eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
761 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌠 شب 30 " طلسم عشق" 🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم ... دل توی دلم نبود ... 📞 توی این مدت، تلفنی احوالش رو می پرسیدم ... اما تماس ها به سختی برقرار می شد ...☎️ 🔺 کیفیت صدای بد ... و کوتاه ... برگشتم ... از بیمارستان مستقیم به بیمارستان ... ✅ علی حالش خیلی بهتر شده بود ...☺️ 💢 اما خشم نگاه زینب رو نمی شد کنترل کرد ...😒 به شدت از نبود من کنار پدرش ناراحت بود ... - فقط وقتی می خوای بابا رو سوراخ سوراخ کنی و روش تمرین کنی، میای ... اما وقتی باید ازش مراقبت کنی نیستی ...😤 🔸 خودش شده بود پرستار علی ... نمی گذاشت حتی به علی نزدیک بشم ... چند روز طول کشید تا باهام حرف بزنه ... تازه اونم از این مدل جملات ... همونم با وساطت علی بود ... خیلی لجم گرفت!!!☹️ آخرش به روی علی آوردم ... - تو چطور این بچه رو طلسم کردی؟ 🤔 🔷 من نگهش داشتم... تنهایی بزرگش کردم ... ناله های بابا، باباش رو تحمل کردم ... باز به خاطر تو هم داره باهام دعوا می کنه!!!🙄 و علی باز هم خندید ... اعتراض احمقانه ای بود ... 👌🏼وقتی خودم هم، طلسم همین اخلاق با محبت و آرامش علی شده بودم ...😊💞 ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
💟 خداوند از نور رخسار علی ابن ابیطالب علیه السلام هفتاد هزار فرشته آفرید که برای وی و دوستدارانش تا روز قیامت طلب آمرزش کنند . 📚مائه منقبه ص ۴۲ و یعنی اگر همه عالم راهشان را کج کردند تو یکه و تنها، دست در دست امامت به سوی سعادت ابدی راهت را ادامه بده... 🌺 عید خم را به محضر مقدس حضرت بقیه الله الاعظم صاحب الزمان و تمامی شیعیان مخصوصا سادات عزیز تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. 🎊@Gilan_tanhamasir
Ali Ghelich - Iliya.mp3
10.77M
مقام و شأنش را غیر از خدا که می داند که با عشق علی آتش مرا نسوزاند..🌷 ایلیا 🎤 باصدای 🎊@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض ســـــلام و ادبــــ رفقااای همیــــــشه همراه...☺️✋ و عرض تبریک و شادباش عید بزرگ 🤲ان‌شاءالله خداوند قلب ما و نسل مارو لبریز از محبت ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده ! در این صبح زیبا و مبارک براتون شکوفه‌های شادی رو آرزو می‌کنم ،💐 🌺حلـول عیدولایت و امامت ، که به شکرانه‌ے تکمیل دین و تتمـیم‌نعمت است ، محضر همه دوستان ، خصوصا سادات عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنیم، 👌ان شاء الله بهترین عیدی رو دستان مولا دریافت کنیم و عامل ومنتشر کننده پیام و فرهنگ غدیر باشیم ❣در این شبها و روزهای زیبا و عزیز برای همه خدمتگذاران به اسلام از خداوند سلامتی و توفیقات روز افزون خواهانیم و امیدواریم که خداوند بحق مولود عزیز کعبه، همه ی ما رو مشمول دعای خیر امام زمان عج الله قرار دهد🌹 💞 🌹@Gilan_tanhamasir
🏕⛰📸 تصویر زیبایی از دریاچه سد بیجار ، ؛ امام زاده هاشم ؛ ؛ استان . 🍃⛰بهشتی که کمتر شناخته شده و سرشار از زیباییهای طبیعی هستش👌😍. 🍃🏕سد‌ در محدوده شهرستان رودبار، یک چشم انداز بسیار جذاب و دلنشین رو ایجاد کرده. 🍃🏕⛰☀️این سد با توجه به طبیعت جنگلی منطقه و همچنین باران‌های بسیار زیاد ساخته شده. 🍃🏕 سد شهر بیجار به همراه جنگل‌های سر سبزی که در دور و اطراف آن واقع شده ، یک مکان عالی برای گذراندن اوقات فراغت هستش. 🍃🏕تفریح در سد شهر بیجار و اطرافش لذت بخشه و حتی شما می‌تونید شب تا صبح در کنار این سد چادر بزنین، به این دلیل که در اکثر روزهای سال حال و هوای این بخش از استان گیلان مناسبه😍👌. 🍃🏕 و آب و هوا در این منطقه کوهستانیه و خبری از هوای شرجی نیست😍👌. 🍃🏕به غیر از این موارد؛ شما می‌تونید در کنار این سد به ماهیگیری مشغول شده و لحظاتی پر از آرامش داشته باشین. 🔻ارتفاعات شهر زیبای به سمت سد ، 🌺@Gilan_tanhamasir
💌🌹 آداب و اعمال روز 🔹۱. غسل کردن (ابتدای روز بهتر) 🔸۲. روزه گرفتن که کفاره گناهان است 🔹۳. خواندن نمازهای مخصوص درمفاتیح 🔸۴. ذکر خدا گفتن 🔹۵. شکرگزاری خدا به جهت نعمت ولایت و امامت 🔸۶. صلوات بسیار بر پیامبر و آلش 🔹۷. زیارت امیرالمومنین در نجف 🔸۸. زیارت از دور و نزدیک با زیارت امین الله 🔹۹. عید گرفتن 🔸۱۰. تبریک گفتن به دیگران 🔹۱۱. برپایی مجلس جشن و سرور 🔸۱۲. شاد کردن مومنان 🔹۱۳. لباس پاکیزه و نو پوشیدن 🔸۱۴. دید و بازدید 🔹۱۵ عیدی دادن به فرزندان و خانواده 🔸۱۶. صدقه دادن به فقرا و مستمندان 🔹۱۷. عقد اخوت بستن 🔸۱۸. اطعام و غذا دادن به مومنان و روزه داران 🔹۱۹. خواندن دعای ندبه 🔸۲۰. تزیین درب منازل، ساختمان‌ها و خیابان با پارچه و پرچم 🔹۲۱. برپایی ایستگاه صلواتی 🔸۲۲. پخش شکلات و شیرینی 🔹َ۲۳. بیان قصه‌های غدیری برای کودکان 🔸۲۴. خواندن و بیان خطبه غدیر 🔹۲۵. راه اندازی کاروان شادی 🔸۲۶. بیان فضایل امیرالمومنین که عبادتی بزرگ است. 🔹۲۷. ابلاغ خطبه و پیام غدیر به آیندگان تا قیامت 🔸۲۸. تکریم سادات (بشرط عدم مزاحمت) 🔹۲۹. عهد و پیمان با امام زمان علیه‌السلام 🔸۳۰. ذکر هنگام ملاقات: 👇🏻 ✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ✨ 🌿⃟🌸؎•° @Gilan_tanhamasir
خطبه غدیر.pdf
7.74M
📜 متن کامل خطبه غدیر را بخوانیم 🔸 همراه با ترجمه فارسی یه بچه شیعه باید خونده باشه 👌🏻 🌿⃟🌸؎•° @Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 30 " طلسم عشق" 🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم
🌠 شب 31 " مهمانی بزرگ" 🔷 بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... ☺️ 💢 اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ... 🔷بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... 🔸همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ... 💢 پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... 😢 🔸مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ... یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم... 🔺نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ... 🔺 توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... 🔸بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ...😢 ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
شب ۳۲ "تنبیه عمومی" 🔹 علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... ✅ اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... 💢به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ... 🔹تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم😒 🔸علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ... - جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... 😒 💢 بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ... و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...😌 🔸داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ... - خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...😒 و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ... 💢 علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...😊 - خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ... ❤️ و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... 💢 بچه ها هم دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... 💞 منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... ✅ اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...☺️ ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir