AUD-20220818-WA0028.mp3
11.85M
#توسل
به حضرت امالبنینسلاماللهعلیها
بسیار عالی
حتما گوش بدین📣
🎙@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#توسل به حضرت امالبنینسلاماللهعلیها بسیار عالی حتما گوش بدین📣 🎙@Gilan_tanhamasir
وویس توسل به حضرت امالبنین سلاماللهعلیها تقدیم شما☝️
عزیزانی که حاجت مهم و فوری دارین📣
این وویس رو گوش بدین برا دوستانتونم ارسال کنید!👌✅
امشب اولین شبجمعهی نزدیک به نیمهی ماه قمری هست که با ایام #فاطمیه هم تداخل پیدا کرده.🔔
پس این فرصت طلایی رو از دست ندین!💬
انشاءالله به حق این ایام همگی حاجتروا بشین🤲🍃
#تنهامسیراستانگیلان💞
🌷@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_ویکم
#کتابخوانی
🔸می دانست من پول قبول نمی كنم يك جعبه پرگار مهندسی بسيار مفصل كه از عاج فيل و پلاتين درست شده بود به من داد. جعبه ای كه روكش پوست آهو داشت.
🔸من و برادرم ماتمان برده بود. وقتی ديدم برادرم كنار پدر نشسته و سرش گرم است فورا بی آنكه كسی متوجه شود سالن را ترك كردم و خودم را به حاج علی رساندم. اين كار من طبيعی بود.
🔸 از طرفی نمی خواستم مادرم را تنها بگذارم و ناراحتشان كنم و از طرفی حاج علی را راهنمای خوب و دلسوزی می دانستم.
🔸 من كه از مهربانی های زياد و ناگهانی پدرم خيلی متعجب شده بودم علت را از حاج علی پرسيدم و به او گفتم: تا يك ساعت پيش يقه ی كت من وصله داشت و حالا لباس به اين زيبايی و گراني؟!
🔸از طرف ديگر ما نان شب نداريم بخوريم آن وقت پدرم به برادرم يك سكه 5 مريمی(اشرفی ) می دهد و به من جعبه ی به اين گرانی پرگار و وسايل مهندسی؟ جريان چيست؟
🔸‹‹حاج علی با چشمان نگران گفت :
‹‹من هم به او قول دادم كه حرف هايش را برای كسی بازگو نكنم. حاج علی هم كه مرا می شناخت و هميشه می گفت محمود خان دهنش محكم است به من گفت: ..
ادامه دارد..
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_ودوم
#کتابخوانی
🔸همان اتفاقی كه قرار بود وقتی 9 سال داشتی برايتان بيفتد قرار است فردا صبح رخ دهد ینی پدرتان شما دو برادر را در بیروت بگذارد و مادرتان را جدا کند و به تهران ببرد.
🔸‹‹وقتی حاج علی به صورت و چشم های پر از اشك و نگران من نگاه كرد كه هميشه می گفت صورت تو مظلوم ترين چهره دنياست منقلب شد. فورا رفت كاغذ و مدادی آورد و نامه ای به دوستش نوشت و نشانی او را به من داد.
🔸من شبانه سراغ دوست حاج علی رفتم. بله حاج علی يك بار ديگر مثل فرشته ای از سوی خداوند به داد ما رسيد. خانه دوست حاج علی كه مرد ميانسالی بود در جنوب بيروت بود. او مرد بسيار مهربانی بود. مثل حاج علی با خوشرويی تمام مرا پذيرفت و نامه حاج علی را خواند.
🔸او بلافاصله لباس پوشيد و با من راه افتاد. يك اتاق را در عقب حياط خانه قديمی اش برای من آماده كرد و يك گاری كه چراغ های بزرگی داشت و باربرهای بازار با آن كالاها را جابجا می كردند به من داد و گفت :
بايد شبانه اثاث ها را بياوری و به اين جا نقل مكان كنيد.
🔸 ‹‹من كه 14 سال بيش نداشتم از يك ساعت به نيمه شب با ساعت 4/30 صبح تمام اثاث مادرم و منزلمان را تك تك از ساختمان آخر باغ سفارت به جنوب بيروت بردم.
آخرين محموله مادرم بودند كه روی پشتم كول شان كردم و روی گاری گذاشتم و ايشان را به آن اتاق در جنوب بيروت بردم.
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
•┄✮بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ✮┄•
ســــــلام و درود گرامے یاران همیشه همرااه🌸
صبحتون قــرین مــ؏ــطر بیاد خدا✨
🖤با عرض تسلیت ایام شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) محضر مبارک امام زمان (عج ) و محبین ایشان ،
ان شاءالله که دلامون همیشه مملو از مهر ائمه باشه ، و حوائج دنیا و آخرتمون به عنایتشون برآورده به خیر شود ....🤲
🤲یا ذی الاحسان بحق الحسین!
قلب ما و نسل مارو لبریز از محبت فاطمه سلام الله علیها و ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده !
#تنهامسیراستانگیلان💞
🥀@Gilan_tanhamasir
🍃🌷
پیامبر فرمود: ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همهی گناهان او را، بدون استثناء، میبخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق میکند...
و این صلوات چقدر زیباست:😍
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»🌿
بحارالانوار جلد ۴۳ ص۵۵
🌷@Gilan_tanhamasir
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••|🌿🎥|••
#کلیپ
امام زمانو فقط تو جمعهها شناختیم
الان که تو اوج تنهایی هست تو پاش واسا...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
💛🌿↓
🌱 تنهامسیراستانگیلان
💫 @Gilan_tanhamasir
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ | داداش حمید
🔹 روایت درست و مستند از نحوه شهادت شهید مدافع امنیت #حمیدپورنوروز در #لاهیجان
🔸 سازمان اطلاعات سپاه
#ارسالی_کاربران_عزیز💞
🇮🇷 @Gilan_tanhamasir