💠همراهان بزرگوار؛ضمن عرض سلام و ارادت و قدردانی از حضور پرمهر شما؛
✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️
امشب صفحات ۵۷ و ۵۸ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم حضورتان میکنیم
📖صندوقچه گل رز
📜صفحه ۵۷-۵۸
همیشه گل رز قرمز طبیعی به من هدیه میداد به قدری زیبا و با طراوت بودند که انگار همین الآن از باغ چیده بود میپرسیدم آقا ابوالفضل راستش را بگو این گل ها را از کدام باغ چیده ای؟ میگفت خانم همین الآن از گل فروشی خریده ام.» یک روز، گل متفاوتی برایم آورد فصل پاییز بود و عید مبعث، از سر کار آمد. چند شاخه میخک پر از گلهای شاد و سرزنده ی بنفش و سفید داد به من زدم به دنده ی شوخی و گفتم : اینها را که حتماً از باغ چیده ای؟» گفت: «بله، خانم! اما من نچیدم» تعریف کرد که باغبان محل کارشان داشته می رفته منزل با ابو الفضل هم مسیر بودند و ابوالفضل تا قسمتی از مسیر او را رسانده بود، ایشان هم به پاس محبت ابوالفضل چند شاخه گل که از محل کارشان چیده بود، به ابوالفضل می دهد. این گلها با تمام گلها تفاوت داشت. گل های بنفش و سفید وسط گلهای قرمز تماشایی شده بود. اما من همیشه برای ابوالفضل گل مصنوعی میخریدم دوست داشتم به همان شکل برایم باقی بماند و بادیدن گلها به یاد خاطرات مان بیافتم. هر چه گل برایم می خرید، همه را با شاخه اش خشک میکردم و نگه می داشتم. برادر شوهرم آقا مهدی برای هدیه ی عروسی ام یک میز تلویزیون ساخت یک صندوقچه ی قرمز خریدم و گذاشتم روی همان میز ته صندوقچه اسفنج گذاشتم و درش را نیمه باز گذاشتم از اولین روز ازدواج مان گلهایی را که برایم خریده بود، چوبه اش را داخل اسفنج فرو کردم تا گلها از در صندوقچه بیرون بزند و جلوه ی قشنگی داشته باشد. تمام گلهایی را که ابوالفضل برایم خریده داخل صندوق نگه داشتم. با دیدن هر شاخه از گلها به یاد خاطرات شیرین زندگی ام می افتم. به یاد روزهای قشنگی و پاکی که فراموششان نمیکنم و به یاد مردی میافتم که به روزها و شب هایم معنای دیگری بخشید و چگونه زندگی کردن را به من یاد داد؛ به یاد مردی که لبخندهای دلنشین اش همچنان چاشنی روزها و شبهای تنهایی ام هستند. از شهریور سال ۹۱ تا شهریور سال ۹۳ توی همان واحد نقلی نشستیم. سال ۹۳ برایم با روزهای سختی همراه بود مأموریت های ابوالفضل بیش تر و طولانی تر شده بود؛ هم موقع رفتنش و هم برگشتن او مهمان داشتیم دیگر در آنجا نمی توانستیم از مهمانان به خوبی پذیرایی کنیم جای ما تنگ شده بود! می خواستیم از آن جا نقل مکان کنیم اما نمی توانستیم دل بکنیم. ابوالفضل گفت: این جا که هستم، تنبل شده ام باید از اینجا برویم تا بتوانم برای خودم مستقل شوم و زندگی جداگانه ای تهیه کنم به دنبال خانه اجاره ای رفتیم اما قیمت ها همه بالا بود یک زیرزمین دیدیم اما به دلمان ننشست. آقا مهدی یک خانه ۱۲۰ متری پیشنهاد داد که با صاحب آن دوست بود. پسرش هم با ابوالفضل همکلاس بود دلم گرم نبود گفتم: «لابد کرایه اش خیلی می شود. رفتیم و خانه را دیدیم و پسند کردیم ۲۸ میلیون تومان پول دادیم و ده هزار تومان کرایه مأموریت های پی در پی آقا ابوالفضل شروع شد. گاه می آمدم کنار خانواده ی همسرم ولی بیشتر اوقات به ابویسان میرفتم خلاصه شدم خانه بدوش مثل کارگرها می آمدم تمیز میکردم و میرفتم اسفند ۹۳ چهل و پنج روزی میشد که سوریه بود. همه مان دل تنگش شدیم و ابوالفضل خودش هم بیشتر از ما بی تابی میکرد تماس گرفت و گفت: «بیایید سوریه چند روزی با هم باشیم و بعد برگردیم» پدر بزرگوارشان آمدند ابویسان که با هم برگردیم پاکدشت و عازم سوریه شویم.
🔸️ادامه دارد...
✍️نویسنده:هاجر پورواجد
#صندوقچه_گل_رز
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
سوره زمر (آیه ۱۸)
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُٓ أُولَٰٓئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰٓئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
آنان كه سخن را میشنوند و از بهترینش پیروی میكنند، اینان كسانی هستند كه خدا هدایتشان كرده، و یقیناً خردمندند.
✏️با هنرمندی خانم غفاری
#قران
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
#سلام_امام_زمانم 💖🤚
کندوی باغ هستی بی تو، عسل ندارد
بی تو کتاب عاشق، ضرب المثل ندارد
گفتاکه بین خوبان،مهدیست،یاکه یوسف
گفتم که در دو عالم، مهدی بدل ندارد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
﷽
🤲 دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان:
🪴اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.
🪴 خدایا من از تو می خواهم در آن آنچه تو را خوشنود کند و پناه مى برم به تو از آنچه تو را بیازارد و از تو خواهم توفیق در آن براى اینکه فرمانت برم و نافرمانى تو ننمایم اى بخشنده سائلان
#ماه_رمضان
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام مهم رهبر انقلاب اسلامی، در مورد "روز قدس" به تمامی مردم ایران و جهان که بهصورت ایستاده ایراد شد: روز قدس امسال یک خروش بینالمللی علیه رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود. اگر سالهای قبل روز قدس را فقط کشورهای اسلامی برگزار میکردند، امسال به احتمال زیاد در کشورهای غیر اسلامی هم روز قدس با عظمت انشاالله برگزار خواهد شد. امیدواریم انشاءالله ملت ایران مثل همه موارد این بار هم در این روز بدرخشد؛ به حرمت محمد (ص) و آل محمد.
#قدس
#روز_قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیس ستاد انتفاضه و قدس: امروز یهودیها هم معترض رفتار صهیونیستها هستند
🔹با افتخار اعلام میکنیم که از ۱۷۰۰ نفری که در عملیات طوفان الاقصی شرکت کردند ۵۰۰ نفر حافظ کل قرآن بودند.
🔹صهیونیستها بازندۀ طوفان الاقصی و مردم فلسطین برندۀ این میدان نابرابر هستند.
#قدس
#روز_قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
143220_302.mp3
4.04M
📖 ترتیل سریع جزء ۲۴ قرآن کریم
🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
#ماه_رمضان #ترتیل_جزء_بیست_چهار
💢 حجم: ۴ مگابایت
⏰ زمان: ۳۲:۴۷
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
نکات کلیدی جزء بیست و چهارم🌹
#ماه_رمضان
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهدا کردن خون یا تزریق خون،درحال روزه اشکال ندارد؟🤔
(مسئله۲۴)
#ماه_رمضان
#اهدا_خون_و_روزه
#احکام_رمضان🌙
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
31.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسلمانان کجایید؟
داریم افطاری درست میکنیم به حاجی گفتم از مسجد اومدنی نوشابه و خرت و پرت بخره سر سفره افطار بگذاریم❗️
حاجی همیشه اهل سُفره داریه واسه اهل بیت؛ الحمدالله کما هو اهله 😌
😭💔 دیدن این کلیپ رو از دست ندید و تا جای ممکن منتشر کنید🙏
#نه ، به خریدن نوشابه 😡
#روز_قدس
#قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
33.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر هفت شهید راه قدس
📹 شهیدان سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجی رحیمی، حسین اماناللهی، سید مهدی جلادتی، محسن صداقت، علی آقا بابایی و سید علی صالحی روزبهانی
📚 Farsi.Khamenei.ir
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر شهید حاجرحیمی: پدرم اوج لطافت و احساس بود
پسر شهید حاج رحیمی:
🔹پدر شهیدم میگفت ۴۰ سال در بیابان نبودهام که آخر در تصادف ماشین از دنیا بروم و میخواست دعا کنم در یک وقت مناسب با عزت و جلال شهید شود.
🔹پدر میگفت ما پشت میزی نیستیم، ما بچه بیابان و جنگیم.
#قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
طوفان الاحرار
🔹در آستانه روز قدس، صبح امروز از جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) با عنوان طوفان الاحرار رونمایی شد.
#روز_قدس
#قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
🦋با سلام و احترام خدمت شما بزرگواران؛
🌹امشب صفحات ۵۹-۶۰-۶۱ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم
📖صندوقچه گل رز
📜صفحه ۵۹-۶۰-۶۱
یک چمدان کوچک برداشتم چند تکه لباس و وسایلم را داخل آن ریختم و رفتیم پاکداشت. می دانستم اگر چمدانم را به باربری هواپیما بدهم توی فرودگاه دمشق برای پس گرفتن اش به ناچار باید منتظر بمانم برای همین یک چمدان کوچک را انتخاب کردم که بتوانم آن را داخل هواپیما ببرم تا مجبور نباشم منتظر بمانم. اما این تدبیر من برای زودتر دیدن ابوالفضل فایده ای نداشت! حواسم نبود که پدر و مادر ابوالفضل دو نفر هستند و مجبورند چمدان بزرگ تری داشته باشند و طبعاً باید آن را تحویل باربری بدهند. هواپیما، در فرودگاه دمشق بر زمین نشست اما قلب من داشت پر میکشید از پله های هواپیما پایین آمدیم. دل توی دلم نبود میخواستم زودتر ابوالفضل را ببینم. منتظر ماندیم تا چمدان را تحویل بگیریم ابوالفضل هم بیرون منتظر ما بود. این مدت کوتاه خیلی به من سخت گذشت ولی به محض این که نگاهم به همسرم افتاد آرام شدم. در محل اسکان مان مستقر شدیم کمی استراحت کردیم و رفتیم حرم حضرت زینب سلام الله عليها و بعد حرم حضرت رقیه سلام الله عليها. گوشه ای از حرم مشغول تماشای زائران شدم که عاشقانه دور ضریح بی بی سلام الله علیها حلقه زده بودند هر کدام انگار دردی داشتند و حاجتی را طلب می کردند یکی از بانوان زائر نظرم را جلب کرد. هر چه فکر کردم او را بجا نیاوردم دیدم که ایشان هم به من نگاه میکنند با هم سلام علیک کردیم و متوجه شدم همسر شهید مدافع حرم «اکبر شهریاری» هستند برای مراسم شهید رفته بودیم منزل شان پسر کوچکش محمد باقر هم آنجا بود و داشت کنار ضریح بازی میکرد. خیلی ناراحت خانم شهید شهریاری بودم؛ وقتی که خواستیم به محل اسکانمان بازگردیم و سوار آن شدیم حقیقتش به خودم اجازه ندادم کنار همسرم بنشینم کنار همسر شهید نشستم و آقا ابوالفضل رفت کنار راننده نشست. یادم هست یکی از همان روزها وقتی در بازار بودیم از یک روسری خیلی خوشم آمد؛ قیمتش به پول ایران هفتاد هزار تومان میشد، از این قواره بزرگ ها بود؛ با زمینه ی سرمه ای خوش رنگ و با دالبرهای طلایی خیلی زیبا بود. ابوالفضل هر چه اصرار کرد آن را برایم بخرد زیر بار نرفتم چند تا اما و اگر آوردم و آن را نخریدم. فردای آن روز سرما خوردم و حوصله نداشتم دوباره به بازار بروم. رفتم حرم بی بی سلام الله علیها و همان جا نشستم ابوالفضل همراه پدر و مادرش به بازار رفت و همان روسری را برایم خرید یواشکی گفتم: «چرا خریدی عزیزم!؟
خیلی گرون بود گفت: «مگه میشه خانمم از یه چیزی خوشش بیاد و من نخرم؟» برای همه سوغاتی گرفتیم یک بسته لباس چند تکه نوزادی هم برای محمد حسین، بچه ی نرجس خانم که تازه به دنیا آمده بود و هنوز او را ندیده بودیم خریدیم. شب چهارشنبه سوری بود که با یک دنیا خاطره به ایران بازگشتیم چند روز بعد نوروز ۱۳۹۴ از راه رسید و ما با خاطراتمان از سفر سوریه نقل مجالس شدیم.
مدام تماس می گرفت و اصرار که بابا بیایید این جا دلم برایتان تنگ شده دعوت اش را قبول کردیم با همسر و عروسم، سه تایی رفتیم سوریه از فرودگاه امام خمینی رحمه الله سوار هواپیما شدیم و فرودگاه دمشق پیاده شدیم. ابوالفضل آمده بود دنبالمان با هم رفتیم هتل آن زمان اوضاع سوریه نابسامان بود؛ خطرناک وخیم و شلوغ، طوری که جرات نمی کردم تنهایی از هتل خارج شوم صدای توپ و تیراندازی به قدری زیاد بود که گمان میکردم ممکن هست هر لحظه ما را بزنند وحشت داشتم بیرون بروم و یک دوری بزنم ابوالفضل خیلی دوست داشت در سوریه بماند و همان جا زندگی کند. مسئول اش میگفت سعی میکنم نگه اش دارم یک هفته مهمان بی بی زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها بودیم هر روز به زیارت این بزرگواران میرفتیم یک هفته کنار ابوالفضل بودیم. شاید بهترین روزهایی که توانستیم ابوالفضل را بیشتر ببینیم همان ایام بود. با هم می خوردیم، می خوابیدیم حرفهای مردانه میزدیم درد دل می کردیم زیارت می رفتیم؛ حقیقتاً روزهای قشنگی بود. ابوالفضل می گفت: «بابا! کار خوبی کردید که آمدید خیلی دل تنگتان شده بودم دست و دلم انگار داشتند بسته می شدند؛ با دیدن شما دلم باز شد.» ابوالفضل ما را به یک فروشگاه بزرگ برای خرید برد. از وضعیت پوشش و ظاهر زنان و بی بند و باری شان تعجب کردم انگار نه انگار جنگی رخ داده است؟ در این بین مأموریتش هم تمام شد و توانستیم با هم به ایران برگردیم.
🔸️ادامه دارد...
✍️نویسنده:هاجر پورواجد
#صندوقچه_گل_رز
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛﷽
🔵#روز_قدس
ما می آییم🇵🇸🇮🇷✌️🏻
«وعده همه آزادگان عالم از سراسر دنیا در روزجمعه راهپیمایی روز جهانی قدس»
#روز_قدس
#قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
؛﷽
🔵اطلاعیه #مهم
صرفا جهت اطلاع!
خواب روزه دار فردا عبادت نیست ✋
بترسید از آه مظلومی که
جز خدا کسی را ندارد ...🖤😔
❌حضور در راهپیمایی فردا، صدای مظلوم را به گوش جهانیان میرساند👌
کمترین کاری که میتوانیم برای مردم فلسطین انجام بدهیم.
#روز_قدس
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯