eitaa logo
گنبد فیروزه
62 دنبال‌کننده
534 عکس
164 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۲): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512 بخش قبلی☝️ کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایت‌یافته‌تر» گویای آنست که یک مطلب نسبی است و مطلق‌بردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایت‌یافته هستند و کسانی هم هدایت‌یافته‌تر! ولیکن تک‌احتمالی‌ها قادر به درک این نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همه‌چیز را سیاه یا سفید می‌بینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند! انسان‌ها را یا هدایت‌یافته می‌پندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا می‌ورزند یا که قاعدتاً هر دو بیراهه است. این‌گونه انسان‌ها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درست‌ترین برداشت» تلقی می‌کنند و نسبت به دیگران به می‌پردازند و اگر در صحنه‌های وارد شوند تبدیل می‌شوند به کرگدن‌های ویرانگر یا کوروکودیل‌های غارتگر! «تک‌احتمالی‌های بدبین» بعنوان خطرناک‌ترین انسان‌های جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و نصیحت‌ناپذیرند و با مفهومی بنام کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آن‌ها معمولاً بی‌ثمر و بلکه بدنتیجه است! این مریض‌القلب‌ها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم می‌شوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است. اکثر فریب‌خورده‌ها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها می‌شوند، از همین «انسان‌های تک‌احتمالی» هستند ولیکن از نوع آن‌ها. البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تک‌احتمالی آنهاست. یعنی نوع تک‌احتمالی می‌تواند تعیین‌کننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوش‌بینی سوق دهد. به همین علت، انسان‌های تک‌احتمالی گاهی هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در خود ندارند. این‌ها را بعلت (dogmatism) می‌توان و هم نامید. و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهن‌شان معمولاً می‌باشد، آن‌ها را هم می‌توان نامید. بر اساس توهم و آمادگی برای ، بدترین مصیبت دامن‌گیر اینهاست. قرآن کریم، آن‌ها را «فی قلوبهم مرض» معرفی می‌کند. یعنی یا که از مصادیق ملعونین هستند. (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسان‌هاست (، و ) که لیاقت و قابلیت در را ندارند و بر فرض است که آن‌ها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها یا و یا است. خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمی‌دهند که قبل از و خود به احتمالات دیگر حتی لحظه‌ای فکر بکنند و بعضاً اینها را هم می‌نامند!! این‌ها همان‌هایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمی‌گردند! و برای این‌ها کاملاً بی‌معنی‌ست. وجود چنین انسان‌هایی در (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هسته‌های گزینش ادارات، فرمول و فرمت‌هایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آن‌ها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟ در پیش است و ، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تک‌احتمالی» رأی ندهند؟ البته بعید نیست که تک‌احتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آن‌ها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه می‌شوند. ولیکن این ، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمی‌ارزد. در مقابل «افراد تک‌احتمالی»، افرادی هستند که آن‌ها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیم‌درصدی متعدد!) نامید. تعداد این عده از انسان‌ها در علت‌یابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیده‌های پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوش‌بینی آنهاست. هرچه خوشبین‌تر باشند تعداد احتمالات ذهنی‌شان، کمتر می‌شود و هرچه بدبین‌تر باشند بر تعداد احتمالات آن‌ها افزوده می‌گردد. بر خلاف گروه تک‌احتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار ، ، نامعقول، ایستائی بی‌وجه و می‌شوند و فرصت‌های لازمه را بر باد می‌دهند و بسیاری از ، معطل می‌ماند. اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانه‌زنی‌های گوناگون و بلکه می‌شوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به ، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آن‌ها سلب می‌کند. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 💝 کارکرد دوگانه مهریه عروس‌‌خانم‌ها 🦋 (بخش ۲): در بخش اول، اشاره کردیم که؛ در تعیین نحوه تهیه و مصرف مهریه زنان، باید اعتدالی برقرار باشد. ... و اعتدال نوع و میزان مردان (یا و یا کابین زنان)، ترازویی‌ست که به کار انداختن آن، قرین «زمان و هزینه» است. بدینگونه که؛ همان‌قدر که تأمین و تهیه آن برای داماد باید بسی سخت و گران باشد برای عروس باید سهل و آسان باشد. زیرا که سرمایه‌ای برای اوست. طلاق، تلخ است و تهیه آن، تلخ‌تر ولیکن مهریه، شیرین است و استفاده از آن باید شیرین‌تر! مهریه را می‌توان به سکه‌ای تشبیه کرد که دو طرف دارد و یا مشابه ترازویی در نظر گرفت که دو کفه دارد و لذا باید هر دو طرف مسئله را یکسان در نظر گرفت وگرنه از اعتدال خارج خواهد شد. آن‌ها که فقط یک کفه این ترازو را ببینند و از ملاحظه کفه دیگر آن، غفلت بورزند، قطعاً ره به خطا برده‌اند. بدیهی‌ست که در ازدواج، آسیب دیدن دختر، نقد و تحصیل مهریه، نسیه است و شاید همین تفاوت هم باعث شده که کفه دوم، ناچیز شمرده شده و حتی به غلط ضرب‌المثل شده که؛ کی داده؟! کی گرفته؟! ولیکن مُتعَلَّق صحبت ما، یک تربیت‌یافته است که مسلمانان آن، پایبند تعهدات خود هستند وگرنه در و بی‌تربیت که مبحث دیگری دارد. در جامعه اصول‌مدار، مهریه عروس، معنا و مفهوم شفاف و روشنی دارد که باید فهم شود. مهریه‌ای که تعیین و توافق می‌شود باید تهیه آن چنان سخت و صعب نباشد که نهایتاً چیزی گیر عروس نیاید. بلکه به آن مقداری باید سخت باشد که در عین‌حال تهیه آن ناممکن نباشد و اگر عندالمطالبه، تهیه و تقدیم عروس شد، آنقدر سهل‌الاستفاده باشد که استقلال اقتصادی عروس‌خانم را رقم بزند. مهریه اگر قابل تهیه نباشد به چه درد عروس می‌خورد؟! یا قابل تهیه باشد اما براحتی قابل تبدیل به سرمایه‌ای قابل استفاده و به روز نباشد، باز هم به درد عروس نخواهد خورد. یافتن چنین اعتدالی، صد البته کار چندان آسانی نیست. خصوصاً که شرایط و شئونات عروس‌ها هم یکسان نیست که براحتی بشود برای همگان نسخه واحدی پیچید. مهم اینست که عروس بعد از طلاق و اخذ مهریه و استفاده از آن، آسایش و آرامش از دست رفته خود در هنگامه طلاق را بتواند جبران کند. اگر به هر علتی فرجام ازدواج شیرین، تلخی طلاق باشد، مهریه باید بتواند تلخی آن را کاهش بدهد. مهریه در نوع و میزان خود باید بگونه‌ای باشد که، موجب بازگشت آسایش و آرامش به مطلقه باشد. تعیین مهریه‌هایی که آسایش و آرامش لازم را برای زن مطلقه، فراهم نسازند، دور از عقلانیت است. بهانه تحریر این مقاله، تعیین ۱۳۸۰ شاخه گل خاص گران‌بهایی بود که دوستم برای مهریه دخترش، تعیین کرد که مورد اعتراض بنده بود! اولاً که احتمال موفقیت داماد در تهیه آن، در حد ۱٪ است! آنچنان گران است که فقط فوق سرمایه‌داران قادر به خرید و تهیه آن گل هستند نه داماد بدبختی که کارگر/کارمندی بیش نیست. ثانیاً بر فرض که معجزه‌ای شد و داماد توانست یک فرغون از آن گل را تحویل زن مطلقه خود بدهد، عروس چقدر باید زمان و توان و هزینه صرف حفظ و فروش آن بکند و اگر در بازاریابی و فروش آن‌ها موفق نشود، گل‌های پوسیده و پلاسیده به چه درد زندگی او می‌خورد؟! و آیا تا آخر عمر خود علیه والدین خود لعن و نفرین نخواهد فرستاد؟! بنده اگر اصرار داشتم که به نیت ۱۲۴ هزار پیغمبر، ۱۲۴ تا سکه ولو نیم‌بهار تعیین کند، داشتم آینده‌ای را می‌دیدم که الآن دخترخانم ایشان تصورش را هم نمی‌کند! (ظاهراً او به ۱۴ معصوم، ارادت بیشتری داشت!) و البته امیدوارم هیچوقت کار به آنجا نکشد که روزی بگویند خدا رحمتش کند که لااقل این کیسه را در دامن ما گذاشت! نکته ظریفی هم در پیام قبلی درج شد که نیاز به اصلاح است. آنجا که به دوستم گفتم؛ آیا ارزش دخترت معادل یک فرغون گله؟! هرگز منظورم این نبود که جنس و میزان مهریه، بیانگر ارزش دختر است. بلکه در صدد متقاعد کردن دوستم بودم تا شاید در مآل‌اندیشی خود، منطقی‌تر تصمیم بگیرد وگرنه دخترها اصلا با مهریه‌هایشان قابل ارزش‌گذاری نیستند. خصوصاً که بالقوه مادری هستند که بهشت زیر پای آن‌هاست. مهریه هیچ ربطی به ارزش دختر ندارد و صرفاً نشانگر آن است که اگر کارش به طلاق کشید، بتواند استقلال اقتصادی در شأن و منزلت خود و متناسب با شرایط روز را داشته باشد. در عین‌حال مهریه گران‌تر هم نه تنها دلیل بر شئونات بالاتر دختر نیست‌ بلکه نشانگر میزان وابستگی (انگل‌وارگی؟!) او به دریافتی‌ش از دیگران است! یعنی اگر زنی پیدا شود که بعد از طلاق، شخصاً قادر به تأمین آسایش و آرامش خود باشد، دیگر نیازی نخواهد بود که کفه دوم این ترازو را خیلی جدی بگیریم! و کافیست بیشتر به بازدارندگی مهریه برای طلاق آسان اندیشید. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) عید مبعث ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۴): بدحجابی؛ تیر سه‌شعبه مهلکی است که با آن، انهدام همزمان «شریعت دیانت»، «سیاست حکومت» و «اخلاق جامعه» را نشانه رفته‌اند. فلذا خطرناک‌ترین چالش حیاتی و بزرگترین صحنه نبرد داخلی برای درهم کوفتن «نهضت+نظام اسلامی ملت ایران» است. نبرد همان مثلث شومی که امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی از شرارت اضلاع آن، از خدا کفایت می‌طلبد: «اللهم ... و اکفنی من شرّالشیطان و شرّالسلطان و سیّئات عملی»! در بخش سوم این سلسله مقاله، اشاره کردیم که در مسئله و (و مرتکبین و و ممنوعه قانونی) با چهار گروه اجتماعی، مواجهیم: ۱) ناکثین (شل‌حجاب‌ها) ۲) مارقین (انقلابیون بی‌نظام) ۳) قاسطین (نظام‌مندان ضدانقلاب) ۴) لاحقین (حامیان نهضت+نظام ولایی) این چهار گروه معطوف به «نهضت+نظام اسلامی» (و به تعبیری؛ «میدان+دیپلماسی» در ادبیات امروز)، در عرصه حجاب و بی‌حجابی نیز مدخلیت دارند. بدحجابی در جامعه، نوعی پیمان‌شکنی نسبت به تعهد مراعات شئونات اجتماعی است و لذا نامیدن بی‌حجاب‌ها، مسئله چندان عجیبی نیست. ولیکن باید دید که به سر عقل آوردن آن‌ها (از باب وجوب شرعی و اخلاقی إعمال فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر و لزوم إعمال قانون جمهوری اسلامی ایران و خنثی‌سازی مکر شیطانی دشمنان)، کار کیست؟ ؟! یا ؟! و یا ؟ در این جامعه ممکنست مارقین و قاسطین هم بخواهند در این عرصه ورود نمایند ولیکن زیان و خسران آن‌ها ای‌بسا بیشتر و بدتر از منکر بدحجابی باشد. فلذا به جرأت باید گفت که این‌ها (انقلابیون بی‌اعتقاد به نظام و قانون و نیز نظام‌مداران بی‌نهضت و مثلاً قانون‌مند اما ضد انقلاب!) به هیچ عنوان، حق ورود و تکاپو در این عرصه خطیر و ظریف را ندارند و باید قاطعانه از دخالت غلط و انحرافی آن‌ها پیشگیری کرد. و اما لاحقین به در این معرکه، مسئولیت بسیار خطیری دارند. لاحقین نه حق مماشات قاسطین با حرمت‌شکنان عفاف و حجاب را دارند و نه حق مداخله‌جویی مخرب مارقین را. 😈 لایحه قانونی‌سازی بدحجابی! یکی از مباحث امروز ایران، دغدغه پیشبرد مقوله «لایحه قانونی [بظاهر] مهار توسعه بدحجابی» است! و منتقدین آن، معتقدند که لایحه ظاهراً حامی حجاب و عفاف مجلس و دولت، مقدمه قانونی کردن بدحجابی و بی‌عفتی است! واقعیت این است که (با عنایت به مباحث پیشین این سلسله) لایحه مهار بدحجابی باید توسط اشخاصی تألیف گردد که از ملتزمین به «نهضت+نظام» باشند وگرنه که بدون تردید، و خطرناکی برای ، رقم خواهد خورد. یکی از سرفصل‌های این لایحه، موضوع جای‌گاه واقعی در بدحجابی (که پیشقراول توسعه و تعمیق لجن‌زار متعفن شیطانی در بستر جامعه است) که البته بنده موضع شفاف خود را دو سال قبل طی دو مقاله تحت عنوان «لشگر سلطیه‌ها» تحریر کردم. زیرا مقوله ، معضلی چند وجهی است که آن‌ها را می‌توان حداقل در سه محور کلی، جمع‌بندی و مورد توجه و تمرکز قرار داد: ۱) محور () ۲) محور () ۳) محور () 👌 در آمیختن این سه محور و سپردن هر سه به یک (مثلاً فراجا)، امری نابجا و خبط بزرگی است. همچنانکه سپردن محور مقابله با بدحجابی که آشکاری‌ست به غیر از () فراجا خطاست و حتی لزومی هم ندارد که با و نامیدن آن، سعی کرد معنویت عفاف و حجاب را به رخ کشید. مگر در مقابله با قاچاق و تجاوز و دزدی و... و انواع جرائم دیگر، ضرورتی دارد که معنویت مبارزه ذی‌ربط، جار زده شود؟! 👌 عنوان ، از اول، خطا بود. زیرا مفهوم یک مقوله رصد میدانی سازمان‌یافته رسمی و حکومتی است که نباید آنرا نیز نامید! زیرا که، یک مقوله دینی مبتنی بر «فریضتین امربمعروف و نهی‌ازمنکر» بعنوان یک بر عهده آحاد جامعه اسلامی و بلکه انسانی است تا همه انسان‌ها مورد قرار بگیرند و و خود را بسازند. آیا براستی می‌توان این دو را با هم جمع کرد؟! (البته که ناشدنی نیست ولیکن بشرطها و شروطها!) اشاره به مطلب را به قسمت بعدی موکول می‌کنم و در اینجا این نتیجه‌گیری را داشته باشیم که؛ مورد بحث، باید از لاحقین (حامیان حقیقی نهضت+نظام اسلامی) باشند نه از مارقین و قاسطین که هر کدام به تنهایی می‌توانند آنرا بگونه‌ای رقم بزنند که موجب و شیاطین گردد. 👌 پاشنه آشیل این میدان، دو لبه یک قیچی ندیدن مارقین و قاسطین علیه عفاف و حجاب است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۳): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان : زیان وارده بر از طرف عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر و علمای اسلام زیان وارد ساخته است. اینکه در روایت آمده که از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده متأذی می‌شوند، برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و فرق بسیار وجود دارد. انحراف عالِم انحراف یک را به دنبال دارد! اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به بکشد. و اگر عالِمی باشد، و را رعایت نماید، را مهذب و می‌کند. مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف می‌باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم است، برای شما جایز نیست، و ممکن است باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و بدبین می‌سازد. = ... اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما، رضوان‌اللّه تعالی علیه، می‌فرمود اینکه می‌گویند: «ملا شدن چه آسان، شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: شدن چه مشکل، آدم شدن محال است! کسب فضایل و مکارم انسانی و از تکالیف بسیار مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل می‌باشید، و فقه که است می‌آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کرده‌اید. اگر و نباشد، این علوم هیچ فایده‌ای ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ باللّه، برای خدا نباشد و برای هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، برای خود وزر و وبال اندوخته‌اید. این اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوی همراه نباشد، به ضرر و تمام می‌شود. 👈(کتاب جهاد اکبر)👉 اختلافات روحانیون و جامعه «در سطح شهر، شهرهای بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود با هم و هم بین با هم. درست می‌کردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئله‌ای که اینها ایجاد می‌کردند، برای همین مسئله بود که نگذارند این مجتمع با هم پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتی در بالاترین و بالاترین و حتی آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتی که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان می‌کنم که امروز روزی است که همه ما مسائل را فهمیده‌ایم، مردم هم فهمیده‌اند؛ یعنی، به برکت این رعیت‌ها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسی در آنها، آنهایی که اصلاً داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهای ، مسائل را می‌فهمند امروز و رو به رشد هستند. زن‌ها که بکلی خارج بودند از همه چیز ، هرگز حتی نمی‌توانستند راه پیدا بکنند، بحمدالله در این سالهای اخیر، آنها هم وارد شدند و به‌طور شایسته با حفظ موازین شرعی وارد شدند و خودشان کلاسهایی دارند و - عرض کنم - تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند. اصلاح جامعه با اصلاح روحانیون و این روحانیون هستند که باید قدر این مسائل را بدانند. روحانی اگر شد همه‌چیز درست می‌شود و اگر - خدای نخواسته - شد، فَسَدَ الْعالَمُ. این مسئله، واقعیتی است [غیرقابل انکار].» 👈(منبع سخنرانی امام)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 آری! اگر روحانیت؛ درست باشد و صاحب و ، همه‌چیز جامعه، درست می‌گردد. البته بشرط وگرنه که تکاپوی ، چیزی نخواهد بود بجز «آب در هاون کوفتن»! 👌 همانطور که در بخش قبلی از قول ؛ علی(ع)، اشاره شد؛ عالمان و دانشمندان؛ حکایت را دارند که می‌توانند مردمان را بخشند ولیکن اگر غرق شوند، علاوه بر خودشان، مردمان را هم غرق می‌سازند! 👌 تا اینجای مطلب، شاهد تشبیهات معنی‌داری راجع به (مفسد) بودیم: تعبیر ؛ در بیان : سگ زبان‌دراز در بیان : نمک گندیده در بیان : کشتی مغروق در بیان : جرثومه متعفن ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
💠 🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز جهانی دریانوردی 🔰 قورمه‌سبزی با طعم اطمینان ❇️ روایت پیشرفت از ناوگروه ۸۶ ارتش 🔹 وقتی با او سلام و احوال‌پرسی می‌کردم، آرامش در صدایش موج می‌زد. پرسیدم: «ناهار چی خوردین؟» گفت: «جای شما خالی، قورمه‌سبزی!» با تعجب پرسیدم: «مگه به طوفان برنخوردین؟ نکنه پیش‌بینی نرم‌افزار هواشناسی‌مون درست از آب درنیومده؟!» 🔹 - اتفاقا، نرم‌افزارمون درست هشدار داده و طوفان بدی به راه افتاده. ما هم الآن داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا تعادل کشتی‌ها حفظ بشه. 🔹 وقتی دریانوردان ما در ناوگروه ۸۶، برای نخستین بار در تاریخ دریانوردی ایران، وارد اقیانوس خروشان آرام شدند، طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی، به طوفان سختی برخوردند؛ طوفانی که یک کشتی تایلندیِ ساخته‌شده توسط آمریکا را در ۲۰۰ مایلی ناوهای ما، در موج‌های بلند آرام غرق کرد. 🔸 من که درباره وضعیت ناوگروه ۸۶، به خصوص ناو سبک‌ وزن تماما ایرانی دنا، نگران بودم، با فرمانده‌ی آن، دریادار امید مقانی، ارتباط برقرار کردم؛ اما او به گونه‌ای صحبت کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است! روحیه‌ی دریانوردان ما و اطمینان آن‌ها به ناو ساخت ایران و تجهیزات آن، آن‌قدر زیاد بود که با دلِ خوش، قورمه‌سبزی خورده بودند؛ در صورتی که طبق عرف دریانوردی، می‌بایست در آن شرایط جوّیِ متلاطم، سیب‌زمینی می‌خوردند تا حالشان بد نشود. 💬 به نقل از دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش 🔹 با ما همراه باشید ⬇️ 🆔 @hoseyniye_roh_alah ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌چشم طوفان بنده زمانی که (۷۱-۱۳۶۴)، افسر روابط عمومی و کشتیرانی (.P.R.S) بودم با یکی از کشتی‌های اقیانوس‌پیمای شرکت کشتیرانی ، از این اقیانوس، دو بار (رفت و برگشت فی‌مابین دریاهای و تا بندر )، عبور کرده‌ام. اقیانوسی ناآرام اما موسوم به !! در این سفر دریایی، هفته ما به علت عبور از خط مقابل نصف‌النهار ، موسوم به خط روزگردان یا (IDL)، هشته و ششته شد!! یکی از پدیده‌های این در مواقع طوفانی، تشکیل است که کشتی شما ظاهراً در وسط طوفان در آرامش است اما طوفان‌های بزرگی از اطراف مختلف شما را محاصره کرده‌اند و وضعیت بسیار خطرناکی است. خوشبختانه ما ناخدای سیاهپوست ماهری داشتیم که توانست، کشتی را در مسیرهایی پیش ببرد که چندان درگیر عوارض طوفان نشویم. ولیکن یک کشتی ایرانی که ۲۴ ساعت از ما جلوتر بود، بدجوری آسیب دیدند. 👌 یک‌سوم مرزهای ، دریاست و ما باید دارای بزرگترین جهان (اعم از نظامی و تجاری و علمی و...) باشد. مشاغل حداقل یک سوم و شرکت‌های دانش‌بنیان باید در دریاها و اقیانوس‌ها باشد. یک‌سوم قوانینی که تصویب می‌کند باید به دریاها معطوف باشد! حضور ناوگروه‌های نظامی و کشتی‌های تجاری در انواع دریاها و اقیانوس‌های جهان را گرامی می‌داریم. ضمناً طبق روایات اسلامی؛ نسبت به ده برابر است و متأسفانه سخنان و آرزوهای (ص) در موضوع و ، در بین و دریایی ما مغفول مانده است! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏