر نگرانی ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
به‌نام خدای زیبایی‌ها🌹 سلاااام سیصدمین روز سال‌تون پر از همت بلند💪 بله ۳۰۰ روز از سال گذشت، تنها ۶۵ روزش مونده🤷‍♀ همگی در حال گذران عمر هستیم، باقیمانده‌ی سال رو مضاعف بی‌اندیشیم، و باکیفیت عمل کنیم.✌️ 《راستی رفقا فرج رو هم جدی بگیریم واقعا دیگه معلوم نیست چقدر دیگه باید منتظر موند! از در و دیوار داره می‌باره که خدا شتاب داره برا تحقق فرج!🤲 جدی بگیریم قصه‌یِ فرج رو... با رفیق بشیم...!》🌱 🌺@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#افزایش_ظرفیت_روحی 49 موفقیت واقعی 🔶 اگه بخوایم نگاه دقیقی به زندگی انسان بکنیم باید بگیم که فلسفه
50 🔸 همه ما باید به طور جدی فضای امتحان رو توی زندگیمون حس کنیم. البته باید احساس خوبی هم نسبت به امتحانی بودن همه چیز داشته باشیم. ☢️ واقعا اگه زندگی انسان بدون امتحان باشه خیلی تاریک و سرد خواهد شد و انگیزه انسان خیلی ضعیف میشه. واقعا اگه کسی بلد نباشه که خداوند متعال چجوری امتحان میگیره این میتونه زندگی کنه؟!🤔 ✅ تمام زندگی و بندگی و دینداری ما مقررات و آئین نامه های عبور از امتحانات پروردگار هست. ☢️ خیلی از مواقع اتفاقاتی در زندگی انسان ها می افته که آدم فکرش رو هم نمیتونه بکنه که این قضیه هم امتحان بوده! میگه مگه اینجوری هم آدم امتحان میشه؟!🤔😐 آره دیگه! اینجوری هم امتحان میگیرن! عزیزم مگه بهت نگفته بودن؟😊 💡زندگی انسان خیلی متفاوت میشه زمانی که خودش رو همیشه در فضای امتحان ببینه... 🌷 @Gilan_tanhamasir
51 🔸 اگه کسی خودش رو در فضای امتحانات الهی نبینه واقعا سخته که بخواد دینداری کنه. در واقع هیچ دلیلی برای انجام بسیاری از کارهای خوب نمیبینه. ⭕️ مثلا آقا قبول نداره که برای امتحان به این دنیا اومده بعد وقتی بهش میگن نماز بخون، خب طبیعتا نمیخونه! 💢 بهش میگی انفاق کن، انجام نمیده! ☺️ بهش میگی صبر کن اما دلیلی نمیبینه برای صبر کردن. بهش میگی اروم باش، مهربون باش و.... انجام نمیده چون فکر میکنه همه چیز واقعی هست و امتحانی در کار نیست! در حالی که توی دنیا همه چیز بازی هست. خدا هر چیزی به تو نداده میتونست بهت بده ولی عمدا نداده! برای اینکه تو رو امتحان کنه همینجوری نعمت هایی که میخوای رو پشت پرده نگه داشته! بگو خب نگه دار! خدایا من فدای تو بشم...😌💕 حتما یه نقشه ای برام داری... 🌷 @Gilan_tanhamasir
این دوتا مطلب برای درس امشب باشه 🌹 اگه موافق باشید یه دونه کلیپ زیبا هم در زمینه امتحان تقدیم وجودتون کنم؟ از اونجایی که میدونم موافقید قرار میدم😊
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ، یکی از مهم ترین خصوصیات امتحانات الهی... استاد پناهیان 🌷 @Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
💢 #ابهام، یکی از مهم ترین خصوصیات امتحانات الهی... استاد پناهیان 🌷 @Gilan_tanhamasir
👆🏼 این کلیپ درسته که همش در مورد ابهام صحبت میکنه ولی خوبیش اینه که آدم متوجه خیلی از مسائل میشه. 💢 متوجه این میشه که خیلی وقتا طبیعیه آدم تکلیف خودش رو ندونه... این موضوع باعث خوف و رجا میشه و خوف و رجاء موجب رشد عبد مومن هست... 🌷 @Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺من فورا گفتم: بله، بله. معذرت می خواهم وقتی پرت شديد، چه اتفاقی افتاد پدرم با خونسردی، وبا همان لبخند مخصوص و آرامشان گفتند: بله، خدا كمكم كرد. درست مثل زمانی،كه در كوير گم شده بودم. از معجزه ای كه اتفاق افتاد معلوم شد كه خدا به من لطف دارد. 🌸اتفاقاً بعد از اين ماجرا بود وقتی به هوش آمدم، با خودم فكر كردم، كه خدا يك بار ديگر به من گفت هنوز با تو كار دارم! 🌺قضيه از اين قرار بود، كه از قضا روز قبل يك كاميون بزرگ شن آن جا خالی كرده بودند، چون می خواستند شن ها را، زير ريل های راه آهن و بين تراورس ها پهن كنند ولی اين كار، هنوز انجام نشده بود. شن ها همان جا مانده بود. من درست وسط آن شن ها سقوط كردم، و از مرگ نجات يافتم. فقط پای چپم كمی آسيب ديد. خودت می بينی، كه هنوز كه هنوز است. وقتی هوا سرد می شود. زانوی چپم درد می گيرد، و اين برای همان سقوط از دكل است. 🌸من بارها امتحان كرده ام، وقتی جايی از بدن آدم صدمه می بيند، يا می شكند، ممكن است، مدتی بعد درد آن خوب بشود، ولی هميشه آن ناراحتی، در آن نقطه باقی می ماند. 🌺مثل اين است،كه منتظر می ماند تا يك روز بدن ضعيف شود، و برای آن بيماری فرصتی پيش بيايد، تا دوباره سر برآورد. مثل نوبه مالاريا،كه بعد از سرما خوردگی به من دست می دهد، و بعد سر و كله تب های شديد مالاريا پیدا می شود، آن هم بعد از اين همه سال. خلاصه وقتی به هوش آمدم، مرا به.. ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
🌸كلينيك بردند، و خوشبختانه بيش از 4 يا 5 روز بستری نشدم، و خيلی زود سر كار برگشتم. البته بايد بگويم،كه اين موضوع، برای مهندسين و تكنسين های فرانسوی بسيار بد تمام شد، و موجبات پيشرفت بيشتر مرا، فراهم كرد. 🌺بی اختيار گفتم: باباجون، خدا را صدهزار مرتبه شكر. چقدر اين ماجرا عجيب و غريب است، اما می خواهم بدانم، كه آيا شما، از اين كه در راه آهن برقی فرانسه كار می كرديد، راضي بوديد؟ آيا آن حس جست وجوگری و كنجكاوی شما، با اين كار ارضا می شد؟ 🌸پدرم گفتند: «مدتی از كار من در راه آهن برقی فرانسه می گذشت، كه يك روز صبح خيلی زود، برای تعمير قطارها، روی بالكن مخصوص، كه از روی آن با نردبان به سراغ لوكوموتيوها و واگن های خراب می رفتيم، و كار تعميرات را انجام می داديم، رفته بودم. 🌺از آن بالا به انتهای ريل هايی، كه از زير بالكن عبور می كرد، نگاه می كردم، و می ديدم كه همه ی اين خطوط موازی ( ريل ها)، در افق به هم می رسند. به فكر فرو رفتم، به زندگی، به هدفم و به آرزوهايم، فكر می كردم. 🌸با خود گفتم: آيا مفهوم زندگی همين است. اين كه هر روز صبح بروم سر كار، و لوكوموتيوها را تعمير بكنم، تا روشن بشود، و بروند آن طرف پاريس، و دو ساعت بعد برگردند سرجايشان؟ فكر كردم، كه حتما مفهوم زندگی خيلی فراتر از كاری است، كه من انجام می دهم. من چيزی میخواهم كه دائم نو بمانند. ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
🔴 💠 دخترم ۱۰ سالشه دفتر نقاشی ۴ سالگیشو نگه داشته. امروز دفترشو آورد و به نقاشیاش نگاه می‌کرد بعضیاش واقعا نسبت به سنش قشنگ بود ولی گاهی هم می‌خندید و می‌گفت چقدر زشت کشیدم ولی اون موقع کسی بهم نگفته بود اینا زشته و فکر می‌کردم بهترین نقاشی رو کشیدم. گفتم بله نسبت به سنّت بعضیاش رو خوب کشیدی ولی بعضیاش هم از سر بی‌حوصلگی و تنبلی و نابلدی، زشت کشیدی. 💠 اگر انسان دفتر زندگی خودش را ورق بزند و اعمال گذشته‌ی خودش را بازنگری کند می‌بیند بعضی از کارهایش بچّه‌گانه یا ناپخته بوده. با خود گفتم خب ممکن است در آینده نیز نسبت به رفتارهای فعلی‌ام، چنین قضاوتی داشته باشم پس‌ نباید فکر کنم همیشه تمام تصمیماتم عاقلانه و زیباست ممکن است در آینده به برخی از تصمیمات و رفتارهایم بخندم و از آنها خجالت بکشم. 💠 این نگاه و این احساس، می‌تواند باعث شود تا برای رفتارها و تصمیماتم با تفکّر، بدون تعصّب و عجله و با مشورت و استفاده از تجربیات افراد مورد اعتماد پیش بروم. 🌙✨شبتون بخیر 🌹@Gilan_tanhamasir