eitaa logo
گنبد فیروزه
62 دنبال‌کننده
534 عکس
164 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
💠 🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز جهانی دریانوردی 🔰 قورمه‌سبزی با طعم اطمینان ❇️ روایت پیشرفت از ناوگروه ۸۶ ارتش 🔹 وقتی با او سلام و احوال‌پرسی می‌کردم، آرامش در صدایش موج می‌زد. پرسیدم: «ناهار چی خوردین؟» گفت: «جای شما خالی، قورمه‌سبزی!» با تعجب پرسیدم: «مگه به طوفان برنخوردین؟ نکنه پیش‌بینی نرم‌افزار هواشناسی‌مون درست از آب درنیومده؟!» 🔹 - اتفاقا، نرم‌افزارمون درست هشدار داده و طوفان بدی به راه افتاده. ما هم الآن داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا تعادل کشتی‌ها حفظ بشه. 🔹 وقتی دریانوردان ما در ناوگروه ۸۶، برای نخستین بار در تاریخ دریانوردی ایران، وارد اقیانوس خروشان آرام شدند، طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی، به طوفان سختی برخوردند؛ طوفانی که یک کشتی تایلندیِ ساخته‌شده توسط آمریکا را در ۲۰۰ مایلی ناوهای ما، در موج‌های بلند آرام غرق کرد. 🔸 من که درباره وضعیت ناوگروه ۸۶، به خصوص ناو سبک‌ وزن تماما ایرانی دنا، نگران بودم، با فرمانده‌ی آن، دریادار امید مقانی، ارتباط برقرار کردم؛ اما او به گونه‌ای صحبت کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است! روحیه‌ی دریانوردان ما و اطمینان آن‌ها به ناو ساخت ایران و تجهیزات آن، آن‌قدر زیاد بود که با دلِ خوش، قورمه‌سبزی خورده بودند؛ در صورتی که طبق عرف دریانوردی، می‌بایست در آن شرایط جوّیِ متلاطم، سیب‌زمینی می‌خوردند تا حالشان بد نشود. 💬 به نقل از دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش 🔹 با ما همراه باشید ⬇️ 🆔 @hoseyniye_roh_alah ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌چشم طوفان بنده زمانی که (۷۱-۱۳۶۴)، افسر روابط عمومی و کشتیرانی (.P.R.S) بودم با یکی از کشتی‌های اقیانوس‌پیمای شرکت کشتیرانی ، از این اقیانوس، دو بار (رفت و برگشت فی‌مابین دریاهای و تا بندر )، عبور کرده‌ام. اقیانوسی ناآرام اما موسوم به !! در این سفر دریایی، هفته ما به علت عبور از خط مقابل نصف‌النهار ، موسوم به خط روزگردان یا (IDL)، هشته و ششته شد!! یکی از پدیده‌های این در مواقع طوفانی، تشکیل است که کشتی شما ظاهراً در وسط طوفان در آرامش است اما طوفان‌های بزرگی از اطراف مختلف شما را محاصره کرده‌اند و وضعیت بسیار خطرناکی است. خوشبختانه ما ناخدای سیاهپوست ماهری داشتیم که توانست، کشتی را در مسیرهایی پیش ببرد که چندان درگیر عوارض طوفان نشویم. ولیکن یک کشتی ایرانی که ۲۴ ساعت از ما جلوتر بود، بدجوری آسیب دیدند. 👌 یک‌سوم مرزهای ، دریاست و ما باید دارای بزرگترین جهان (اعم از نظامی و تجاری و علمی و...) باشد. مشاغل حداقل یک سوم و شرکت‌های دانش‌بنیان باید در دریاها و اقیانوس‌ها باشد. یک‌سوم قوانینی که تصویب می‌کند باید به دریاها معطوف باشد! حضور ناوگروه‌های نظامی و کشتی‌های تجاری در انواع دریاها و اقیانوس‌های جهان را گرامی می‌داریم. ضمناً طبق روایات اسلامی؛ نسبت به ده برابر است و متأسفانه سخنان و آرزوهای (ص) در موضوع و ، در بین و دریایی ما مغفول مانده است! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه‌ای از صحنه‌های کار و زندگی در کشتی‌ها ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دریانوردی بعد از فضانوردی، از خطرناک‌ترین مشاغل دنیاست! بعضی دریاها مثل (حدفاصل و )، قتلگاه و گورستان کشتی‌هاست! بنده زمانی که «.P.R.S» (افسر ) بودم، دو بار از این ، عبور کرده‌ام. علت تلاطمات شدید این خلیج، علاوه بر ساختار خلیج در تعامل با ، مواجهه آب‌های گرم مرتبط با (سرچشمه از مناطق استوایی) و آب‌های سرد جاری در (حدفاصل و فرانسه) با همدیگر هم است. بنده در سال‌های ۷۱-۱۳۶۴ در قریب باتفاق دریاهای و و و عالم، با کشتی‌های و بزرگ ج.ا.ا، به انواع کشورها، مأموریت‌های دریایی (دومین دنیا) داشتم. دومین دریای خطرناکی که من در دوران تجربه خود داشتم، عبور از بود که معمولاً بسی ناآرام است! اگرچه دریاها عموماً خطرناک هستند. در دو نوع پیچ‌وتاب (رولینگ و پاندینگ) دارد که دریانوردان ایرانی نوع سومی هم اسم می‌برند بنام پیچینگ (ترکیبی)! بار و تجهیزات و امکانات ثابت کشتی را مهار(Lashing) می‌کنند وگرنه تبدیل به پرتابه شده و حتی ممکنست کشتی را غرق کنند. کشتی‌ها گاهی چندین شبانه‌روز گرفتار امواج غول‌پیکر و وضعیتی می‌شوند که در فیلم‌های پیوست می‌بینید. احادیث متعددی از (ص) در باره ، نقل شده است. ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۱۶ 🌐👈حیفه نبینی 💠 🎲👈محل نظرات 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏