13901007_3820_64k.mp3
1.73M
🎙 لحظهشناسی | مشروطه
🔺 کلیپ صوتی از بیانات رهبرانقلاب به مناسبت سالگرد شهادت شیخ فضلالله نوری
💻 @khamenei_ir
"السلام علیک یا اباعبدالله"
سلام و عرض ادب
خدمت اعضای گروه.
در زیارت عتبات و عالیات هستم
و انشاءالله فردا(شب جمعه)
در حرم سیدالشهداء نایب الزیاره شما هستم.
ارادتمند شما
علیرضا نجیمی
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بهائیت و فعالیتهای آن در ایران
🔺تشکیلات سازمان یافته بهایی از طریق قاچاق، احتکار، پولشویی و ... در حال ضربه زدن به اقتصاد کشور است
متاسفانه عدهای دانسته یا ندانسته به بهانههایی مثل حقوق بشر از این فرقه حمایت میکنند.
@khakestary_amar
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بهائیت و فعالیتهای آن در ایران
🔺تشکیلات سازمان یافته بهایی از طریق قاچاق، احتکار، پولشویی و ... در حال ضربه زدن به اقتصاد کشور است
متاسفانه عدهای دانسته یا ندانسته به بهانههایی مثل حقوق بشر از این فرقه حمایت میکنند.
@khakestary_amar
"السلام علیک یا اباعبدالله"
سلام و عرض ادب
انشاالله امشب
در حرم سیدالشهداء(ع)
نایب الزیاره و دعاگوی شما هستم.
ارادتمند شما
علیرضا نجیمی
شماره اصلی
۰۹۱۳۴۵۴۱۱۴۵
شماره فرعی
۰۹۱۹۳۵۱۱۰۴۵
مجازی(ایتاء)
۰۹۹۰۴۹۵۴۸۷۱
42.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #بسیار_جانسوز
😭 تن حسین هم افتاده بود در گودال...
🎙 #حاج_محمود_کریمی
باز کن در،
که گدای شب جمعه آمد...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🔰 به جمع اصحاب قرآن بپیوندید:
ایتا - سروش - اینستاگرام 👇
🌍eitaa.com/Bonyadquran
🌍sapp.ir/Bonyadquran
🌎instagram.com/BonyadQuran
#شادکردن_اموات
💐نیاز اموات به چیست؟
آنچه برای اموات مفید است،؛
#قضای نماز و روزه آنان و
#ادای دِین،
#ردمظالم،
#طلب حلالیت از مردم و
#احسان خالصانه است.
اما
بسیاری از مردم بدین گونه نیازها کمتر توجه می کنند و به بستن حجله و خرید دسته گل، مراسم های تشریفاتی بی محتوا همچون شب سوم، هفتم و چهلم و تزئین قبر با سنگ های گران قیمت می پردازند، که هیچ فایده ای برای اموات ندارد.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕌مسجدراستان یزد
@masjederastan
شیخ فضل الله نوری.mp3
8.67M
#⃣ #بشنوید
🎙سرود | #تنهاترینمردمیدان
🔹انتشار بمناسبت سالروز شهادت
🔻 #شیخ_فضلالله_نوری
📝شاعر/سیدمحمدصادق آتشی
🎼 آهنگساز/حسن برزگری
💠 @sorood_ir
از همان روز ولادت قلبِ مضطر داشتی
بین چشمت چشمهای از حوضِ کوثر داشتی
مشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی
هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی
در سرت رویای روزِ انتقامی سخت بود
محشری سوزان به ذهنت قبلِ محشر داشتی
روزگارت میگذشت و غصههایت کم نشد
بر دلت غم روی غمهای مکرر داشتی
بین شهری که پر از دشمن پر از خونخوار بود
لااقل در خانهات ای کاش، سنگر داشتی
خانه آزادیست؛ وقتی شهر، زندان میشود
تو ولی در خانه زندانبانِ دیگر داشتی
روی خاکِ حجرهات مظلوم، گیر آوردنت
در کنارت کاش، خواهر یا برادر داشتی
همسرت میریخت، روی خاکِ حجره آب را
لحظهای که جای لبها دیدهای تر داشتی
تشنه جان دادی دم آخر شبیه جدّ خود
مثل او آیا به حنجر زخمِ خنجر داشتی ؟!
قتلگاهت خانهات شد؛ همسرت هم قاتلت
حجره شد گودالت اما باز هم سر داشتی !
دشمنانت یک طرف، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف، زهرِ جفا از یک طرف
کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است
ارضیان از یک طرف، اهلِ سما از یک طرف
إرباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردی اش
زهرِ کاری یک طرف، رقاصه ها از یک طرف
تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب، آن بی حیا از یک طرف
می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت...
... می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف
خاطراتِ کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتاد از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهرِ قربت می زدند
با لگد از یک طرف، چوبِ عصا از یک طرف
کربلا بال کبوتر نیست، جانم را گرفت...
...بادِ داغ از یک طرف، زلفِ رها از یک طرف
روزی ماه محرم از شما خواهم گرفت
رزقِ اشک از یک طرف، سوز و نوا از یک طرف
از سوی قم یا خراسان یا که از عبدالعظیم
راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف
مبدا که باشد طوس مقصد کاظمین است
در آسمان ها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو می آید کاظمین است
با این حساب امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلا زائر باب المرادیم
مهر و محبت حلم و بخشش جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر می افتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامه ی سبز امامت
پاکی زلالی مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل می بری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علی اکبر مولای مایی
یعنی تو هم خلقا و خلقا مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایه ی امید بودی
راه نجات از ورطه ی تردید بودی
نه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشید زاده ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام اسمان را
دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمان های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه می گذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخن های تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی ان روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی ان روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات اباجعفر نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو “موفق” میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من
سرچشمه ی مهر و عطوفت کوه احساس
بیرون زند از حجره ات عطر گل یاس
بر روضه های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری اقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
با سفره هایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضه ات حاجت روا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیل مان مشکل گشا شد
عطری دگر بر هفته داده چهارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چهارشنبه
نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان
یا سیدی انظر الینا یابن سلطان
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان
گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
عمری میان روضه هایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایه ی خود ارث برده
هر روز مهمانی به غیر از غم نداری
بر زخم های کهنه ات مرهم نداری
حتی میان خانه ات محرم نداری
جز گریه کردن راه دیگر هم نداری
ای وارث درد حسن خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگی ات قاتلت شد
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
با ناله های تو همه کل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند
شکر خدا سر نیزه و تیر و کمان نیست
بر سینه ی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سر تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
علیرضا خاکساری
به علت ورشکستگی و جمع کردن مغازه لوازم تحریر کلیه اجناس با تخفیف به فروش میرسد تا جمعه
شنبه مغازه باید خالی شود
آدرس یزد بلوار امام جعفر صادق علیه السلام نرسیده به فروشگاه رفاه زیر زمین بستنی غنچه
دوستان تو گروه های یزد اعلام کنید هم مغازه دار جنسش فروش بره هم دوستان لوازم تحریر به قیمت خوب بخرن
درضمن مغازه به صورت یکجا ام به فروش میرسد ۳۶۲۸۷۸۷۵