eitaa logo
گلچین تجربه ✍ 📚 🎬
1هزار دنبال‌کننده
701 عکس
1.9هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢الماس یا سنگ؟ مردی شب‌ هنگام قبل از سپیده دم در ساحل دریا نشست و کیسه‌ای پر از سنگ یافت. پس دستش را داخل کیسه برد و سنگی از آن برداشت و به دریا انداخت. از صدای سنگ خوشش آمد که در دریا فرو می‌رفت لذا سنگی دیگر را برداشت و به دریا انداخت و همین‌طور به انداختن سنگ‌های داخل کیسه به دریا ادامه داد چرا که صدای سنگ‌ها به هنگام افتادن در آب ، این مرد را خوشحال می‌کرد و او را به وجد می‌آورد. 🌼 به کارش ادامه داد تا اینکه هوا رو به روشنایی نهاد و معلوم شد در کیسه‌ای که کنارش قرار داشته فقط یک سنگ باقی مانده است 🍂 هوا کاملا روشن شد و آن شخص به سنگ باقیمانده نگریست و دید که یک جواهر است و متوجه شد تمام آنهایی که قبلا به دریا انداخته و فکر کرده سنگ هستند جواهر بوده‌اند! 🌱 لذا پیوسته انگشت پشیمانی خود می‌گزید و به خود می‌گفت : چقدر احمق هستم که آن همه جواهر را به دریا انداختم و فکر می‌کردم که همگی سنگ هستند آن هم بخاطر اینکه از صدای افتادن آنها در آب لذت ببرم!! 🌿 به خدا قسم اگر از ارزش آنها باخبر بودم حتی یکی از آنها را نیز از دست نمی‌دادم. ☘ همه ما مانند آن مرد هستیم : 👌 کیسه جواهرات همان عمری است که داریم ساعت به ساعت به دریا می‌اندازیم. 👌 صدای آب همان کالاها، لذتها، تمایلات فناپذیر دنیا است. 👌 تاریکی شب همان غفلت و بی‌خبری است. 👌 برآمدن روشنایی روز نیز آشکار شدن این حقیقت است که هنگام آمدن مرگ، بازگشتی در کار نیست، 👌 لذا از همین الآن بیدار شو و اوقات گرانبهای همچون جواهر خود را بدون فایده از دست نده چرا که پشیمان می‌شوی و پشیمانی هم سودی برایت ندارد.🌺 ✍ @Golchintajrobeh 🎬
💢شکر خدا ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خداروشکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خداروشکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا همین الان از خدا تشکر نمی‌کنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ ✍ @Golchintajrobeh 🎬
اگر انگشتتان را به آینه چسباندید و انگشت و تصویر از هم فاصله داشتند آینه معمولی و اگر به هم چسبیدند، آینه دو طرفه است و تحت نظرید !✌️🏻 هرجا شك داشتيد، مثل اتاق پرو، از اين ترفند استفاده كنيد. ✍ @Golchintajrobeh 🎬
درمان شب كورى و تقويت قواى بينايى با دارفلفل کسانی که شـب كـورى دارنـد يـا چـشـمـانـشـان ضـعـيـف شـده اسـت چـنـانـچـه كـمـى مـيـوه دار فـلفـل را نـرم سـايـيـده و آنرا به تركيبات سرمه كندر، سرمه ميخك و يا هر سرمه طبى ديـگـر اضـافـه نـمايند و در چشم كشند و اين عمل را مدتى ادامه دهند شب كورى و تاريكى چـشـمـانـشـان بـرطـرف خـواهـد شـد . هـمـچـنـيـن خوردن جگر كباب شده بز كه چند دانه دار فلفل در آن گذاشته يا پودر فلفل روى آن پاشيده باشند مفيد و موثر است . @Golchintajrobeh 🎬
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ روضه مجسم پدری که فرزند شهید خود را بر روی دستان بلند می کند و می گوید : خدایا آیا از من رضایت داری ؟ خونها ، اموال و خانه هایمان را از ما بگیر تا از ما راضی شوی ... خدایا شکر ! به خاطر این قربانی که تقدیمت کردم ...😔 این صحنه برای شیعه هزاران روضه است ، در مقاتل نقل شده است که امام حسین (علیه السّلام) کودک شهید خود را بر روی دستان گرفت و فرمودند: " تو از بچه ناقه صالح کمتر نیستى. پروردگارا، اگر یارى کردن را از ما گرفته ‌اى ، پس این عمل را براى ما خیر و صلاح قرار بده. " ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇵🇸 به کدامین گناه کشته شدند😭 ✍ @Golchintajrobeh 🎬
💢راز جاودانگی قصر پادشاهی بزرگ برای آن که بتواند نام و قصر خود را جاودانه کند، تمامی معماران زبردست شهر را به قصر خود دعوت کرد. آن گاه به تمامی معماران گفت: یک قصر با‌شکوه می‌خواهم که در کل دنیا همتا نداشته باشد و همچنین تالار آن هیچ گونه ستونی در ساخت آن به کار نرفته باشد. پس از گذشت چندین سال هیچ معماری نتوانست چنین قصر و تالاری بسازد و تمام معمارانی که ادعا می‌کردند، موفق نشدند و جان خود را از دست دادند. روزی به گوش پادشاه رسید که یک معمار ماهر به نام سنمار در شهر وجود دارد که می‌تواند چنین قصری بسازد. پادشاه ساخت قصر جاودانه و بدون ستون را به او سپرد. معمار بعد از گذشت مدت کوتاهی ساخت و ساز قصر و تالار باشکوه را تا زیر سقف اجرا کرد و زمانی که ساخت آن به زیر سقف رسید، معمار غیب شد و کار قصر نصفه باقی ماند. پادشاه دستور داد تا معمار سنمار را پیدا کنند و او را بکشند. بعد از گذشت ۷ سال سنمار پیدا شد و پادشاه دستور داد تا دست و پای او را ببندند و سپس او را بکشند. سنمار از پادشاه خواست تا پیش از مرگش به حرف‌های او گوش فرا دهد. سنمار مدعی بود که تمامی معماران قبلی به دلیل نشست قصر موفق به ساخت چنین قصر باشکوهی نشدند. مهم ترین دلیل عدم موفقیت معماران قبلی این بود که اگر سریعا بعد از ساخت قصر، سقف نیز ساخته شود، به سرعت ترک می‌خورد و فرو می‌ریزد و در این صورت قصر جاودانه نخواهد بود. سنمار ادامه داد: به همین دلیل من به مدت ۷ سال این شهر را ترک کردم تا قصر نهایت افتاد و نشست خود را تجربه کند و پس از تمام نشست‌ها اقدام به ساخت سقف کنم. امروز بهترین زمان برای ساخت این بنای جاودانه است. هفت سال پیش اگر من در مورد نشست و افت بنا صحبت به میان می‌آوردم، دستور مرگ مرا همچون دیگر معماران صادر می‌نمودید و قصر جاودانه ساخته نمی‌شد. پادشاه که از دلایل و صحبت‌های سنمار بسیار خشنود شده بود گفت: در صورتی که بتوانی قصری باشکوه و جاودانه تحویل من دهی، پاداشی بی نظیر به تو خواهم داد. پس از گذشت یک سال، ساخت قصر به اتمام رسید و سنمار همراه با پادشاه تمامی بخش‌های قصر همچنین تالار‌های بی ستون را تماشا می‌کردند و سنمار توضیحات لازم را به پادشاه می‌داد. پس از چند روز پادشاه یک جشن باشکوه برای افتتاحیه قصر در نظر گرفت و از تمامی افراد سرشناس و معروف دعوت کرد تا به قصر بیایند. قبل از شروع مراسم، سنمار به قصر رفت و از پادشاه خواست به یک اتاق اسرار آمیز برود تا بتواند راز قصر را با او در میان بگذارد. سنمار به یک آجر اشاره کرد و گفت: ای پادشاه این آجر کل بنای این قصر را حفظ کرده است، در صورتی که آن را از جای خود خارج کنید، کل قصر در طول یک ساعت با خاک یکسان می‌شود. در صورتی که احساس کردی روزی کشور در خطر است و ممکن است قصر به دست بیگانگان بیفتد، این آجر را بردار تا هیچ بیگانه‌ای نتواند این قصر را تصرف کند. پادشاه بسیار خوشحال شد و از سنمار تشکر کرد. سپس به سنمار گفت: روزی برای دریافت پاداشت تو را به قصر دعوت خواهم کرد. روز دریافت پاداش معمار زبردست فرا رسید. سنمار با احترام و عزت به بالاترین ایوان قصر آورده شد و سپس پادشاه دستور داد تا او را به پایین پرتاب کنند تا جان خود را از دست دهد. سنمار در لحظات آخر از پادشاه پرسید: به چه دلیل مرا می‌کشی؟ من موفق به ساخت چنین قصر با شکوه و جاودانه‌ای شدم، من قصری ساختم که هیچ یک از معماران قصر موفق به ساخت آن نشد. چرا جان مرا می‌گیرید؟؟ پادشاه در پاسخ گفت: هیچ کس غیر از من نباید راز جاودانگی قصر را بداند! با اتمام جمله‌اش سنمار را به پایین قصر پرتاب نمود و راز جاودانگی قصر را به تنهایی حفظ کرد!🌺 @Golchintajrobeh 🎬
💢من هم... نیستم فردی بـه پزشک مراجعه کرده بود. در حین معاینه، یک نفر بازرس از راه میرسه و از پزشک میخواد کـه مدارک نظام دکتری شو ارائه بده. پزشک بازرس رو بـه کناری میکشه و پولی دست بازرس میزاره و میگه: من پزشک واقعی نیستم. شـما این پول رو بگیر بی خیال شو. بازرس کـه پولو میگیره از در خارج میشه. مریض یقه بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه. بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از پزشک قلابی شکایت کنی. مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: اتفاقا من هم مریض نیستم و فقط اومده بودم گواهی بگیرم نرم سرکار! @Golchintajrobeh 🎬
🥀سلام بر همه اسیران خاک و هوشیاران حقیقی 🥀سلام بر تمامی یارانی که رفتند و چشم در گرو اعمال ما دوخته اند تا شاید هدیه ای دریافت کنند😔 🥀خداوندا🙏 تمامی عزیزان خفته در خاک را به کرمت بیامرز 🙏 🥀و ما را تا نیامرزیده ای از این دنیای فانی مبر🙏 🥀به یاد اسیران خاک و پدران و مادران آسمانی ✨ فاتحه وصلوات @Golchintajrobeh 🎬
هیچ شبی💫 پایان زندگی نیست از ورای هر شب دوبارہ خورشید طلوع میڪند🌸🍃 و بشارت صبحی دیگر میدهد این یعنی امید هرگز نمی‌میرد شبتون بخیر ودر پناه حق @Golchintajrobeh 🎬
آدینه تون به طراوت شبنم🌸🍃 وبه شادابی وزیبایی گلها🌸🍃 در زندگی هیچ چیز مهم تر از این نیست که قلباً در آرامش باشیم🌸🍃 الهی همیشه قلبتون پـر از عشــق و آرامش باشـه🌸🍃 @Golchintajrobeh 🎬
💢پدر من زودتر به بهشت میرسد ثروتمند زاده اى را در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقيرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقيرزاده مناظره مى كرد و مى گفت :صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگين است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، اين كجا و آن كجا؟ فقيرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين بجنبد، پدر من به بهشت رسيده است .! @Golchintajrobeh 🎬
18.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ می ترسم آقا تشریف بیارند و گله کنند ... 📞 تماس تلفنی ضبط شده مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مؤیدی و حجت الاسلام والمسلمین عالی ⚠️ این مکالمه با رضایت حجت الاسلام والمسلمین عالی منتشر خواهد شد... @Golchintajrobeh 🎬